معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

اعجاز قرآن در خورشید و ماه

خـورشـیـد

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿۴﴾ سوره شمس

« سوگند به خورشید و پرتو آن ــ و به ماه وقتیکه آنرا بازتاب می دهد ــ و به روز وقتیکه آنرا متجلی می کند ــ و به شب وقتیکه آنرا می پوشاند»

نکته آیات: روز پرتو خورشید را متجلی می کند و شب آنرا می پوشاند:

تصویری که می بینیم تصویر کره زمین است که از فضا گرفته شده است. چنانکه می بینیم فضا در اصل سیاه و تاریک است، هر چند نور و پرتو خورشید در فضا وجود دارد اما متجلی نیست، ولی آن بخشی از زمین که روبروی خورشید قرار دارد و روز نامیده می شود آن را متجلی می کند. که ارتفاع آن حدوداً 100 کیلومتر از جـو است. و با چرخش زمین و رفتن روز بجای شب، شب آن بخش متجلی پرتو خورشید را می پوشاند.

حرکت خورشید

وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿۳۸﴾ یس

«و خورشید در قرارگاه خود در حرکت است»!

نکـتـه آیـه: خورشید در قرار گاه خود در حرکت است:

واژه « مُـسـتـقـر» به معنی: جای ثابت و مشخصی است که شئ یا فـرد در آن است ضمن اینکه به اینطرف و آنطرف نیز رفت و آمد می کند. خورشید همانطور که آیه توصیف می کند در «مستقـر» خود در حرکت است.

«مستقـر» آن مـرکـز مـنـظـومـه شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است. و حرکت آن از جمله حرکت آن بدور خود است که هر 27 تا 28 روز یک دور است و حرکت دیگر آن حرکت در مداری در کهکشان راه شیری اسـت که با سرعـت 900000 کـیلومـتر در ساعت در آن در حرکت است و 225 یا 250 میلیون سال طول می دهد تا آن را طی کند و کل منظومه شمسی را نیز با خود دارد. بنابر محاسباتی که فعلاً وجود دارد خورشید تا کنون 18 دور در مدار خود دور زده است.

(بنابر عـلم نجوم عصر پیامبر: زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات بدور آن می چرخیدند. این تئوری تا سال 1543  بقوت خود باقی بود. ولی قـرآن خورشید را در «مستقـر» خود (که مرکز منظومه شمسی باشد) در حرکت بیان کرده است).

نوع کار خورشید وشراره های آن

 وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا ﴿۱۳﴾ نبا

« و چراغ (خورشید) روشنگری  با شراره های بزرگ  قرار دادیم».

نکات آیـه:

1ــ خورشید بمثابه چراغ می ماند:

تشبیه خـورشـیـد بـه چـراغ بـه ایـن مـعنی است که خورشید سوختی را می سـوزانـد و نـور و گرما میدهـد. خـورشـیـد از عنصر هـیدروژن و هـلیوم تشکـیـل شده. به دلـیل دمای بسـیار زیاد درون آن، پیوسته بخشی از هـیدروژن می سوزد  و به هـلـیـوم تبدیل می شود و مقادیر زیادی نیز انرژی مانند گرما و نور و تشعشعات آزاد می کند. و به این ترتیب بمثابه چراغ می ماند.

2ـــ خورشید پیوسته شراره دارد:

 سـطح خـورشـیـد نـیـز هـمـانگـونه کـه قـرآن آن را  توصیف نموده، از جمله به شکلی که در تصویر می بینیم شراره های بزرگ دارد.

(در رابطه با سرنوشت خورشید در مبحث قـیامت صحبت شده است).

مـاه

خورشید و ماه در تناسب می باشند

الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾

خورشید و ماه بر حسابى [روان]اند (۵) الرحمن

چه حسابی میان ماه و خورشید وجود دارد؟

 

قطر خورشید 1400000 کیلومتر است قطر ماه 3500 کیلومتر. فاصله خورشید تا زمین 150000000 کیلومتر است. و یکی از فاصله های متوسط ماه تا زمین 375000 کیلومتر است.

تناسبی که مـیان آنها وجـود دارد این است که: قطر خورشید 400 بار از قطر ماه بزرگ تر است و 400 بار نیز از ماه  دورتر است! به این خاطر تقـریباً به یک اندازه به نظر می آیند و در خسوف کامل تقـریباً بر هم منطبق می شوند.

نور خورشید نور اصلی و نور ماه نور بازتابی است

 هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿۵﴾

 اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد و براى آن منزلهایى معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید خدا اینها را جز به حق نیافریده است نشانه‏ها[ى خود] را براى گروهى که مى‏دانند به روشنى بیان مى‏کند (۵)

«ضیاء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شئ ساطع می شود، مانند تابش و

درخشش چراغ و شمع. و «نور»  روشـنـائی و تابـشی است که از خـود شئ ساطع نمی شود بلکه بازتاب تابش ضیاء است. و اینکه آیه می گوید: خـورشـیـد «ضیاء» است و ماه «نور»، به این معنی است که تابش خورشید از خود آن است ولی تابـش ماه از خـود آن نیست بـلـکه بازتاب تابش خورشید است. (این موضوع در سوره نوح و به نقـل از حضرت نوح آمـده. یعـنی وی چند هـزار سال پـیش از میلاد حضرت مسیح به مـردم گـفـتـه بـوده که: تـابـش خـورشید از خود آن و تابش ماه بازتاب تابش خورشید است. ولی مردم طـبـق معـمـول بوی می خندیده اند).  

 

با تشکر از سایت قرآن شناسی به خاطر این مطلب 

اعجاز در احادیث ائمه ی اطهار

امام جعفر صادق :

جهان از یک جرثومه به وجود آمده

 و آنه جرثومه دارای 2 قطب متضاد است

و این 2 قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردیده و آن گاه ماده بوجود آمده

و ماده تنوع پیدا کرده و تنوع ماده ناشی از کمی یا زیادی ذرات آنها گشته

از کتاب امام جعفر صادق مغز متفکر جهان صادق

امام علی (ع):تعجب از این بشرم که با یک تکه گوشت حرف می زند و با تکه اسختوانی می شنود!

اشاره به رکابی سندانی چکشی

اشاره ی قرآن به تشکیل آسمانها و زمین از یک توده گازی شکل-بیگ بنگ

نسبت مساحت دریاها با خشکیها 

امروز منطبق است . در زمان نزول قرآن کریم هنوز قاره ها کشف نشده بودند و تعیین نسبت دریاها به خشکی ها به هیچ وجه امکان پذیر نبوده است و همانطور که اطلاع دارید قاره آمریکا در قرن (5) کشف شده است . در آیات قرآن جمعا (13) بار از کلمه خشکی (بریابس) و (32) بار از کلمه دریا یاد شده است . یعنی نسبت دریا 45 / 32  و نسبت خشکی 45/13 است که اگر به درصد محاسبه شود دریا 71% وخشکی 29% محاسبه میشود که با محاسبات علمی امروز مطاقبت دارد . این درصدی که بشر امروزه با استفاده از تجهیزات پیشرفته کاپیوترهای مدرن و با استفاده از عکسهای فضاییبدست آورده همانطوری که مشاهده می کنید در لا به لای آیات قرآن مجید که (14) قرن پیش نازل شده است مندرج است.

 

انفجار عظیمی در فاصله درو از منظومه ی شمسی ما رخ داد که شرکت فضاپیمایی ناسا از این واقعه با تلسکوپهای قدرتمند عکس برداری کرد!
این اتفاق در سال ۱۹۹۹ /۲۰۰۰به حقیقت پیوست....در حالی که خدا ۱۴۰۰ سال پیش در مورد آن در سوره ی مبارکه ی الرحمن ذکر کرده بود!این عکس برداری ( ناسا NASA ) توسط تلسکوپ فضاپیماهایی (سحابه چشمان گربه) به انجام رسید که در مورد انفجار ستارگانی بود که بیش از ۳۰۰۰ سال نوری از زمین فاصله داشت.NASA نام این انفجار عظیم را ( انفجار گل رز سرخ)گذاشتند. جالب اینجا بود که این نام با نامی که خدا برای این انفجار سحابه ای انتخاب کرده بود یکی بود!این نام مطابق بود با نامی که خداوند در سوره ی الرحمن اشاره کرده بود!

معنی ۲ آیه از سوره ی الرحمن:سوره ی ۵۵

۳۶ کدامیک از شگفتی های پروردگارتان را می توانید انکار کنید؟
۳۷ هنگامی که آسمان از هم پاشیده شود و مانند گل رز گلگون شود.
۳۸ کدامیک از شگفتی های پروردگارتان را می توانید انکار کنید؟

جداشدن آسمانها و زمین- تائید تئوری انفجار بزرگ (The Big Bang )

خدای متعال درقرآن کریم میفرماید:

 (21:30) أولم یر الذین کفروا أن السموت والأرض کانتا رتقا ففتقنهما وجعلنا من الماء کل شیء حی أفلا یؤمنون

[21:30] آیا کافران درک نمی کنند که آسمان و زمین در آغاز به صورت یک توده جامد بود و ما آن را منفجر ساختیم تا موجودیت پیدا کند؟ و هر چیز زنده ای را از آب به وجود آوردیم. آیا ایمان می آورند؟

[21:30]  Do the unbelievers not realize that the heaven and the earth used to be one solid mass that we exploded into existence? And from water we made all living things. Would they believe

در آیه فوق خدای متعال به انفجار اولیه ای که بااراده او باعث ایجاد اسمانها و زمین شد اشاره می فرماید. چگونه در زمانی که هیچگونه دانشی بجز خرافات درمورد نحوه بوجود آمدن کائنات وجود نداشت میتوان تصورنمود که بشری یکی از بزرگترین اکتشافات قرن بیستم رابرجهان آشکارسازد؟ نه هر گز. این آیه سخن یک انسان نبود که صفحه ای از قرآن عظیم را زینت داد.  قرآن بجز کلام آن دانای بی ابتدا و بی انتها نیست.

 

(3) از یک توده گازی شکل تا آسمانها و زمین  

در سوره ای که بنام دخان یعنی گاز نامیده شده است خدای متعال اشاره به مرحله ابتدائی پیدایش آسمانها و زمین کرده میفرماید:

(41:11) ثم استوى إلى السماء وهی دخان فقال لها وللأرض ائتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین

[41:11]  سپس او به آسمان پرداخت، هنگامی که هنوز به صورت گاز بود و به آن و زمین گفت: "به وجود بیایید، خواسته یا ناخواسته." آنها گفتند: "ما با میل و رغبت می آییم".

[41:11] Then He turned to the sky, when it was still gas, and said to it, and to the earth, "Come into existence, willingly or unwillingly." They said, "We come willingly."

تصویر زیر ستاره ای جدید را در حال شکل گیری از گاز و غبار (نبولاNebula )،  از بقایای گازی که منشاء پیدایش کل جهان بوده است نشان می دهد.

 

Source: The Space Atlas, Heather and Henbest, p. 50.

 در عکس زیر سحاب لاگون (Lagoon Nebula) را می بینیم که ابری از گاز و غبار با قطری معادل 60 سال نوری است.

Source: Horizons, Exploring the Universe, Seeds, plate 9, from Association of Universities for Research in Astronomy, Inc.

 

همانطوری که در اشکال فوق نشانداده شده است علم امروزثابت کرده است که ستارگان آسمانی از انقباض تودههای عظیم گاز بوجود می آیند، پدیده ای که در قرآن بوضوح برآن در آیه فوق اشاره شده است.

همانطوری که علم نجوم ثابت کرده است و امروز بصورت یکی از بد یهیات حتی در مدارس ابتدایی هم تدریس میشود ماه و خورشید در مدارهای خاصی شناورند. چنیین دانشی هرگز در هزارو چهارصد سال پیش در بین جوامع بشری مطرح نبود.  اما در کتاب خدای تعالی در سوره یسین بصراحت بگردش ماه وخورشید در مدارهای تعیین شده اشاره شده است:

(36:40) لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر ولا الیل سابق النهار وکل فی فلک یسبحون

[36:40] خورشید هرگز به ماه نمی رسد- شب و روز هرگز منحرف نمی شوند- هر یک از آنها در مدار خود شناور است.

 

 (6) ترتیب شب و روز 

پروردگار هستی در سوره مبارک الرحمن آیه 17 در قرآن مجید و در سوره زخرف آیه 38 اشاره به وجود دو مشرق و دو مغرب می کند:

 (55:17) رب المشرقین ورب المغربین

[55:17] پروردگار دو مشرق و دو مغرب.

 

(43:38) حتى إذا جاءنا قال یلیت بینی وبینک بعد المشرقین فبئس القرین

[43:38] هنگامی که او نزد ما بیاید، خواهد گفت: "آه، کاش میان من و تو به اندازه دو مشرق فاصله بود. چه همزاد بیچاره کننده ای"!

اشاره به و جود دو مشرق و دو مغرب در آیه های فوق نشانه آن است که، بر خلاف مفروضات آمیخه با خرافات زمان پیامبر اسلام، زمین مسطح نیست بلکه کروی شکل است. اگر این آیه را بهمراه آیه 30 سوره مبارک النازرات مطالعه کنیم کروی (تخم مرغی شکل) بودن زمین و ترتیب شب و روز(دو مشرق و دو مغرب) در نیمکرههای آن کاملا مشخص می گردد:

(79:30) والأرض بعد ذلک دحیها

[79:30] او زمین را تخم مرغی شکل ساخت.

 

 

 

(7)  گسترش جهان هستی  

فرضیه اثبات شده گسترش آسمانها یکی از یافته های مهم علمی در قرن بیستم بود که خدای متعال با صراحت آنرا در قرآن بیان فرموده است.

(51:47) والسماء بنینها بأیید وإنا لموسعون

[51:47]  ما آسمان را با دست های خود بنا کردیم و ما به توسعه آن ادامه خواهیم داد.

کوه ها در قرآن 

فقط بخش کوچکی ازحجم کوهها در سطح زمین قرار دارند وقابل رویت می باشند.  پایه ها و ریشه های کوهها گاه کیلومترها در اعماق زمین همانند میخهایی عظیم در داخل زمین فرورفته است.  این یافته علمی زمین شناسان که تا چند دهه پیش برای انسانها پوشیده بود در قرآن کریم بنحو مطلوبی بوضوح توسط خالق آسمانها و زمین بیان گردیده است:

(78:7) والجبال أوتادا

 [78:7] و کوه ها را همچون میخهایی (بناکرد)؟

 

همانطوری که درتصویرزیر دیده می شود، کوه ها ریشه های عمیقی دارند که همچون میخهایی در زمین فرو رفته اند.

 

گرد آورى : وب سایت بدون سانسور

قرآن و شیمی

اگر نظری به آیات قرآن بیفکنیم می بینیم که در موارد گوناگون خداوند انسانها را به سیر و گشت و گذار در جهان پیرامون ...


اگر نظری به آیات قرآن بیفکنیم می بینیم که در موارد گوناگون خداوند انسانها را به سیر و گشت و گذار در جهان پیرامون خود فرا می خواند.بارها در قرآن آمده است ای  انسانها آیا  به آسمان نمی نگرید؟ آیا به ستارگان  نمی نگرید ؟ به گیاهان؟به حیوانات؟و ..........گویاترین بر این مدعا نامهای اشیا» , حیوانات و صورتهای فلکی است که در سراسر آیات قرآن مشاهده می شود.
اشاره به شیمی در قرآن:
سوختن چوب و تولید آتش:
در آیه 80 سوره یاسین خداوند به خاصیت آتش افروزی درختان سبز اشاره می کند.امروز میدانیم گیاهان گاز کربنیک را از هوا و آب را از زمین جذب کرده و به کمک انرژی نورانی خورشید طی عمل فتوسنتز در ابتدا ماه  گلوکز الی را ساخته واکسیزن آب در این فرآید آزاد میشود.طی فرآیندهای بعدی از گلوکز چوب ساخته میشود و انرژی ذخیره شده (انرژی شیمیایی خورشید)در گیاهان هنگام سوختن چوب ها آزاد می شود و همچنین اگر تمام چوب ها و درختان بر اثر وزش باد و طوفان به هم بخورند آتش سوزیهای وسیع و وحشتناک در جنگلها رخ می دهد.
آهن:
در آیه 25 سوره حدید آمده است آهن (و دیگر فلزات)را که در آن سختی (برای جنگ و کارزار)  و هم منافع بسیار برای مردم است افریدیم) و امروز میدانیم که آهن و آلیازهای آن به مجموع فلزات دیگر در زندگی انسان اهمیت دارد.
آب دریا ها :
در آیات متعدد قرآن خداوند اهمیت دریا و آب را بیان میکند (و هم او خدایی است که دریا را برای شما مسخر کرد)(نحل 14).دریاها سرشار از مواد معدنی و جلبلک هایی است که پایه و اساس زنجیره غذایی را در داخل آب تشکیل داده و اهمیت زیادی در زندگی انسانها دارند.سوره الرحمن آیه 19 اشاره به دو دریایی دارد که در کنار هم قرار دارند و در حالیکه با هم تماس دارند در میان آنها مانعی قرار دارد که یکی بردیگری غلبه نکند.چرا؟
سرنوشت آب دریاها:
قرآن کریم در آیه 6 سوره تکویر از برافروخته شدن دریاها و آیه 3 سوره انفطار از به هم پیوسته شدن دریاها در روز قیامت صحبت میکند که جای بسی شگفتنی است بعید نیست در استانه قیامت آب این دریاها که از دو ماده اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته چنان تحت فشار قرار گیرند که تجزیه شوند و بر اثر یک جرقه همگی تبدیل به یک پارچه آتش شوند.
رعد و برق:
ایه 12 سوره رعد و 24 سوره روم در قرآن رعد و برق را هم مایه ی امید و هم مایه ی ترس معرفی میکند و امروز با اکتشافات علمی ثابت شده که رعد و برق فوائد برکات فراوانی دارد از جمله :
1-آبیاری و از برق معمولا حرارت فوق ا لعاده زیادی تولید می شود که مقدار زیادی از هوای اطراف را سوزانیده و در نتیجه فشارها کم شده و ابرها می بارند.
2-در هنگام برق قطرات باران با اکسیژن کافی اضافی ترکیب شده که یکی از آثارش کشتن میکروبهاست و به همین دلیل هر سال که رعد و برق کم باشد آفات گیاهان زیاد می شود.
3-قطرات باران بر اثر برق و حرارت شدید یک حالت اسیدی پیدا می کند و هنگام پاشیدن بر زمینها یک نوع کود گیاهی موثر ساخته می شود و گیاهان تغذیه می شوند.
در آیه 2 سوره ی الحدید آمده که:له الملک السماوات ...........آهن عنصری است که براحتی از زمین استخراج شده و به راحتی می توانید به آن برگردد و دوباره مثل قبل بصورت اکسید آهن قرمز رنگ در کانی آهن درآید که به نظر من این آیه می تواند به این موضوع اشاره داشته باشد.
در آیه 25 این سوره که می فرماید:
ابتدا اشاره به فرستادن انبیا با عدل و سپس از خصوصیات آهن که فواید زیادی دارد و برای حفظ عدالت آفریده شده صحبت می کند.
از لحاظ شیمیایی آهن دارای عدد اتمی زوج است و پایداری نسبی بیشتری نسبت به عناصر با عدد اتمی فرد دارد و نسبت به آنها فراوانی نسبی بیشتری دارد.فراوانی عناصر به پایداری آنها مربوط است.این پایداری براساس انرژی اتصال بیان می شود.هنگام تشکیل هسته اتم از اجزای آن مقداری ماده به انرژی تبدیل می شود که این انرژی براساس رابطه زیر بیان می شود:
E =(m)C  انرژی اتصال آهن از اختلاف بین جرم هسته آهن و با جرم 26 پروتون و 30 نوترون تشکیل دهنده آن بدست می آید.
رنگهای شیمیایی در قرآن:
زندگی بشر از بدوخلقت تحت تاثیر دو عامل مهم شب و روز بوده است.
انسان با مشاهده علامت شب(تاریکی)به سر پناه خود روی می آوردو با آشکار شدن صبح و روشنایی به سوی تلاش و فعالیت می شتابد. خدای متعال از دو عامل فوق به عنوان نعمتی بزرگ یاد می کند و در کنار سایر نعمتهایش می فرماید:"و جعلنا اللیل لباسا و جعلنا النهار معاشا" (یعنی شب را برای شما پوششی قراردادیم و روز را برای معاش شما قرار دادیم )این عملکرد فطری در انسان بیانگر این است که انسان ناخوداگاه تحت تاثیر رنگها قرار می گیرید و با کشیده شدن پرده آبی تیره بر آسمان احساس نیاز به استراحت و آرامش در او به وجود می آید و با طلوع صبح و آشکار شدن نور و روشنایی زرد رنگ به انسان نیروی تکاپو و فعالیت دست میدهد.بنابراین پیشینه شناخت رنگها و احساس نیاز به آنها به صورت تکوینی در خلقت وجود داشته است. از این رو خداوند رنگها را صفت مشترک بین موجودات اعم از زنده و غیر زنده قرار داده و می فرماید:"آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود اورد و با ان انواع میوه های گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین کوهها و طرق زیاد و اصناف و رنگهای مختلف سفید;سرخ;سیاه خلق فرمود و از اصناف انسان (مرد و زن ) و اجناس حیوانات نیز به همین گونه مختلف آفرید."
خواص رنگ سبز
در قرآن کریم از میان همه رنکها به رنگ سبز به عنوان رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است.":ویلبسون شبابا خضرامن سندس و استبرق"لباسهای سبز حریر و دیبا بپوشند.
.مسرت بخشی و شادآور بودن
اگر آب مایه حیات است;رنگ سبز نشانگر طراوت و زندگی می باشد چرا که طبیعت با این رنگ لباس حیات به تن می کند خداوند متعال این شگفتی را به صورت زیبا ترسیم کرده و میفرماید:
رنگ سبز رنگ گیاهان و طبیعت است و خداوند آنها را مظهر مسرت و شادابی معرفی می کند"فانبتنا به حدائق ذات بهجه"پس به وسیله آب باغهای بهجت انگیز رویاندیم.در تعریف بهجت آورده که البهجه حسن اللون و ظهور السروفیه"بهجت بهترین رنگ است و شادابی و نشاط در آن ظهور دارد.امام صادق علیه السلام در بیان خاصیت رنگ سبز می فرماید:"سه چیز غم و غصه را از بین می برد 1-آب 2-رنگ سبز 3-خوشرویی.
خواص رنگ قرمز از منظر آیات و روایات
خداوند متعال در قرآن کریم از رنگ قرمز به عنوان رنگ کوهها در جاده های پرپیچ و خم کوهستانی تعبیر آورده و می فرماید:برخی از کوهها دارای خطوط سفید و سرخ به رنگها مختلف آفریدیم;که با اندکی تامل در آیه فوق به جایگاه رنگ قرمز در علم زمین شناسی پی می بریم زیرا کوهها سرخ رنگ منبع عظیم آتشفشانی هستند و مدام در حالت تلاطم می باشند. که نماد اصلی این کوهها گرم و فعال بودن آنها است به همین علت در اثر تغییرات جغرافیایی شروع به فوران می کنند و در آیه 37 سوره الرحمن نیز در سرخی دگرگونیها ی صفحه آسمان به هنگام قیامت به این رنگ تشبیه شده است با این بیان که "پس آنگاه که آسمان شکافته شوند مانند چرمی سرخ وگلگون گردد."
رنگ زرد از منظر آیات و روایات
"آیه یقول بقره صفر» فاقع لونها تستر الناظرین"در این آیه "صفرا»"با صفت"فاقع"آمده است.این چینش در بردارنده نکته مهمی در مورد رنگ زرد می باشد;زیرا فاقع از نظر لغوی به معنای زرد یکدست پررنگ و خالص می باشد و از دقت در معنای آن چنین استفاده می شود که رنگ زرد با ویژگیهای مذکور تشابه زیادی با رنگ موی شتر دارد.زیرا اغلب;رنگ موی شتران زرد پر رنگ یکسان است.خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید:
"انما ترمی بشرر کالصفر کانه جمالت صفیر"همانا آن(دوزخ) شراره سحابی چون کاخ پرتاب می کند گویی اشترانی زرد رنگند.
در آیه فوق "جماله"جمع"جمل"به معنی شتر و "صفر"جمع صفرا به معنی زرد است.در آیه وجه شبه;رنگ زرد;شعله و سرعت آن می باشد که نتیجه چنین حالتی حررات بخشی زیاد است.یعنی شعله های جهنم همانند شتران زردی هستند که از نظر تندی با سرعت زیاد به هم می پیچند.بنابراین حررات بخشی یکی از خواص رنگ زرد می باشد.با توجه به آیه مورد بحث"انه یقول بقره صفرا» فاقع لونها تسر الناظرین"خاصیت دوم رنگ زرد;سرعت بخشی آن می باشد.همان طور که در معنای"فاقع"بیان شد;رنگ زرد مورد نظر در آیه فوق;رنگ زردی با ویژگی های خاص (یکدست;خالص;پررنگ) است.به آیه;با بیان"تسرالناظرین"به این امر اشاره آشکار فرموده است.امام صادق علیه السلام می فرماید:هر کس رنگ زرد بپوشد تا زمانی که در پایش است در خوشحالی به سر می برد و نیز از امام علی علیه السلام نقل شده است:هر کس کفش زرد بپوشد کدورت و غصه اش کاهش می یابد.

کلمات و دفعات تکرار در جمع آیات قرآن مجید

 توضیح در مورد امتحان کردن این اعداد از سایت هایی مانند پارس قرآن اسم ها را باید با تمام مشتقات آن امتحان کنید مثل ال ...

دنیا (یکی ازنام های زندگی): ١١۵، آخرت (نامی برای زندگی پس از این جهان): ١١۵
ملائکه:    ٨٨     ،     شیاطین: ٨٨
زندگی:     ١۴۵  ،          مرگ: ١۴۵
سود: ۵٠          ،          زیان: ۵٠
ملت (مردم):۵٠،      پیامبران: ۵٠
 ابلیس(پادشاه شیاطین): ١١    ،       پناه جوئی از شرّ ابلیس: ١١
مصیبت:  ٧۵       ،         شکر: ٧۵
صدقه: ٧٣          ،     رضایت: ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان):  ١٧  ،     مردگان (مردم مرده): ١٧
مسلمین: ۴١       ،      جهاد : ۴١
طلا: ٨          ،   زندگی راحت: ٨
جادو: ۶٠       ،              فتنه: ۶٠
زکات: ٣٢       ،            برکت: ٣٢
ذهن : ۴٩      ،                 نور: ۴٩
زبان: ٢۵        ،      موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵
آرزو:   ٨         ،              ترس: ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی): ١٨     ،       تبلیغ کردن: ١٨
سختی: ١١۴       ،         صبر: ١١۴
محمد (صلوات الله علیه):  ۴   ،   شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص)): ۴
مرد: ٢۴             ،            زن: ٢۴

 

و نیز جالب خواهد بود به دفعاتی که کلمات زیر در قرآن ظاهر شده اند نگاهی داشته باشیم:
نماز: ۵
ماه: ١٢
روز: ٣۶۵

دریا : ٣٢ ، زمین (خشکی): ١٣
دریا  +  خشکی  = ٣٢+ ۴۵ = ١٣
 دریا = % 71..11=45/(32)

 خشکی =  % 28.89=45/(13)
 =١٠٠% دریا ( ٧١.11 %) + خشکی( (28.89%
دانش بشری به تازگی اثبات نموده که آب ٧١٫١١١ % و خشکی ٢٨٫٨٨٩ % از کره زمین را فراگرفته است.

آیا می توان گفت که این ها همه بر حسب اتفاق در قرآن مجید آمده است؟

پیش بینی عجیب رسول اکرم در مورد ایدز و سایر بیماری های جنسی

نوشته:سردبیر مجله  - Islam inspiresودکتر محمد نزار الدقر

حضرت محمد (صلى الله علیه وعلى آل بیته وصحبه وسلم) فرمودند:هرگز انحراف جنسی گسترش پیدا نمی کند و در میان مردم شایع نمی شود مگر اینکه عده ای در آن زیاده روی کنند. در این صورت به بیماری ها و آفت هایی مبتلا می شوندکه در میان گذشتگان آن ها نبوده است.

همچنین ایشان فرمودند:هنگامی که زنا (محصن یا محصنة) بین عده ای خاص شیوع پیدا کند، مرگ و میر میان آن ها زیاد می شود.

با نگاهی به آمار امور جنسی در آمریکا می توان درستی این حدیث را دریافت:

1- هرساله 134000 مورد جدید از بیماری سفلیس رخ می دهد که بیشترین آمار در 40 سال گذشته است.

2- هر ساله 1.3 میلیون مورد بیماری سوزاک ( اتشک) رخ می دهد.

3- هر ساله 24 میلیون مورد از ویروس عامل ایجاد ورم پوستی(HPV) رخ می دهد که درصد بیشتری از آن در میان جوانان مشاهده می شود.

4- 63% از بیماری های ناشی از تماس جنسی (STD) هر ساله میان افراد زیر 25 سال اتفاق می افتد.

5- بیماری ایدز مهم ترین عامل مرگ بین افراد 25 تا 44 سال است.

6- کاندوم های HPVهیچ گونه حفاظتی در مقابل این بیماری که عمده ترین مشکل از دید متخصصان بیماری های مربوط به زنان است ایجاد نمی کند و باعث تقریبا تمامی سرطان های گردنه رحم است.

انسان از هیچ چیز به اندازه سهل انگاری، زنا، لواط، زنای با محارم، رابطه جنسی زن با زن صدمه ندیده است و این ها در جوامعی دیده می شود که خود را از قوانین الهی دور کرده اند.

حدیثی که در بالا به آن اشاره کردیم شرح حال جوامع غیر مسلمان است. ( و جوامعی که اسلام در آنها هست ولی مسلمان وجود ندارد. مترجم). مشکل این جوامع از زمانی شروع شده که قوانین الهی را کنار گذاشتند و به پیروی از سکولاریزم و مفاهیم بی قید و بندی در آن پرداختند. رسانه ها بزرگ ترین نقش در گسترش این جنایت شنیع  داشتند. بسیاری از برنامه ها و شبکه های تلویزیونی در گسترش فرهنگ بی قیدی جنسی و زنا تبلیغ نمودند. آن ها گفته دانشمندان در مورد اینکه زنا می تواند راهی برای آزاد کردن تنش ها و نیاز های جنسی باشد تبلیغ نمودند و گفتند که می تواند بسیاری از مشکلات روانی را حل کند. بسیاری از سخنرانی ها در مدح این جنایت بر علیه بشریت تبلیغ نمودند. بدتر اینکه رسانه های عمومی جمعی این عقیده را در ذهن جوانان وارد کردند که نباید عفیف و پاکدامن باقی بمانند. عفیف بودن باعث شرمندگی جوانان عفیف در جوامع غربی است. بی قیدی جنسی در همه جا گسترش یافته است.

سازمان ها و قوانین از این افراد حمایت می کنند. کلوپ های شخصی و پارک ها و ساحل ها برای انجام این کارها آزاد است. مطالعه ای جدید نشان داده است که مشاهده صحنه های جنسی به خاطر ظهور پایگاه های اینترنتی زیاد شده است به طوری که 230 میلیون صفحه یعنی 7% از صفحات اینترنتی را به خود اختصاص می دهند.

گزارشات اخیر سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که بیماری های جنسی شایع ترین نوع بیماری است که غرب با آن دست به گریبان است. تاثیرات آن در سن های مختلف روبه افزایش است.

 دکتر George Gold  می گوید در دنیا در هر ثانیه، چهار نفر دچار بیماری جنسی می شوند و دکتر George Kousمی گوید که مقدار واقعی بیش از این عدد و  4 تا 10 برابر این مقدار است. دکتر George Gold در کتابش می گوید که تمام امید های ما به اینکه پزشکی و تجهیزات آن می توانند بیماری های جنسی را ریشه کن یا حداقل محدود سازند دود شدند و به هوا رفتند... علت این مشکل در تغییر رفتار اجتماعی انسان است.

صدای حکیمان با بلند تر شدن صدای دشمنان بشریت ضعیف تر می شود. اکنون در غرب این فرهنگ که شخصی که قبل از ازدواج دارای رابطه جنسی نبوده است آدم غیرعادی می باشد، رسوخ کرده است.

دکتر snowfield در کتابش به نام sex diseasesمی گوید که: جامعه فعالیت جنسی ممنوع را ندیده می گیرد. اکنون وقتی از مسایل جنسی در جمع مردم صحبت می شود، هیچ احساس شرم و خجالت به وجود نمی آید و عفت عمومی عادتی پوسیده است. رسانه ها به این بهانه که این یک نیاز غریزی است، هرزگی را ترویج می کند. زنا حتی در کلیسا هم عملی عادی شده است. بسیاری از کشیشان برای جلب طرفدار در این مورد صحبت می کنند. روزنامه ها می گویند که بیش از 80% راهبان زن و راهبان مرد و کشیشان عمل زنا را انجام می دهند و 40% آن ها هم جنس باز هستند.... بعضی از کلیسا ها ازدواج مرد با مرد را مجاز کرده اند.

به بیماری ها و آفت هایی مبتلا می شوندکه در میان گذشتگان آن ها نبوده است.

بسیاری از بیماری ها قبلا وجود نداشته اند. این بیماری ها عامل مرگ های بسیاری هستند و خطر ویروس آن ها در این است که خود را اصلاح می کنند. ما در مورد عمومی ترین آن ها صحبت می کنیم.

(1) ایدز

در بین آفت هایی است که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم آن را در میان جوامعی که زنا می کنند پیش بینی کرده است.

آفت به بیماری های گفته می شود که درمان آن غیر ممکن است.

HIV/AIDSرنجی غیر قابل بیان به بشر تحمیل می کند. در بعضی از کشور ها حتی روند رشد را معکوس کرده است. تا اواخر دهه 1970 بیش از 23 میلیون نفر جان خود را به خاطر آن از دست داده اند. تا سال 2010 کشته های آن به 45 میلیون نفر می رسد. تا آن موقع نرخ کشتار بچه ها در بعضی از کشور ها دو برابر می شود. HIV/AIDSانفجار مخربی را در جوامع و اقتصاد و ثبات آن ها به راه می اندازد. کشاورزان، پزشکان، معلمان، روشنفکران و پلیس ها و غیره را به کام مرگ می کشاند.

HIV/AIDSبیماری روبه رشد در میان جوانان به خصوص دختر ها است. از 5 میلیون مورد این بیماری در سال 2002 نیمی از آن میان جوانان بوده است. بیش از یک سوم کسانی که به این بیماری مبتلا هستند زیر 25 سال هستند و تقریبا دو سوم آن ها زن هستند. HIV/AIDS 14 میلیون بچه را بی سرپرست کرده است و چند میلیون بیشتر را در خطر زیادی قرار داده است. بیش از 2000 نفر در روز در سال گذشته به این ویروس دچار شده اند که یا در هنگام حاملگی یا تولد یا شیردهی از سینه مادر بوده است.

بسیاری از محققان اعتقاد دارند که این ویروس از جنوب صحرای آفریقا در طول قرن بیستم آمده است و اکنون همه گیر شده است و حدود 38.6 میلیون نفر در دنیا به آن مبتلا هستند. در ژانویه 2006، دستور کار  مشترک سازمان ملل برای HIV/AIDS، (UNAIDS)و سازمان بهداشت جهانی (WHO) پیش بینی کردند که این ویروس از زمان شناسایی اش در 5 جون 1981 تا به حال 25 میلیون نفر را کشته است که آن را یکی از کشنده ترین بیماری همه گیر در تاریخ کرده است. فقط در سال 2005 حدود 2.4 تا 3.3 میلیون نفر در اثر آن مرده اند.

ایدز در اثر ویروسی به وجود می آید که تنها بعد از اینکه زیر میکروسکوپ الکترونیکی هزاران بار بزرگتر شده دیده می شود. این ویروس توانایی ناگفتنی در اشغال سلول و تکثیر از طریق کنترل کردن راز های ژن ها در سلول دارد. این ویروس به سلول های T4که پایه سیستم ایمنی است حمله می کند و در نتیجه این سلول را کاملا از بین می برد.

این ویروس کشنده با حمله به سلول های T4کاملا آن ها  را فلج می کند و سپس با رمز گشایی رمز های ژن هایش، تعداد خود را افزایش می دهد. در مرحله بعد تعداد زیادی از آن به سلول های دیگر حمله می کنند و چیزی که بسیار عجیب است آن می باشد که وقتی سلول های T4 می بینند که یکی از آن ها نابود شده است، دست به خود کشی می زنند و بعد کل سیستم ایمنی چنین کاری می کند.( به نظر من این بیماری زبان خاصی دارد و با عملکرد خود که سیستم ایمنی را از بین می برد دارد می گوید کسانی که بی بند و باری جنسی دارند و زنا می کنند در حقیقت امنیت جامعه را تهدید می کنند و نسل بشر را از بین می برند. مترجم)

بعد از ازبین بردن سیستم ایمنی، تعداد زیادی از ویروس ها به بدن انسان حمله می کنند و باعث به وجود آمدن هرگونه بیماری می شود و بسیاری از بیماری ها خود را نشان می دهند که تعدادی از این بیماری ها در زیر آمده است:

انقباض شکمی، حالت تهوع یا استفراغ. اسهال.  لنف های درشت شده در گردن، زیر بغل و کشاله ران. تب. سردرد. دردهای ماهیچه ای و درد مفصل. جوش و خارش پوست. گلو درد. کاهش وزن. سرآسیمگی و عدم توانایی در تمرکز،سرفه خشک، خستگی، تب، کم اشتهایی،درد در دهان، تغییر شکل ناخن ها. عرق کردن در شب. تفس کوتاه .درد در هنگام بلع، تغییرات شخصیتی و ذات الریه، سرطان و ....

این بیماری به سرعت خود را اصلاح می کند به طوری که پیدا کردن دارویی برای آن را غیر ممکن می کند.

·         آیا حضرت محمد انسان ها را از خطر آن آگاه نکرد؟

·         آیا تمامی بیماری های ناشی از تماس جنسی، تنبیهی از طرف خداوند نیست؟

·         آیا فقط انسان ها در خطر ابتلا به این بیماری هستند یا حیوانات نیز ممکن است مبتلا شوند.

·         انسان قادر به پیدا کردن واکسنی برای آن نیست زیرا به سرعت خود را عوض می کند.

(2) سفلیس

از زمان پیدایش آن در سال 1494، این آفت زندگی میلیون ها نفر را گرفته است و در آینده زندگی بسیاری را نیز می گیرد. ویروس این بیماری هنوز در حال تغییر شکل است. سفلیس بیماری است که در هنگام تماس جنسی منتقل می شود. این بیماری  در صورتی که درمان نشود بسیار خطر ناک است و احتمال ابتلا به ایدز را در فرد زیاد می کند

سوزاک

این بیماری در اثر عوامل زیر به وجود می آید:

·         رابطه جنسی با شخص مبتلا

·         تماس جنسی دهانی.( این مورد عمومیت کمی دارد)

·         وسایل جنسی مشترک

·         لمس قسمت های مختلف بدن با انگشت( مثلا تماس ناحیه شرمگاهی و بعد تماس با چشم)

·         هرگونه تماس خیلی نزدیک

·         باکتری آن می تواند از طریق دست دادن منتقل شود( این مورد کم پیدا می شود)

·         در هنگام تولد بچه

·         از طریق بوسیدن معمولی، حمام ، توالت، لیوان یا صندلی توالت مشترک منتقل نمی شود.

(4) عفونت تبخالی

 ابتدا به صورت احساس سوزش و خارش در محل به وجود می آید. بر اساس اینکه شدت بیماری در چه حدی باشد، به دنبال این احساس های اولیه، ناحیه ای ورم کرده در آن قسمت به وجود می آید. سپس این قست دردناک می شود و وقتی دست به آن زده شود بسیار دردناک می شود. در نهایت این ناحیه چرکین می شود و از خود مایع شفافی را به بیرون می دهد و سپس به مدت یک هفته تا ده روز خوب می شود. این زمان از شخصی به شخص دیگر متفاوت است.

از شروع بیماری، بسیاری از بیماران دچار سردرد، خستگی شدید، انقباض عصبی می شوند که باعث از دست دادن کنترل فردی می شود. خستگی ناشی از این تبخال ها می تواند با افسردگی ناشی از ظاهر بیماری در فرد دنبال شود و فرد را خیلی ناراحت کند و همین ناراحتی می تواند به تشدید بیماری منجر شود.

راه حل اسلام برای بی بند و باری جنسی و زنا:

خداوند در قرآن می فرمایند:

{قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ}[نور:30].

"به مردانی که ایمان آورده اند بگو که چشمان خویش را فرو گیرند و زهارشان را نگه دارند. این برایشان پاک تر است، خداوند به آنچه می کنند آگاه می باشد."

بنابراین مرد و زن باید نگاه خویش را کنترل کنند. (در هنگام نگاه کردن، نگاهشان رو به پایین باشد)

نگاه کردن به زن تاثیر زیستی بر روی بدن دارد و اگر این نگاه به نامحرم باشد، این تاثیر نوعی ضرر به حساب می آید.

مطالعه ای که در زیر می آید تاثیرات نگاه کردن بد به زن( نگاه کردن به قصد لذت بردن) را نشان می دهد:

مقدار هورمون های جنسی افزایش می یابد و ذخیره می شود و تمایل به ارضا جنسی زیاد می شود، سیستم عصبی تحریک می شود و تعداد ضربان قلب زیاد می شود و به خاطر catecholamine فشار زیادی به قلب می آید.

افزایش این هورمون ها منجر به التهاب غده تیروئید می شود و ضرر های دیگر را با خود به همراه می آورد.

آمار نشان می دهد

·         40% این افراد از همسران خود جدا می شوند.

·         50% آن ها از مشکلات مالی رنج می برند.

·         27% تا 40% کار خود را از دست می دهند.

·         حتی کسانی که از همسران خود جدا نمی شوند با زنان دیگر زنا می کنند.

·         این کار منجر به ضعف جنسی و عدم توانایی ارکشن می شود.

·         مشاهده تصاویر تحریک کننده به مدت سه روز متوالی منجر به کاهش توانایی ارکشن در روز سوم در مقایسه با روز اول می شود.

·         تغییرات هورمونی که به دنبال تحریک جنسی ایجاد می شود در صورتی که ارضا نشود منجر به تاثیرات بد در بدن می شود.

زنان نیز باید کنترل نگاه خود را داشته باشند و نباید به قصد لذت بردن به مردان نگاه کنند.

روایتی در مورد پیامبر است که  در کنار همسر خود نشسته بودند و شخص نابینایی به حضور ایشان آمد، پیامبر از همسر خود خواست که به اتاق دیگری بروند. همسر ایشان پرسید برا چه؟ او نابینا می باشد. پیامبر به او گفتند: تو که نابینا نمی باشی.

در حقیقت اگر کنترل نگاه از طرف مردان صورت گیرد تاثیر بیشتری در کنترل این قضیه دارد. (زیرا مردان زودتر تحریک می گردند. مترجم)

پیامبر فرمودند کسی که نگاه خود را کنترل کند، در قلب طرف مقابل محبوب می شود.

(حضرت علی (ع) هم فرمودند:{ آنچه که چشم می بیند در قلب می نشیند}. و مرض قلبی که خداوند در قرآن به آن اشاره می کنند می تواند از این جا شروع شود. برگردان)

برگردان:احسان اشرفی:پاسخها و نظرات داده شده در مورد این مطلب به ایمیل من ارسال شود.ashrafi.ehsan@gmail.com

تفسیر سوره ی کهف

دانلود سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی سوره ی کهف (بسیار شنیدنی)

شنیدن این فایل به همه توصیه می شود.

برنامه ی دکتر صحافی بزودی از تلوزیون ولایت

اثبات علمی: چرا خداوند خالقی ندارد؟

خدا را چه کسی خلق کرد؟

این سوال بسیاری از فلاسفه و شک گرایان مذهبی است. اما در تعریف خدا گفته می شود که خدا خالق غیرمخلوق جهان است پس این سوال که چه کسی خدا را خلق کرده است غیرمنطقی است، درست مثل اینکه بپرسیم مرد مجرد شوهر کیست.

نوع پیشرفته تر این سوال می تواند این باشد: اگر وجود جهان به یک علت نیاز دارد، چرا وجود خدا به این علت نیاز ندارد؟ و اگر خدا به علت نیاز ندارد، چرا باید جهان به علت نیاز داشته باشد؟ در جواب، فلاسفه از استدلال زیر استفاده می کنند:

1. هر چیزی که آغازی داشته باشد، نیاز به علت دارد!

2. جهان دارای آغاز است.

3. بنابراین جهان به علت نیاز دارد.

همانطور که در زیر نشان داده خواهد شد، جهان به علت نیاز دارد چون آغازی داشته است. خداوند، برخلاف جهان، آغازی نداشته است، بنابراین، به سبب نیاز ندارد. علاوه بر این، نسبیت عمومی انیشتین که به کرات با تجربه ثابت شده است، نشان می دهد که زمان به ماده و فضا مرتبط است. پس زمان خود در کنار ماده و فضا شروع می شود.

از آنجا که بنابه تعریف خدا خالق همه جهان است، خالق زمان نیز می باشد. بنابراین، نمی تواند با ابعاد زمانی که خود آفریده است محدود شود پس می توان گفت که خدا آغازی ندارد. پس نیازی به علت و سبب نیز ندارد.

درعوض، شواهد خوبی وجود دارد که جهان آغازی داشته است. این را می توان در قوانین ترمودینامیک مشاهده کرد که بنیادی ترین قوانین علم فیزیک می باشد.

·         قانون اول: کل حجم انرژی جهان پایدار و دائمی است.

·         قانون دوم: میزان انرژی موجود برای کار رو به اتمام است، یا انتروپی تا حد ماکسیمم رو به افزایش است.

اگر کل حجم انرژی محدود باشد و میزان انرژی قابل استفاده رو به کاهش باشد، پس نمی توان گفت که جهان برای همیشه وجود داشته است، درغیراینصورت کلیه انرژی های مصرفی تا به حال تمام شده بود. بعنوان مثال، همه اتم های رادیواکتیو از بین رفته، همه قسمت های جهان به یک دما رسیده و هیچ کاردیگری ممکن نبود.

بنابراین استنباط بدیهی این خواهد بود که جهان از یک زمان مشخص با مقدار بسیار زیادی انرژی مصرفی آغاز شده و الان رو به اتمام است.

حالا اگر پرسشگر بپذیرد که جهان آغازی داشته است اما باز بااینحال نیاز به سبب ندارد چه؟ اما کاملاً آشکار است که چیزهایی که آغاز می شوند علتی دارند و هیچکس قادر به انکار این نیست. اگر قانون علت و معلول انکار می شد، همه علوم و تاریخ از بین می رفت.

همچنین، جهان نمی توان علت خود باشد چون هیچ چیز قادر به ساختن خود نیست، به این علت که این یعنی آن چیز قبل از ایجاد خود وجود داشته است که از نظر منطقی پوچ است.

به طور خلاصه

·         می توان ثابت کرد که جهان (ازجمله زمان) آغازی داشته است.

·         باور اینکه چیزی که آغاز دارد بی علت است منطقی نیست.

·         درنتیجه جهان نیاز به علت دارد.

·         خدا، بعنوان خالق زمان، خارج از زمان قرار دارد. پس هیچ آغازی در زمان ندارد. همیشه وجود داشته است و بنابراین نیازی به علت ندارد.

ایرادات

فقط دو راه برای تکذیب یک استدلال وجود دارد:

الف) نشان دهیم که از نظر منطقی بی اعتبار است.

ب) نشان دهیم که حداقل یکی از فرضیات قبلی اشتباه بوده است.

آیا این استدلال معتبر است؟

استدلال معتبر استدلالی است که درست بودن پیش فرض ها غیرممکن و نتیجه نادرست باشد. دقت کنید که اعتبار به صحت پیش فرض ها متکی نیست و به شکل استدلال بستگی دارد. استدلالی که در این مقاله ارائه می شود، معتبر است چون درست شکل این استدلال است که: همه دلفین ها ستون فقرات دارند، موبی دیک یک دلفین است، درنتیجه موبی دیک هم ستون فقرات دارد. بنابراین تنها امید شک گرایان این است که یکی از پیش فرض ها را انکار کنند و به بحث بکشانند.

آیا پیش فرض ها صحیح هستند؟

1. آیا جهان آغازی دارد؟

دیدگاه مربوط به جهان نوسانی توسط ملحدانی مثل کارل زاگان (Carl Sagan) و ایزاک آسیموف (Isaac Asimov) برمبنای انکار آغاز جهان و مفهوم ضمنی آن که وجود یک خالق است استوار بود. اما همانطور که در بالا نشان داده شده است، قوانین ترمودینامیک این استدلال را رد می کند. حتی یک جهان نوسانی نمی تواند بر آن قوانین غلبه کند. هریک از چرخه های فرضی انرژی بیشتر و بیشتری را مصرف می کند.

این یعنی هر چرخه از چرخه قبل طولانی تر و بزرگ تر خواهد بود، بنابراین اگر بخواهیم به زمان قبل نگاه کنیم چرخه های کوچک تر و کوتاهتری وجود داشته اند. مدل ند چرخه ای آینده ای بینهایت دارد اما گذشته آن باز هم محدود و متناهی می باشد.

همچنین، شواهد بسیاری نشان می دهد که میزان بسیار کمی جاذبه برای متوقف کردن گسترش و ایجاد این چرخه ها در وهله اول وجود دارد و این یعنی جهان باز است.

بنا بر بهترین برآوردها، جهان هنوز فقط نیمی از حجم لازم برای انقباض دوباره را دارد. این شامل ترکیبی از کل ماده نورانی و ماده غیرنورانی که در هاله کهکشان ها یافت می شود و همچنین هرمقدار ممکن از نوترینوها نسبت به جرم کل می باشد.

برخی شواهد برای جهان باز از تعداد لنزهای گرانشی خم کننده نور در آسمان می آید. همچنین، تحلیل سوپرنووا نشان می دهد که سرعت گسترش جهان برای یک جهان بسته به اندازه کافی کند نیست. به نظر می رسد که فقط 40 تا 80 درصد از مواد مورد نیاز برای یک انفجار بزرگ وجود دارد.

این حجم کم تصادفاً مشکلی بزرگ در تئوری انفجار بزرگ است چون این حجم تراکمی را درست در آستانه فروپاشی یک جهان صاف و مسطح پیش بینی می کند.

و آخر اینکه، هیچ مکانیزم شناخته شده ای بعد از انفجار بزرگ فرضی، بازگشت دوباره را مقدور نمی داند.

همانطور که پروفسور دانشگاه یل، بئاتریس تینسلی (Beatrice Tinsley) توضیح می دهد، حتی اگر ریاضیات می گوید جهان نوسانی است، هیچ مکانیزم فیزیکی شناخته شده ای برای بازگشت از انفجار بزرگ فاجعه آمیز وجود ندارد.

در دنیای فیزیکی واقعی، این مدل ها از انفجار بزرگ شروع شده، به فروپاشی می رسد و آن انتهای کار است.

2. انکار علت و معلولی

برخی فیزیک دانان ادعا می کنند که مکانیک کوانتوم این اصل علت و معلولی را  زیرپا می گذارد و می تواند از هیچ، چیزی ایجاد کند. بعنوان مثال، پاول دیویس  (Paul Davies) می نویسد:

زمان/مکان می تواند درنتیجه یک انتقال کوانتومی از هیچ به وجود آید. ذرات می توانند بدون یک علت خاص از ناکجا پدید آیند. اما دنیای مکانیک کوانتوم به طور عادی از هیچ چیزی به وجود می آورد.

اما این سوءاستعمالی بزرگ از مکانیک کوانتوم است. مکانیک کوانتوم هیچوقت چیزی را از هیچ به وجود نمی آورد. خود دیویس تایید کرد که داستان او را نباید خیلی جدی تلقی کرد.

تئوری هایی که ادها می کنند جهان یک نوسان کوانتومی است باید این پیش فرض را داشته باشند که چیزی که برای نوسان خلاء کوانتومی آنها وجود داشته، دارای پتانسیل ماده/ضدماده است و هیچ نیست.

همچنین من تجربیات عملی و تئوریکی بسیاری در پایان نامه دکترایم درمورد مکانیک کوانتوم دارم. بعنوان مثال، طیف بینی رامان (Raman)یک پدید مکانیک کوانتوم است اما از تعداد موج و شدت باندهای طیفی می توان روی حجم اتم ها و نیروی وارد پیوندها برای ایجاد باند کار کرد. برای کمک به این دیدگاه ملحدانه که جهان بدون علت به وجود آمده است، فرد باید ثابت کند که باندهای رامان می توانند بدون انتقالات و نوسانات در کوانتوم لرزشی به وجود آیند یا ذرات آلفا می تواند بدون وجود قبلی یک هسته به وجود آید و امثال این.

اگر مکانیک کوانتوم به آن اندازه که برخی افراد تصور می کنند غیرسببی است پس نباید تصور کنیم که این پدیده ها علتی داشته باشند. پس من هم باید پایان نامه دکترای خودم را بسوزانم  و تمام مجلات مربط به طیف بینی باید در دفتر خود را ببندند و هیچ تحقیقی هم در عرصه فیزیک هسته ای صورت نگیرد.

آیا خلقت توسط خدا منطقی است؟

آخرین تاکنیک شک گرایان برای خودداری از نتیجه ای که وجود خداوند را  ثابت می کند این است که می گویند خلقت در زمان متناقض است. دیویس به درستی اشاره می کند که ازآنجا که خود زمان با آغاز جهان آغاز شده است، بی معنی است که در مورد آنچه قبل از آغاز جهان وجود داشته صحبت کنیم. اما او ادعا می کند که علت ها باید قبل از معلول ها وجود داشته باشند. پس اگر هیچ چیز قبل از آغاز جهان اتفاق نیفتاده باشد، آنوقت بنابر دیویس پوچ است که درمورد علت آغاز جهان بحث کنیم.

اما ویلیام لین کریگ (Wiliam Lane Craig) فیلسوف رد انتقادی عالی به ویویس، اشاره می کند که دیویس در علم فلسفی خود ناقص است. فلاسفه دیرزمانی است که درمورد علت و معلول همزمان بحث می کنند. ایمانوئل کانت (Immanuel Kant) مثال وزنه ای که روی بالشتک قرار دارد و به طور همزمان موجب فرورفتن آن می شود را ذکر می کند. کریگ می گوید،

اولین لحظه زمان لحظه عمل خالقانه خدا و  پدید آمدن همزمان خلقت بوده است.

برخی شک گرایان ادعا می کنند که همه این تحلیل ها تجربی است چون این ذات علم است. بنابراین از این نمی توان برای اثبات خلقت توسط خدا استفاده کرد. البته، شک گرایان نمی توانند هر دو طرف آنرا ادعا کنند و بگویند که کتب آسمانی نادرست است چون علم آنرا ثابت کرده اما اگر علم با آن کتب تناقضی نداشته باشد، باز هم علم تجربی است.

فکر نهایی

 کتب آسمانی می گویند، زمان بعدی است که خداوند خلق کرده است  که انسان تحت تسلط آن است. همچنین می گویند که یک روز دیگر زمانی وجود نخواهد داشت که ابدیت نامیده می شود. خود خداوند خارج از این بُعد قرار دارد. او در ابدیت است و تحت تسلط زمان نیست. خدا قبل از به وجود آمدن تاریخ آنرا بنا کرده است. او می تواند بین زمان ها حرکت کند درست مثل انسان که کتاب تاریخ را ورق می زند.

ازآنجا که ما در بُعد زمان زندگی می کنیم، برای ما غیرممکن است که چیزی که ابتدا یا انتهای زمانی نداشته را درک کنیم. باید خیلی ساده واقعیت را بپذیریم و ذات ابدی خداوند را قبول کنیم همانطور که قبول می کنیم مکان هیچ ابتدا و انتهایی ندارد، گرچه این افکار فشار وحشتناکی بر مغز محدود ما وارد می کند.