بنام خدا
أامْ لَهُمْ سُلَّمٌ یسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ (الطور/38)
یا مگر آنان را نردبانى است که با آن می شنوند پس (اگر چنین است )باید شنونده ی آنها دلیل قاطع بیاورد.
مقدمه :
بارها آیه ی 38 طور را خوانده واز کنارش گذشته بودم ولی این بار امروز که در جستجوی مطلبی دیگر بودم خداخواسته دوباره چشمم
به این آیه خورد لحظه ای فکر کردم که غیر از معنی ظاهری(بالا رفتن از نردبان برای گوش کردن حرفهای دیگران) مثل اینکه چیز دیگری بایدبدانم !
ارتباط نردبان با شنیدن غیر از معنای ظاهری چه می تواند باشد؟ چند لحظه یاد گذشته ها......
واین چنین انفجاری دیگر در کره ی مغز این قطره ی محال اندیش
بله یادم آمد ! scala
نزدیک بیست سال پیش ،در دوران دانشجویی در درس آناتومی وفیزیولوژی خوانده بودیم که:
در ساختمان گوش وشنوایی انسان ساختارهایی بکار رفته که دقیقا اسم آنها نردبان بود:
نردبان دهلیزی (scala vestibuli )
نردبا ن میانی (scala media)
ونردبان صماخی (scala tympani )
برداشت یک دانشمند از نکته هایی در مورد جنین شناسی در قرآن
روزانه هزاران تُن شهاب از آسمان با سرعتی معدل پنجاه کیلومتر در ثانیه به طرف زمین سرازیر می شود که اگر جوّ زمین وجود نمی داشت، زمین و کلیه موجودات ساکن در آن بیکباره نابود می شدند.
دانشمندان می گویند هر شهابی به قدرت یک بمب اتمی می تواند در زمین تخریب کند.( درسهایی درباره ی خداشناسی، م.نیزاری، ص 77) ، چنانکه یکی از آنها به نام «هویا» که قبلاً به زمین اصابت کرده ، شش تن و شهابی دیگر سی و هفت تن وزن داشته است .(از زمین زمان، آ. ولکوف،ترجمه ی محمد قاضی؛هزارو یک پرسش و پاسخ علمی، محمود حکیمی، ص52.) البته از وزن بسیاری از این شهابها در مسیر راه کاسته می گردد و جوّ زمین همانند سپری در برابر این غول های دهشتناک آسمانی مقاومت می کند و مانع برخورد آنها با زمین می شود.(البته همان طور که اشارت رفت ، زمین دارای قشری از گاز به ضخامت هشتصد کیلومتر است که کره ی ما را از صدمه ی میلیون ها شهاب که با سرعت پنجاه کیلومتر در ثانیه به سوی آن سرازیر می شوند، حفظ می کند.)
قرآن درباره ی سپر زمین (جوّ) یعنی چیزی که همچون زرهی محکم جلوی برخورد این سنگ های عظیم الجثه را با زمین می گیرد، چنین می فرماید:
وَ جَعَلنَا السَّماءَ سَقفاً مَحفُوظاً... .
و ما آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم ... .(انبیاء/32)
همچنین در مورد اصابت شهابها به زمین می فرماید:
یُرسَلُ عَلَیکُما شُواظٌ مِن نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنتَصِرانِ.
شعله های آتش توأم با مس بر شما فرو می بارد و آنگاه شما یاری نخواهید شد.(رحمن/35)
کلمه ی «شواظ» جمع «شیظه» است و شیظه عبارت است از آهنی که درآتش گذاشته و تفتیده شده باشد.
شهاب سنگها بر اثر سرعت بسیار زیادی که دارند( پنجاه کیلومتر در ثانیه ) در مسیر حرکت خود بر اثر فشار زیاد سرعت، شعله ور می شوند و عجیب آنکه وقتی دانشمندان این سنگهای آسمانی را پس از برخورد با زمین تجزیه نمودند، معلوم شد که در ترکیب آنها مس و آهن نیز به مقدار زیادی به کار رفته است.(ارمغان روشنفکران، ذکرالله احمدی، ص121)
لابد درباره ی لایه ی اُزُن مطالب زیادی شنیده اید و می دانید که شعاع های مرگباری دائماً از ماورای منظومه ی شمسی به سوی زمین روان است و موجودات زمین را تهدید می کند که اگر لایه ی اُزُن که خود بخشی از جو زمین است مانند سقفی محفوظ در برابر آن اشعه ی مرگبار عمل نکند، خسارات جبران ناپذیری متوجه اهل زمین می شود و آنچه امروز سبب نگرانی دانشمندان جهان شده، نازک شدن این سقف (لایه ی اُزُن) بر اثر گازهای زیان بخشی است که از ماشین ها و کارخانه ها و وسایل دودزا به هوا متصاعد می شود. (پیام قرآن، آیة الله ناصر مکارم شیرازی، ج8، ص176)
آری، این آیه نیز معجزه ای دیگر از معجزات علمی قرآن است که دانشمندان تازه به عظمت آن پی برده اند.
سنگهای فضایی در کلام امام علی (ع)
حضرت علی (ع) در پاسخ شخصی به نام «ابن کوّاء» که پرسیده بود «یا علی، این خطوطی که در آسمان به چشم می خورد و به راه و جاده شباهت دارد، چیست؟» فرمود: «این کهکشان است و کهکشان کلیه ی ابواب آسمان است و از همان جا بود که خداوند بر قوم لوط سنگ بارید.
این بیان صریح حضرت علی (ع) اشاره ی کامل به نزول سنگ های فضایی و شهاب سنگ ها دارد که به وسیله ی آن بر سر گناهکاران ریخته شده است.(علوم وتمدن اسلامی، محمد رضا جوهری زاده، ص140)دسته ی اول گروهی از دوستا بدون ذکر منبع آیه می گویند زمین در قرآن مسطح است
در سوره ی فاطر آیه ی 41 ذکر شده است که
همانا خدا آسمانها و زمین را نگاه میدارد تا نیفتند و اگر بیفتند بعد از او هیچ کس آنها را نگاه نمی دارد- آیه 41 سوره فاطر
که این آیه دقیقا نشان می دهد که اجسام از جمله زمین در فضا شناورند و مسطح نیستند همچنین در آیه 137 اعراف 5 صافات و 40 معراج به مشرقین و مغربین اشاره شده است که پس از ترسیم شکل هندسی چندین مشرق و مغرب شکل کروی بدست می آید در صورتی که اگر زمین از دیدگاه قرآن مسطح بود فقط یک مغرب و یک مشرق داشت
دسته ی دوم در سوره ی رعد آیه ی 8 نوشته است که
تنها خدا می داند آن چه را هر ماده ای در رحم می گیرد
پس این دستگاه رادیولوژی برای چیست ؟.
در جواب این خرد ورزان باید گفت که:
۱-ترجمه ی فارسی این آیات اشتباه است و ترجمه ی واژه ی تنها در عربی ""فقط"" است در حالی که کلمه ی فقط در این آیات نیامده است
و ترجمه ی صحیح آیه این است:
و خدا می داند آن چه را هر ماده ای در رحم می گیرد.
این نقطه نیز قابل ذکر است که: قبل از ترکیب اسژرم و تخمک هیچ کسی از این که نتیجه (چه از نظر جنسیت و چه از نظر خصوصیات) چه در خواهد آمد, ندارد و با هیچ وسیله و تکنولوژی ای هم قابل تشخیص نیست.تنها پس از لقاح و ترکیب آن دو میتوان نتیجه را بررسی کرد.ممکن است حدس ها و احتمالاتی راجع به جنسیت و یا خصوصیات نطفه حاصل شده(قبل از لقاح) از طریق بررسی سابقه فامیلی و ژنتیک زده شود ولی هیچ کدام قطعی نیست و در بسیاری موارد اشتباه از آب در می آید.هنگام تشکیل نطفه 50 درصد ممکن است دختر باشد 50 درصد ممکن است پسر باشد سایر خصوصیات و کدهای ژنتیکی نیز به همینطور اند.
قرآن مجید در آیه 38 و 40 سوره یس می فرماید: وَ الشَّمْسُ تجَْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَالِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیم - لَا الشَّمْسُ یَنبَغِى لهََا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا الَّیْلُ سَابِقُ النهََّارِ وَ کلٌُّ فىِ فَلَکٍ یَسْبَحُون: و خورشید (نیز برای آنها از نشانه های خدا است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است، این تقدیر خداوند قادر و دانا است – نه برای خورشید سزاواراست که به ماه برسد و نه شب بر روز پیشی می گیرد، و هر کدام از آنها در مسیر خود شناورند».
آنچه در عصر نزول قرآن و قرنها قبل و بعد از آن بر محافل علمی در مورد آسمان و زمین حاکم بود، نظریه هیات «بطلمیوس» بود که زمین را مرکز جهان می شمرد و ستارگان و خورشید را در دل فلکهایی بلورین میخکوب دانسته، و فلکها را در اطراف زمین در گردش می پنداشتند.
قرآن در آیات فوق، مطلبی کاملا برخلاف آن می گوید: اولا می گوید: خورشید به سوی قرارگاهی در حرکت است (یا خورشید به سوی قرارگاهی در حرکت است یا خورشید در قرارگاه خود در حرکت می باشد) نه اینکه خورشید به دور زمین، آن هم نه خودش، بلکه به دنبال فلک بلورینش در حرکت است.
ثانیا خورشید و ماه، هر کدام در مسیر خود شناورند.
بعد از فرو ریختن پایه های فرضیه « بطلمیوس » در پرتو کشفیات قرون اخیر، و آزاد شدن اجرام آسمانی، از قید و بند افلاک برونی، این نظریه قوت گرفت که خورشید در مرکز منظومه شمسی ثابت و بی حرکت است و تمام منظومه شمسی پروانه وار به دور او می گردند.
در اینجا نیز خبری از حرکت خورشید، به سوی قرارگاه خاصی یا به دور خود نبود.
باز هم علم پیشرفت بیشتری کرد و مشاهدات نجومی که با استفاده از تلسکوپهای بسیار نیرومند صورت گرفت ثابت کرد حداقل خورشید دارای دو حرکت است: حرکت وضعی به دور خودش، و حرکت انتقالی به اتفاق تمام منظومه شمسی به سوی نقطه مشخصی از آسمان یا به تعبیر دیگر، به سوی ستاره « وگـا » که از ستارگان صورت فلکی « الجاثی علی رکبتیه » می باشد. صورت فلکی «الجاثی علی رکبتیه» به مجموعه ای از ستارگان گفته می شود که صورتی را در آسمان تشکیل می دهند شبیه کسی که بر سر زانو نشسته و آماده برخاستن است، و ستاره « وگا » جزء این مجموعه است که منظومه شمسی همراه خورشید به سوی آن در حرکت می باشد.
در یکی از دایرة المعارفها آمده است: خورشید علاوه بر حرکات ظاهری، حرکت واقعی دارد.
حرکت دورانی کهکشانی، خورشید را با سرعت حدود یک میلیون و یکصد و سی هزار کیلومتر در ساعت در فضا می گرداند، اما در داخل کهکشان هم خورشید ثابت نیست، بلکه با سرعت قریب 72 هزار کیلومتر در ساعت بهجانب صورت فلکی «الجاثی» حرکت می کند و اینکه ما از این حرکت سریع خورشید در فضا بی خبریم، به سبب دوری اجرام فلکی است.
سپس می افزاید: خورشید به دور خود حرکت دورانی وضعی نیز دارد.(1)
تعبیر به" تدرک" و" سابق":
تعبیرات قرآن به اندازهاى حساب شده است که ریزهکاریها و دقتهاى آن قابل احصا نیست، در آیات فوق هنگامى که سخن از حرکت ظاهرى ماه و خورشید در مسیر ماهانه و سالیانه در میان است مىگوید:" براى خورشید سزاوار نیست که به پاى ماه برسد (چرا که ماه مسیر خود را در یک ماه طى مىکند و خورشید در یک سال، این تفاوت سرعت به اندازهاى است که تعبیر مىکند این هرگز به پاى او نمىرسد (لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ).
اما در مورد شب و روز چون با هم فاصله چندانى ندارند و دقیقا پشت سر هم قرار گرفتهاند مىگوید" شب از روز پیشى نمىگیرد" مىبینیم این دو تعبیر در اینجا بسیار حساب شده است. (2)
ستونهای حیات در سحابی عقاب, این ستونها از بیشتر از گاز هیدروژن تشکیل یافتهاند.
تصاویر گرفته شده از star nursery ها بوسیله نور آنها که از تلسکوپ هابل به زمین رسیده بازسازی شده و بطور مستقیم گرفته نشده است.و تعبیر قرآن در مورد نامرعی بودن کاملا درست هست چون بطور مستقیم کسی موفق به دیدن ستون های آفرینش نشده است.و مساله ی دوم این ستون ها از گاز هیدروژن تشکیل یافته که قابل روئیت نیست.و فقط تصویر خیالی از حجم اشغال شده توسط گاز هیدروژن را نمایش می دهد.