معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

امام علی و انقلاب فرانسه نوشته ی جرداق جرج

نویسنده: جــورج جــرداق (نویسنده لبنانی مسیحی)
مترجم: سید هادی خسروشاهی
تعداد صفحات: 263

بخشی از کتاب امام على (ع) صداى عدالت انسانى، در پنج جلد.

این نویسنده ، در کتاب پنج جلدی که « هادی خسروشاهی » آن را با عنوان « امام علی (ع) صدای عدالت انسانی » به فارسی ترجمه و چاپ کرده، عاشقانه به تفکر انسانی و دوران زمامداری نخستین امام شیعیان پرداخته است.

علی و حقوق بشر، علی و انقلاب فرانسه، علی و سقراط، علی و عصر او، علی و ملیت عرب پنج جلد کتاب « صوت العداله الانسانیه » است که جرج جرداق مسیحی بهترین سال های جوانی اش را صرف تحقیق و نگارش آن کرده است. کتاب حاضر یکی از 5 جلد کتاب اصلی می باشد.

جرداق که متولد سال 1926 در شهر مرجعیون در جنوب لبنان است می گوید: ابتدا برادرم « فواد جرداق » از شاعران معروف عرب، کتاب نهج البلاغه را به من داد و به مطالعه ی عمیق آن تشویقم کرد.

به تعبیر وی « نهج البلاغه را که خواندم عاشق ادبیات، حالات، شخصیت و اندیشه امام علی (ع) شدم و پس از آن به تحقیق و مطالعه هر کتابی از نویسندگان اهل سنت و شیعه پرداختم که درباره ایشان نوشته بودند ».

این پژوهشگر مسیحی می گوید: با مطالعه این کتاب ها مجذوب انسانیت امام علی (ع) و توجه و اعتنای او به حقوق انسان شدم و تصمیم گرفتم کتاب صوت العداله الانسانیه را بنویسم.

جرج جرداق که در دانشگاه های بیروت ادبیات عرب و فلسفه تحصیل و تدریس کرده است خاطر نشان می کند که اول، مسیحیان کتاب یاد شده را چاپ کردند و « میخاییل نعیمه » از نویسندگان معروف مسیحی در بررسی و نقد کتاب « صوت العداله الانسانیه » امام علی (ع) را بزرگترین مرد عرب پس از پیامبر خوانده است.

برای دانلود کتاب کلیک کنید.

زوجیت گیاهان - جاذبه زمین - کمبود اکسیژن در ارتفاع

زوجیت گیاهان - جاذبه زمین - کمبود اکسیژن در ارتفاع

به رغم اینکه از نزول قرآن کریم بیش از چهارده قرن می گذرد اما باید اذعان نمود که بسیاری از مطالب قرآن در پرتو گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش بشری قابل فهم و درک می­باشد.

در قرون گذشته که علم و دانش بشر به آن رشد چشمگیر نرسیده بود، فهم و درک بسیاری از مطالب قرآن در هاله­ی از ابهام قرار داشت؛ اما هرچه علم و دانش بشر گسترده­تر و دامنه فهم و آگاهی او عمیق­تر می­گردد، زمینه­ی مناسب­تری برای فهم درست آیات الهی مهیا می­شود.

قرآن کریم به عنوان معجزه جاوید پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) از اعجازهای مختلفی برخوردار می­باشد که یکی از آنها اعجاز علمی است. به گونه ی که  این کتاب آسمانی 1400 سال پیش مطالب علمی را بیان فرموده است که علم بشر تازه به آن­ها دست یافته است. که به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1 – زوجیت گیاهان:

«أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ»(1)

«مگر در زمین ننگریسته اند که چه قدر در آن از هرگونه جفت های زیبا رویانیده ایم؟»(2)         

«در اینجا تعبیر به« زوج» در مورد گیاهان قابل دقت است، گرچه غالب مفسران زوج را به معنى نوع و صنف، و ازواج را به معنى انواع و اصناف گرفته‏اند، ولى چه مانعى دارد که زوج را به معنى معروفش که قبل از هر معنى دیگر به ذهن مى‏آید بگیریم و اشاره به زوجیت در جهان گیاهان باشد؟! در گذشته انسانها کم و بیش فهمیده بودند که بعضى از گیاهان داراى نوع نر و نوع ماده است، و براى بارور ساختن گیاهان از طریق تلقیح استفاده مى‏کردند این مساله در مورد درختان نخل کاملا شناخته شده بود، ولى نخستین بار« لینه» دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدى، در اواسط قرن 18 میلادى، موفق به کشف این واقعیت شد که مساله زوجیت در دنیاى گیاهان تقریبا یک قانون عمومى است و گیاهان نیز همانند غالب حیوانات از طریق آمیزش نطفه نر و ماده بارور مى‏شوند و سپس میوه مى‏دهند.

ولى قرآن مجید قرن­ها قبل از این دانشمند کرارا در آیات مختلف به زوجیت در جهان گیاهان اشاره کرده (در آیات مورد بحث، و در سوره رعد آیه 4، و لقمان آیه 10 و سوره ق آیه 7) و این خود یکى از معجزات علمى قرآن است.»(3) 

2 – جاذبه زمین:

«خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ»(4)

(او) آسمان ها را بدون ستونى که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه هایی افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هرگونه جنبنده ای روی آن منتشر ساخت و از آسمان آبی نازل ردیم و به وسیله آن در روی زمین انواع گوناگونی از جفت های گیاهان پر ارزش رویانیدیم.)

 

«" عمد" (بر وزن قمر) جمع "عمود" به معنى ستون است، و مقید ساختن آن به " ترونها"، دلیل بر این است که آسمان ستونهاى مرئى ندارد، مفهوم این سخن آنست که ستونهایى دارد اما غیر قابل رؤیت نیست، و چنان که پیش از این هم در تفسیر سوره رعد گفته‏ایم، این تعبیر اشاره لطیفى است به قانون جاذبه و دافعه که همچون ستونى بسیار نیرومند اما نامرئى کرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته.(6)

 3 – کمبود اکسیژن در ارتفاع:

«فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ»(7)

آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می سازد و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آن چنان تنگ می کند که گویا می خواهد به آسمان بالا برود این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند قرار می دهد.

«تشبیه اینگونه افراد به کسى که مى‏خواهد به آسمان بالا رود از این نظر است که صعود به آسمان کار فوق العاده مشکلى است، و پذیرش حق براى آنها نیز چنین است.

امروز ثابت شده که هواى اطراف کره زمین در نقاط مجاور این کره کاملا فشرده و براى تنفس انسان آماده است، اما هر قدر به طرف بالا حرکت کنیم هوا رقیقتر و میزان اکسیژن آن کمتر مى‏شود به حدى که اگر چند کیلومتر از سطح زمین به طرف بالا (بدون ماسک اکسیژن) حرکت کنیم تنفس کردن براى ما هر لحظه مشکل و مشکلتر مى‏شود و اگر به پیشروى ادامه دهیم تنگى نفس و کمبود اکسیژن سبب بیهوشى ما مى‏گردد، بیان  این تشبیه در آن روز که هنوز این واقعیت علمى به ثبوت نرسیده بود در حقیقت از معجزات علمى قرآن محسوب مى‏گردد.(8)

......................

پی نوشت ها:

(1)شعرا، 7.

(2) ترجمه فولادوند.

(3) تفسیر نمونه، ج 15، ص 191.

(4) لقمان، 10.

(6)تفسیر نمونه، ج 17، ص 29.

(7)انعام، 125.

(8) تفسیر نمونه ج 5، ص 435 و 436.

زیبایی های جهان طبیعت

چرا خدا زیباست و زیبایی ها را دوست دارد؟ 

لحظه ای بی اندیشیم چگونه ممکن است این همه زیبایی بطور تصادفی بوجود آمده باشد؟











آیا کوروش همان «ذوالقرنین» مطرح شده در قرآن است؟...||» علامـه طب

به احتمال زیاد ذوالقرنین همان کوروش یکى از پادشاهان هخامنشى در ایران است که سال‌ها بر ایران سلطنت داشته است و شاید بتوان گفت یکی از افتخارات ما ایرانیان داشتن پادشاهی است که در قرآن از او به نیکی یاد شده است.

خداوند در قرآن کریم در سوره‌ی کهف‌، آیات ۸۳ تا ۹۸ از شخصی ملقب به «ذوالقرنین» یاد کرده است که البته در مورد نام واقعی این فرد، میان مفسران و محققان اختلاف است.

 

درمورد شأن نزول این آیات از ظاهر اسلوب آیات این برداشت می‌شود که شخصی از پیامبر (ص) از ذوالقرنین سؤال کرده است و این آیات در پاسخ سؤال ان فرد نازل شده است. اما هویت «ذوالقرنین» در قرآن بحث مهمی درباره‌ی یکی از مسائل تاریخی است که محققان قدیم و جدید در آن متحیر بوده‌اند.

 

در مورد خصایص ذوالقرنین در قرآن آمده است:

 

۱- قرآن از قول سؤال کنندگان لقب ذوالقرنین را مطرح کرده است؛ یعنی این نام یا لقب را قرآن از خود وضع نکرده بلکه آنان که درباره‌ی این شخص از پیامبر (ص) سؤال کرده بودند این لقب را بر او نسبت داده‌اند؛ « ویسئلونک عن ذی القرنین »

 

۲- خداوند او را ملک و اسباب فرمانروایی بخشیده و غلبه برای او مهیا کرده بود.

 

۳- فتوحاتی که وی در جنگ‌های عظیم خویش بدست آورده بود از سه جهت توصیف شده است: اول از سمت غربی تا جایگاهی بوده است که در آنجا خورشید گویی در چشمه‌ای فرو می‌رفت. دوم از سمت شرقی تا جایگاهی بوده است که به سرزمینی می‌رسید که آبادانی نبوده و در آن قبایل بدوی سکونت داشته‌اند. سوم به جایگاهی رسیده بود که در آن تنگنای کوهی بوده است و از پشت کوه گروهی موسوم به یاجوج و ماجوج ساکن بوده‌اند که بر اهالی این سرزمین از هر سو می‌تاختند و به غارت می‌پرداختند و آنان مردمی وحشی و محروم از مدنیت و خرد بوده‌اند‌.

 

۴- پادشاه در تنگنای کوه برای حفظ مردم از دستبرد و غارت یاجوج و ماجوج سدی بنیان نهاد.

 

۵- این سد تنها از سنگ و آجر ساخته نشد بلکه در آن آهن و مس نیز به کار رفته بوده و به همین خاطر سدی بلند درست شده بود بطوریکه که غارتگران از دستبرد بدان عاجز آمدند.

 

۶- این پادشاه به خدا و به آخرت ایمان داشته است.

 

۷- پادشاهی دادگر بود و نسبت به رعیت عطوفت داشت و هنگام کشورگشایی کینه ورز و قتال نبوده است و از این رو زمانی که بر قومی در غرب چیره شده است مردم گمان کرده‌اند که او هم مانند دیگر کشورگشایان خونریزی را آغاز خواهد کرد ولی او این کار را نکرده است بلکه به آنان گفته است: پاکان شما هیچ‌گونه بیمی در دل راه ندهند و هر یک از شما که عملی نیکو کند پاداش آنرا خواهد دید. با آنکه آن قوم بی یاور و دادرسی در چنگال قدرت او بودند با ایشان شفقت کرد وبه دادگری و نیکوکاری دل آنان را بدست آورد.

 

۸- به مال آزمند نبوده است زیرا هنگامی که برای ساخت سد، مردم خواستند به جمع آوری مال بپردازند از قبول آن امتناع کرد و گفت آنچه را خدای به من ارزانی داشته مرا از اموال شما بی‌نیاز می‌کند لیکن مرا به قوت بازو یاری دهید تا برای شما سدی آهنین بسازم.

 

اما آنچه مهم است این است که این پادشاه که بوده و در کجا ظهور کرده و چرا بدین لقب شگفت‌انگیز ملقب شده است؟ آیا براستی پادشاهی که بدین لقب نامیده شده وجود داشته است یا کلمه‌ی خرافی و یکی از اساطیر اولین است؟ این مسائل و بسیاری از پرسش‌های دیگر پیرامون این مسئله هست و در طی قرون و اعصار گذشته خاطر دانشمندان و محققان را به خود مشغول کرده است. لیکن هیچ پاسخ مقنعی بدان نداده‌اند.

 

در مورد اسم و هویت ذوالقرنین اسامی مختلفی در روایات توسط بزرگان و مفسران ذکر شده است. در این روایات از افرادی همچون «عیاش» ، «اسکندر مقدونی» ، «مرز یابن مرز به یونانى» ، «مصعب بن عبدالله بن قحطان» ، «صعب بن ذى المراثد» ، «شین هوانک تی‌» ، «عبدالله بن ضحاک» ، «کوروش کبیر» و … نام برده شده است. هر یک از این بزرگان هم کوشیده‌اند تا ویژگی‌های قرآنی ذکر شده را با او تطبیق دهند.

 

در این میان کسانی هم بوده‌اند که با دلیل و مدرک این افراد منتسب به ذوالقرنین را رد کرده‌اند. به عنوان مثال فخر رازى در تفسیر خود اصرار دارد که ذوالقرنین را همان اسکندر مقدونى معرفی کند، و در این باره گفتارى دارد که خلاصه‌اش این است:

قرآن دلالت مى‌کند که قلمرو حکومت ذوالقرنین تا به آخر غرب و شرق و سمت شمال رسید و بنابر شهرت تاریخى کسى که حکومتش به این حد رسید، جز اسکندر شخص دیگرى نیست ، چه آنکه اسکندر بر تمام کشورها مسلط شد سپس به مصر رفت اسکندریه را ساخت و سپس وارد شام شد و هر جا قدم مى نهاد آنجا را فتح مى کرد، بر ایران و هند و چین و… تسلط یافت ، وقتى که قرآن ذوالقرنین را چنین معرفى مى کند که بر همه جا تسلط یافت و در تاریخ ثابت شده که اسکندر قاف تا فاف عالم را گرفت پس ‍ ذوالقرنین همان اسکندر است.

 

در میان هم کسانی بوده‌اند که  مصداق اسکندر را برای ذوالقرنین نامناسب دانسته‌اند و در گفتار فخر رازى چند اشکال وارد دانسته‌اند:

نخست اینکه کسى که از نظر تاریخ بر مشرق و مغرب و شمال و جنوب تسلط یافته باشد، تنها اسکندر نیست ، بلکه افرادى نیز مثل کورش ، بخت النصر و… چنین استیلاء پیدا کردند.

دوم اینکه قرآن، ذوالقرنین را مؤ من به خدا و روز قیامت و یگانه پرست معرفى مى‌کند، در صورتى که اسکندر از ستاره پرستان بود و نقل کرده‌اند که حیوانى را براى ستاره مشترى ذبح نمود.

سوم اینکه در هیچیک از تواریخ ذکر نشده که اسکندر مقدونى سد یأجوج و مأجوج را ساخته باشد.

چهارم اینکه اسکندر در راه کشورگشائى، افراد بسیارى را کشت و خونریزى درعالم بپا کرد، در صورتى که قرآن، ذوالقرنین را عادل و مهربان و مخالف ظلم معرفى کرده است … ا

 

با همه مصادیقی که برای ذوالقرنین در کتب روایی و تاریخی مطرح شده است نظرعلامه طباطبایی‌، آیة‌الله مکارم شیرازی‌ و … محتمل‌الصدق است و آن این است که ذوالقرنین همان کورش کبیر پادشاه هخامنشی است‌.

 

همچنین مولانا ابوکلام آزاد – وزیر فرهنگ هند در دولت مهاتما گاندی – در کتاب فوق‌العاده مفیدی که تحت عنوان «ذوالقرنین یا کوروش کبیر» نگاشته است و دکتر ابراهیم باستانی پاریزی آنرا به فارسی برگردانده است، با برهان‌هایی انکارناپذیر اثبات می‌کند که تنها کسی که می‌تواند مقصود قرآن از «ذوالقرنین» باشد کوروش کبیر است ولاغیر.

 

آنچه قرآن از وصف ذوالقرنین آورده با این پادشاه عظیم تطبیق مى‌شود، زیرا اگر ذوالقرنین مذکور در قرآن مردى مؤمن به خدا و به دین توحید بوده کورش نیز بوده است. اگر او پادشاهى عادل و رعیت‌پرور و داراى سیره رفق و رأفت و احسان بوده کوروش هم اینگونه بوده است. اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردى سیاستمدار بوده او نیز بوده و اگر خدا به اواز هرچیزى سببى داده به این نیز داده است. اگر میان دین وعقل وفضائل اخلاقى و عده وعده و ثروت وشوکت وانقیاد اسباب براى اوجمع کرده براى کوروش هم نیز جمع کرده بود.

همانطور که قرآن کریم فرموده است کورش نیز سفرى به سوى مغرب کرده حتى بر لیدیا و پیرامون آن نیز مستولى شده بود و بار دیگر به سوى مشرق سفر کرده تا به مطلع آفتاب برسید و در آنجا مردمى دید صحرانشین و وحشى که در بیابان‌ها زندگى مى‌کردند. همچنین کورش سدى بنا کرده که به طورى که شواهد نشان مى‌دهد سد بنا شده در تنگه داریال میان کوه‌هاى قفقاز ونزدیکی‌هاى شهر تفلیس است.

 

علامه طباطبائى نیز این سخنان را قابل انطباق‌تر از اقوال دیگر با قرآن و قابل قبول‌تر مى دانند. بنابراین به احتمال زیاد ذوالقرنین همان کوروش یکى از پادشاهان هخامنشى در ایران است که در سالهاى ۵۳۹ – ۵۶۰ بر ایران سلطنت داشته است و شاید بتوان گفت یکی از افتخارات ما ایرانیان داشتن پادشاهی است که درقرآن از او به نیکی یاد شده است.

علامه طباطبایی - تفسیر المیزان  

دانلود کتاب منم کوروش شهریار روشنایی

دانلود کتاب کوروش کبیر(ذوالقرنین)


 

رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: دانشمندی که بین گروهی نادان قرار گیرد همانند انسان زنده ای است بین مردگان، و کسی که در حال تحصیل علم باشد تمام موجودات برایش طلب مغفرت و آمرزش می کنند، پس علم را فرا گیرید چون علم وسیله قرب و نزدیکی شما به خداوند است، و فراگیری علم، بر هر فرد مسلمانی فریضه است. 

لایه لایه بودن زمین در قرآن/نقش گردش زمین در آرامش انسان

وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿۱۲﴾  

سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت] (۱۲)   سوره ی طارق 

 

بنا به اشاره ی دقیق قرآن کریم زمین شکافدار(لایه لایه) است و این لایه ها در داخل زمین حرکت می کنند و هرگاه دو لایه به هم برخورد کنند زلزله آتشفشان کوه در مناطق اقیانوسی جزایر را بوجود می آرند.  

در سالهای ۱۹۴۵-۱۹۴۶ عده ای از دانشمندان برای مطالعه به اعماق زمین رفتن که به این حقیقت  پی بردند در حالی که قرآن کریم ۱۴۰۰ سال پیش از این موضوع پرده برداشت.

همچنین دانشمندان کشف کردند اگر زمین شکافدار نبود حرارت سطح زمین به قدی داغ می شده که امکان ادامه ی زندگی برای موجودات زنده نبود. 

 

نقش گردش زمین در آرامش انسان   

شاره به گردش زمین و نقش خواب در تثبیت پیام های عصبی و آرامش روح و جسم

سوره النبأ 6 =7 =8 = 9 .

گهواره همواره در حال چرخش است و طفل را داخل آن می گذارند و می چرخانند ، خدا فرموده آیا ما زمین را گهواره قرار ندادیم ؟ که اشاره است به حرکت زمین به دور خودش و به دور خورشید که مانند گهواره ای بندگان خدا در آن زندگی می کنند اما خودش همواره در حرکت و تکان خوردن است .

همانطور که گهواره ستون می خواهد تا طفل درونش آرام گیرد کوه ها هم ستون زمین هستند تا بر زمین فشار آورند و مانع شکسته شدن لایه های زمین و تولید زلزله شوند یعنی کوه ها ستون گهواره هستند تا طفل در آن آرام گیرد تا زلزله نیاید و در مناطق کوهستانی زلزله کم است و مردم در آن آرام گیرند .

امروزه علم کشف کرده است که در مغز انسان مکان هائی وجود دارد که موادی در آن ها ایجاد می شود وقتی که انسان می خوابد

آن مکان ها مانند باطری شارژ می شود و مقدار آن مواد در آن زیاد می شود و وقتی انسان بیدار می شود میزان آن مواد کم کم کاهش می یابد طوری که اگر خواب نبود ، بیم آن بود انسان شبیه دیوانه ها شود یعنی خواب باعث شارژ سلول های عصبی و مغز شده و باعث قوی شدن گیرنده های عصبی و واکنش سریع آنان با محیط می گردد و خدا در قرآن می فرماید : و جعلنا نومکم سباتا : یعنی خدا خواب را مایه ثبات شما قرار داده که عمل ترمیمی سلول های مغزی که باعث شارژ شدن مغز می شود را در پی خواهد داشت .  


 

رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: سرور و سیّد مردم در دنیا افراد سخاوتمند خواهند بود، و سیّد و سرور انسان ها در قیامت پرهیزکاران می باشند.

معجزه موسی از لحاظ علمی 'تحقق پذیر است'

به نص تورات، فرار پس از آن محقق شد که که آب دریا به کنار رفت و راهی برای گذر کردن این گروه از میان دریا باز شد.

برخی دانشمندان می گویند که این امر از طریق وقایع طبیعی امکان پذیر است.

در تورات آمده است: "پس موسی دست خود را مقابل دریا برافراشت و در طول شب بادی شدید از مشرق وزیدن گرفت و به قدرت خدا آب دریا کنار رفت و دریا دو نیم شد."

در ادامه داستان اشاره می شود که آب دریا مانند دیواری در کنار می ایستد و بنی اسرائیل به سلامت از میان دریا گذر می کنند، اما وقتی که قوم فرعون قصد گذر از همان مکان را داشتند، این دیوار آب می ریزد و آنها در دریا غرق می شوند.

شرح این معجزه در قرآن هم آمده است اما آیا وقوع این داستان در واقعیت امکان پذیر است؟

جواب این سوال به گفته کارل دروز، رهبر یک گروه تحقیقاتی از مرکز ملی تحقیقات جوی (NCAR) در ایالت کلورادوی آمریکا مثبت است، البته ممکن است که دریای سرخ دو نیم نشده باشد.

آقای دروز یک نمونه کامپیوتری از منطقه دلتای نیل که در نزدیکی دریای سرخ قرار دارد تهیه کرد.

او متوجه شد که تحت شراط بادی مساعد، منطقه کم عمقی که در نزدیکی پورت سعید واقع است می تواند خشک شود.

گفته می شود در مدت زمان خشک شدن موقت این مکان که دریاچه تانیس نام دارد، افراد می توانند از این محل گذر کنند.

در واقع آقای دروز اولین کسی نیست که بین این منطقه و داستان معجزه موسی که در تورات آمده است، ارتباطی دیده است.

در قرن نوزدهم ژنرال ارشد الکساندر تلاچ، یک افسر ارتش بریتانیا، گزارش کرد که این رویداد را به چشم خود دیده است.

آقای تلاچ گفت در طول شب بادی از سمت شرق وزید و وقتی که روز بعد از خواب بیدار شد از دیدن اینکه دریاچه به طور کلی از بین رفته و در گل و لای باقی مانده از آن مردم در حال رفت و آمد بودند، بسیار حیرت زده شده است. 


 

رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: ای ابوذر، دنیا زندان مؤمن و بهشت کافران است، مؤمن همیشه محزون و غمگین می باشد، چرا چنین نباشد و حال آن که خداوند به او - در مقابل گناهان و خطاهایش - وعده مجازات و دخول جهنّم را داده است.