معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

آغاز خلقت عالم از نظر قرآن

علم هیأت ثابت کرده است که در ابتدای خلقت، کرات آسمانی به صورت گاز به هم چسبیده و متصل بودند و بعدها به مرور زمان بر اثر فشردگی و تراکم شدید گازها تبدیل به جسم شدند . این واقعیت علمی اولین بار توسط « لاپلاس » ، ریاضیدان و منجم مشهور فرانسوی ، در حدود دو قرن پیش اظهار گردید و امروز نجوم جدید با دستاوردهای جدید خود صحت فرضیه علمی لاپلاس را ثابت کرده است.

پس پرداخت به آسمان در حالی که گازی و دودی شکل بود.

براساس همین عقیده است که دانشمندان 67 عنصری که کره ی عظیم خورشید را تشکیل می دهند، عناصری از قبیل هیدروژن ، هلیوم ، کربن، ازت، اکسیژن، فسفر، آهن و ... همچنین دانشمندان دریافته اند عناصری که در خورشید و زمین یافت می شوند ، در سایر کرات نیز کم و بیش وجود دارند، چنانکه محققان با مطالعه بر روی سنگ های آسمانی، مشابهت عناصر زمین با سنگ های آسمانی را دریافته اند و میگیند همان عناصری که در زمین وجود دارند، عیناً در سنگ های آسمانی نیز به چشم می خورند.

« ژرژ گاموف » می نویسد : زمین و خورشید از گازهای بسیار سوزانی که در چندین میلیارد سال پیش بوده اند به وجود آمده اند .

دکتر « بوکای » می گوید: کوچکترین تخالفی میان معلومات قرآنی و روش جدید راجع به تشکّل جهان ( که از توده ی عظیم گاز و دود به وجود آمده ) وجود ندارد.

از مطالب فوق چنین نتیجه می گیریم که جهان با مجموعه ی میلیاردها کهکشان و کراتش  در ابتدای  آفرینش به صورت گاز به هم چسبیده و پیوسته بوده است تا اینکه انفجار عظیمی رخ داد که هنوز صدای مهیب و دهشتناک آن در 15 میلیارد سال پیش، از طریق دستگاه های حساس ، به گوش منجمان می رسد . این مطلبی است که قرآن کریم در عصر جاهلیت و عصری که جهل و نادانی سراسر سرزمین حجاز را فراگرفته بود، صریحاً در دو آیه از روی آن پرده برداشته است.

·        آیه اول:

ثُمَّ استَوی اِلَی السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ... .

پس ، پرداخت به آسمان در حالی که گازی و دودی شکل بود ... ( فصّلت / 11 )

·        آیه دوم:

اَوَلَم یَرَ الَّذینَ کَفَرُوا اَنَّ السَّمواتِ وَالاَرضَ کانَتا رَتقاً فَفَتَقناهُما ... .

آیا کافران نمی نگرند که آسمان ها و زمین به یکدیگر متصل و چسبیده بودند و ما آنها را جدا کردیم ؟... ( انبیاء / 30 )

 

براستی که هماهنگی این آیات با اکتشافات دانشمندان امروز بر اعجاب آدمی می افزاید و برآورنده ی قرآن که فردی امی و درس ناخوانده بود، درود می فرستد و یقین حاصل می کند که براستی این کتاب معجزه است و از سوی آفریدگار جهان بر بشر نازل شده است.

 

احادیثی درباره ی آغاز خلقت جهان

شخصی به نام ابن سلام از پیامبر صلّی الله علیه و آله پرسید: « یا رسول الله ، بفرمایید که آسمان دنیا از چه چیزی آفریده شده است؟ »

پیامبر صلّی الله علیه واله فرمودند: « از موج مکفوف .»

ابن سلام بار دیگر عرض کرد: « یا رسول الله ، موج مکفوف دیگر چیست ؟ »

آن حضرت فرمودند : « آبی است راکد و ایستاده و بدون اضطراب که در ابتدا دود و گاز بوده است. »

و نیز آن حضرت ضمن خطبه ای با اشاره به خلقت زمین و آسمان فرمود: چون آسمان از دود و بخار بود، خداوند دستور داد تا قطعات آن که با یکدیگر فاصله داشتند، به هم بپیوندند و گرد هم آیند ( اشاره ی آن حضرت به تراکم گازها در آغاز خلقت ).

و از آن حضرت است که در پاسخ به پرسش جریر فرمودند : خداوند آسمان را از گاز آفریده است.

و در خبر است که حضرت علی علیه السلام، ضمن ایراد سخنی، چنین قسم یاد کرد: « سوگند به کسی که آسمان و زمین را از دود و گاز آفرید.»

نیز از امام محمد باقر و فرزند دانشمندش امام صادق علیهم السلام روایت شده است که فرموده اند : « خداوند آسمان را از دود ( گاز ) ایجاد نموده است. »

دکتر موریس بوکای جراح فرانسوی فرعون مرا با قرآن آشنا کرد

موریس بوکای

هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981م زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت، از مصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل شود . هنگامی که هواپیمای حامل بزرگترین طاغوت تاریخ در فرانسه به زمین نشست، بسیاری از مسئولین کشور فرانسه و از جمله رئیس دولت و وزرایش در فرودگاه حاضر شده و از جسد طاغوت استقبال کردند پس از اتمام مراسم، جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه،آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند . رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه بنام پروفسور موریس بوکای بود که برخلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند،او در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود .تحقیقات پرفوسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد.


بقایای نمکی که پس از ساعتها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند .


فرعون

اما مسئله ی غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد باقی مانده است در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است. پروفسور موریس بوکای در حال آماده کردن گزارش نهایی در مورد کشف جدید (مرگ فرعون بوسیله غرق شدن در دریا و مومیایی جسد او بلافاصله پس از بیرون کشیدن از دریا ) بود که یکی از حضار در گوشی به او یادآور شد که برای انتشار نتیجه تحقیق عجله نکند، چرا که نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است.


ولی موریس بوکای بشدت این خبر را رد کرده و آن را بعید دانست. او بر این عقیده بود که رسیدن به چنین نتیجه ی بزرگی ممکن نیست مگر با پیشرفت علم و با استفاده از امکانات دقیق و پیشرفته کامپیوتری.


در جواب او یکی از حضار بیان کرد که قرآنی که مسلمانان به آن ایمان دارند قصه غرق شدن فرعون و سالم ماندن جثه‌ی او بعد از مرگ را خبر داده است. حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد و از خود سوال می‌کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898م و تقریبا در حدود دویست سال قبل کشف شده است، در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟ چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیچ انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئله نمی گذرد؟


فرعون

موریس بوکای تمام شب به جسد مومیایی شده زل زده بود و در مورد سخن دوستش فکر می کرد که چگونه قرآن مسلمانان در مورد نجات جسد بعد از غرق سخن می‌گوید در حالی که کتاب مقدس آنها از غرق شدن فرعون در هنگام دنبال کردن موسی سخن میگوید اما از نجات جسد هیچ سخنی به میان نمی آورد.. و با خود می گفت آیا امکان دارد این مومیایی همان فرعونی باشد که موسی را دنبال می کرد؟ و آیا ممکن است که محمد هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته است؟



او در همان شب تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند. پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر باز گرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم به سفر به کشورهای اسلامی گرفت تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و این آیه را برای او تلاوت نمود:


{فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ} [یونس:92]


امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند...


این آیه او را بسیار تحت تآثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای بلند فریاد زد: من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم.


موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و ده ها سال پیرامون تطابق حقائق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه های قرآن، تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد. و بر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد (لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید).


حاصل تلاش سالها تحقیق این دانشمند فرانسوی کتابی بود بنام( قرآن و تورات و انجیل و علم بررسی کتب مقدس در پرتو علوم جدید).

 
برای دانلود کتاب دکتر موریس بوکای به زبان انگلیسی بروی عکس کلیک کنید.

قرآن وجود موجودات زنده در سایر کرات را تایید می کند

نظر اسلام درباره وجود موجودات زنده
در کرات دیگر
سوال:اسلام درباره وجود موجودات زنده در کرات دیگر، چه نظری دارد؟
پاسخ:این فکر که آیا در کهکشان ها و کرات دیگر موجودات زنده یا عاقل دیگری وجود دارد یا نه یکی از سؤالاتی است که بشر به دنبال پاسخ آن بوده است ولی هنوز پاسخی برای آن نیافته است . برخی از تعبیرات قرآن به وجود موجوداتی زنده در آسمان اشاره دارد، از جمله:
1- تعبیر به "من دابة":
�و از نشانه های ]قدرت[ اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از ]انواع[ جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هر گاه بخواهد برگرد آوردن آنان تواناست.� [1]
2- تعبیر به "من فی السموات" و "ما فی السموات":
� هر که در آسمان ها و زمین است از او درخواست می کند؛ هر زمان، او در کاری است.�[2]
� و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبدگان و فرشتگان است، برای خدا سجده می کنند و تکبٌر نمی ورزند.�[3]
� آسمانهای هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح می گویند. �[4]
3- تعبیر به "مشارق و مغارب":
� سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما قادریم.‏�[5]
4- تعبیر به "العالمین[6]":
� سپاس مخصوص آن خدائى است که پرورش دهنده عالمیان است‏�.[7]
در میان آیات مطرح شده فقط آیه اول[8] و آیاتی که العالمین در آنها آمده است، به صورت احتمال دلالت بر وجود موجودات زنده در کرات دیگر می کنند[9].

علامه طباطبائی (ره) در تفسیر آیه اول می فرماید:
� ظاهر آیه این است که در آسمانها از جنبدگان ( دواب ) مثل روی زمین وجود دارد.....�[10]

و صاحب تفسیر نمونه می نویسد:
� این آیه دلالت بر وجود انواع موجودات زنده در آسمان ها دارد گرچه هنوز دانشمندان به صورت قاطعی در این زمینه قضاوت نمی کنند و سر بسته می گویند که دارای موجودات زنده اند ولی قرآن با صراحت این حقیقت را بیان می دارد که در پهنه آسمان نیز جنبدگان زنده، فراوان وجود دارد. �[11]

در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است:
� این ستارگانی که در آسمان است شهرهایی همچون شهرهای زمین هستند، هر شهری با شهر دیگر (هر ستاره ای با ستاره دیگر) با ستونی از نور مربوط است.�[12]
در مورد دلالت این آیه بر وجود حیات زنده در کرات دیگر تذکر چند نکته لازم است:
1. واژه �سماء � و � سموات � در قرآن به چند معنا به کار می رود: جهت بالا ـ کرات آسمانی ـ جو زمین و ...[13]
دلالت آیه بر وجود موجودات زنده در کرات دیگر وقتی صحیح است که کلمه �سموات � در آیات مورد بحث به معنای کرات آسمانی باشد.
در حالی که ممکن است � سموات � در آیه فوق به معنی طبقات جو اطراف زمین و مراد از دابة موجودات ریز ذره بینی (مثل ویروسها و ...) و درشت ( مثل پرندگان ) که در فضای اطراف ما پراکنده اند، باشد.
2. با توجه به اینکه هنوز وجود موجودات زنده در کرات دیگر از لحاظ علمی اثبات نشده و به صورت یک احتمال قوی از آن یاد می شود لذا نمی توان به صورت قطعی، وجود موجودات زنده در کرات دیگر را به قرآن نسبت داد .
در نتیجه این آیات بر اساس یک تفسیر احتمالی نوعی رازگویی علمی از آینده است که هنوز مطلب علمی آن توسط دانشمندان به اثبات نرسیده است.


---------------------------------------
[1] شوری، 29. ( و من آیاته خلق السموات و الارض و ما بث فیهما من دابة و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر )
[2] رحمن، 29. ( یسئله من فی السموات و الارض کل یوم هو فی شأن)
[3] نحل، 49. ( و لله یسجد ما فی السموات و ما فی الارض من دابٌة و الملائکة و هم لا یستکبرون )
[4] اسراء، 44. ( تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن )
[5] معارج، 40. (فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُون‏) ، نک: صافات،5-اعراف،137.
[6] این واژه 61 بار در قرآن تکرار شده است.
[7] فاتحه، 2.
[8] شوری، 29.
[9] برای آگاهی بیشتر، نک: رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج1، صص 195-206.
[10] نک: المیزان، ج 18، ص 58.
[11] نک: تفسیر نمونه ج 20، صص 436 ـ 439.
[12] سفینة البحار، ج 2، ص 574 ماده � نجم� از تفسیر علی بن ابراهیم نقل می کند. ( هذه النجوم فی السماء مدائن مثل المدائن التی فی الارض مربوطة کل مدینة الی عمود من نور. )
[13] نک: تفسیر نمونه، ج 1، صص 165 ـ 166.

معجزه شق القمر و اسلام آوردن یک مسیحی

هر چند غربیان تلاش می کنند تا معجزات رسول اکرم (ص) و آثار و نشانه های اسلامی را پاک کرده و یا آنها راکمرنگ جلوه دهند اما همچنان در خفا به دنبال تحقیق و جستجو در  دلایل این معجزات و اجرای تحقیقات علمی و فرستادن ماهواره های تحقیقاتی برای اطمینان از حصول آن معجزات می باشند. یکی از این معجزات شق القمر یا شکافته شدن ماه است.

حسب اخباری که از ناسا انتشار یافته ، تصاویری از ماه وجود دارد که حاکی از وجود یک رشته صخره های تغییر شکل یافته در سطح ماه می باشد که تا عمق آن امتداد یافته و از نیمه دیگر آن برآمده و این دلیلی بر شکافته شدن ماه و پیوند دوباره آن در دورانی از حیات آن می باشد.

در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد… آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل ( بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند …خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد …و سپس ماه به دو نیم شکافته شد نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت.

کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند ، اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان مارا سحر کرده است.

بالاخره یکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکان گفتند ” این سحر مستمر است” و آنگاه این آیات مبارک نازل شد… “اقتربت الساعة وانشق القمر …” باری این موضوع پایان یافت و مشرکان ایمان نیاوردند.

در یکی از نشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمر در صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توط ناسا به اثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه و اهتمام داشت به نام “داوود موسی بیتکوک ” که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامی بریتانیا است ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد:

هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی از دوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطور اتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر  آمد. سپس شروع به خواندن کردم ….و ماه شکافته شد…وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق در باره اسلام هم منصرف شدم. و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم. روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمول شبکه بی بی سی را مشاهده می کردم ، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر از دانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرف میلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدها میلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند دانشمندان را مورد انتقاد قرار داده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجالات کشاورزی و صنعت و غیره از این طرحها دفاع می کردند… مجری سپس سئوال دیگری را طرح می کند بااین مضمون که “شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی 100 میلیارد دولار هزینه کردید و تنها خواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید…آیا این عاقلانه است”؟؟!  در جواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که در آن سفر ، هدف ما مطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه به موضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییر شکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامی که این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنین چیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپس دوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد.و این نوار از صخره های تغییر شکل یافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن می باشد.

“داوود موسی بیتکوک ” سپس می گوید: با شنیدن این مطلب از جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در 1400 سال قبل به دست پیامبر اسلام در قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکایی ها باید میلیاردها دلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقت است…

به این ترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد ، پس از آنکه عاملی برای دوری او از اسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است.

 









 

 

 

با تشکر از وبلاگ دنیای اسرار آمیز به خاطر این مطلب

 

موچه ها هم سخن می گویند مطلبی از محمد علی کوشش

 
آیا می دانستید مورچه ها سخن می گویند؟! دکتر Robert Hickling سالهای زیادی حشرات را تحت نظر گرفت و صدای که از آنها صادر می شود را ضبط کرد. او توانست که صدای چند نوع مورچه را ضبط کند و این پژوهشها در سال 2006 در مجله Journal Of Sound and Vibration به چاپ رسید و این اولین بار بود که انسان صدای واقعی مورچه را می‌شنید.این دانشمند پژوهشها و تحقیقات زیادی را در این زمینه منتشر کرد و مهمترین آنها در مورد نحوة ارتباط مورچه‌ها با یکدیگر است که در مجله The Journal of the Acoustical Society of America با عنوان Analysis of Acoustic communication by ants به چاپ رسید و نتیجه این پژوهشها این بود که مورچه از لحاظ شنوایی بر ما انسانها برتری دارد. دانشمندان می‌گویند که مورچه از طریق شاخکهای حسی خود می‌تواند پیامهای صوتی را دریافت کند. مورچه صدای دریافتی را به صورتی خالص دریافت می‌کند زیرا که این شاخکها مانند دستگاههای پیشرفته صوتی, صدا را رتوش کرده و بدون هیچ صدای اضافی تحویل می‌گیرد و این امکان پیشرفته‌ای در زمینه ارتباطات می‌باشد که دانشمندان از آن غافل بودند و تازه در سالهای اخیر به حقیقت آن پی ببرند. امروزه دانشمندان در سعی و تلاشند صداهایی که مورچه از خود صادر می کند را بفهمند ولی آنها بعد از سالها پژوهش طولانی مدت توانستند فقط چهارنوع از این صداها را تشخیص بدهند که یکی از این صداها صدایی است که مورچه ها به هنگام ترس از دشمن از خود صادر می کنند. همچنین روبرت هیکلینگ می گوید که مورچه تحت تأثیر صداهای انسانی قرار نمی‌گیرد ولی اگر ارتعاشات صوتی مناسب را به سمت مورچه ارسال کنیم, نسبت به آن عکس‌العمل نشان می‌دهد و این به معنی وجود زبان خاص در میان مورچگان است که فقط خودشان آن را درک می‌کنند دقیقاً مثل انسان. همچنین دانشمندان تأکید دارند که مورچه‌ها هنگام کار کردن با همدیگر صحبت می‌کنند. بعضی از مورچه کار جمع آوری غذا را انجام می دهند و بعضی دیگر مسیر رفت و آمد را تنظیم می‌کنند. همه این کارها را با اصوات خاصی که نوعی: امر کردن, یاد دادن و ... می‌باشند صادر می‌کنند و دیگر مورچه‌ها نسبت به این صداها عکس‌العمل نشان می‌دهند.
همچنین محققان با استفاده از میکروفن ها و بلندگوهای بسیار مینیاتوری که بدون ایجاد مزاحمت در لانه های آنها نصب شده بود، موفق شدند صداهای تولید شده در لانه مورچه ها را ضبط و بررسی کنند. به گفته این محققان ملکه مورچه ها به این طریق دستوراتی را به مورچه های کارگر می دهد. در این پژوهش حیرت آور مشخص شد دیگر حشرات می توانند با تقلید صدای ملکه مورچه ها آنها را به خدمت بگیرند. محققان چند دهه قبل دریافتند که مورچه ها قادرند با ایجاد صوت، به یکدیگر هشدار دهند اما فقط در پی بررسی اخیر محققان است که مشخص شد این پیام های مبادله شده در این ارتباط به حدی گسترده است که می تواند مبین نوعی " گفتگو" بین مورچه ها باشد.
* آنگاه که به وادی مورچگان رسیدند, مورچه‌ای گفت: ای مورچگان به خانه‌هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهش بدون توجه شما را پایمال کنند. پس سلیمان از گفته وی با تبسم بخندید و گفت: پروردگارا مرا الهام کن که نعمتی را که به من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاس گذارم. (نمل/18-19)

تشکیل شدن جو زمین و زمین از هفت لایه

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿۱۲﴾

 

"خـدا آن است که هـفـت آسمان را آفـریـد و از زمـیـن نـیـز چیزی مانـنـد آنهـا".طلاق 12
همانطور که قـرآن مطرح کرده زمین در واقع از 7 قشر (7 لایه) تشکیل می شود:

  

 

1ـــ قشر خارجی زمین. این قشر اساساً از سنگ خارا و کوههای آن تشکیل شده.دما در عمق یازده کیلومتری به 1100 در جه می رسد.
2ـــ قشر زیر قشر خارجی. این قشر از مگنزیم و سلیکات آهن تشکیل شده و در 400 کیلو متری دما تقریباً 1400 در جه است.
3ـــ سومین قشر زمین در عمق میان 400 تا 700 کیلومتری قرار دارد. و از همان عناصر قشر بالائی تشکیل شده است. دما در آن بالای 1400 درجه است.
4ـــ چهارمین قشر تا 2900 کیلومتری عمق امتداد دارد. پائین آن آهن و سلیکات منزیم تقریباً 3800 درجه گرم است.
5ـــ دمای آن بالای 3800 درجه است و فعل و انفعالات خشونت باری در آن صورت می گیرد.
6ـــ ششمین قشر از آهن و آلیاژ فلز نیکل و مقادیر کمی سولفید آهن تشکیل شده.گفته میشود که جریانهای این قشر باعث نیروی آهن ربائی زمین میشود. دمای آن میان 3800 تا 4200 درجه است.
7ـــ از همان آهن و نیکل قشر بالائی خود تشکیل شده و در مرکز آن دما به 6000 درجه می رسد.