منبع این مقاله خبر گذاری قرآنی ایران
بقیه در ادامه ی مطلب
انسان سالیان درازی را سپری کرد تا از راز میان تکثیر و زاد و ولد میان نباتات آشنا شود. در حالیکه این راز در کتب پیشین آسمانی مثل تورات و انجیل آنچنان جایگاهی ندارد. نمیدانم چرا و به چه دلیل خداوند کریم قرآن را از این نظر یک استثنا قرار داد، ولی هرچه هست چیزی جز معجزه الهی آن نیست که هر روز واقعیتی تازه از دل آزمایشات پیچیده کشف میشود و آنگاه تازه مسلمانان متوجه میشوند که چرا خداوند در آیه فلان میفرماید که گیاهان با هم ازدواج میکنند؟! شاید روزگاری خود مسلمانان جواب درستی برای این مسائل نداشتند و تاریخ علم ژنتیک بیش از دویست سال نیست. تازه این علم به دو دسته کلی انسانی و گیاهی تبدیل شده است که در هر دو مورد سالیان بسیار دور خداوند کریم در قرآن مبین اشارت فرموده بود و مسلمانی که به دنبال مطالعه آن نبود طبعا چیز زیادی از خواندن این آیات به دست نمیآورد و تنها برای ثوابش آنرا قرائت میکرد، ولی امروز با پیشرفت علم و تکنولوژی و فناوریهای پیشگام در عرصه نانوتکنولوژی آگاهی ما را نسبت به درک قرآن افزوده است. بیتردید قرآن کریم قدیمیترین سند مکتوب علمی از نظر جنینشناسی و ژنتیک انسانی است که پدر و مادر وارثان صفات فرزندان خویشند و چگونه در رحم مادر اسپرم و تخمک ایجاد لقاح میکند و تا چند هفته سرشار از اندام ژلهای و گوشتی است و تا چه مدتی دارای اندامهای حیاتی میشود. همچنین در مورد ازدواج نباتات و حشراتی مثل زنبور عسل که شهد گلها را به هم انتقال میدهند و سبب باروری گیاهان دیگر میشوند. به اعتراف تمامی خاورشناسان این چنین علومی برای محمدرسولالله(ص) نامعلوم بوده است، حتی زوایای جدید آن تاکنون هم در پردهای از ابهام است و هر روز دانشمندان با پیشرفتهای علمی گامهای دیگری را برای شناخت این علم بر میدارند، پس چگونه ممکن است که قرآن تنها از آن محمد(ص)شد؟، چون همه خاورشناسان ابتدا تهمتهای ناروا به حضرت ختمی مرتبت(ص) میزدند و حتی جرأت نداشتند نام قرآن را در ترجمههایشان با صفات آن بیاورند مثل قرآن کریم، قرآن مجید، بلکه مینوشتند ( قرآن نوشته محمد یا کتابی که محمد نوشته است)، هرچند در نسلهای بعدی مترجمان صدیقی پیدا شدند و قرآن را به درستی ترجمه کردند، ولی آثار زشتشان سبب انحرافات زیادی شد که امروزه عدهای نادان در رسانهها آنرا فریاد میزنند، لذا نویسنده تلاش کرده است تا کاری جدید در حوزه معرفتی کلامالله مجید را به انجام برساند، ولو اندک و یا مختصر تا فتح بابی برای دوستان متفکر و دانشمند باشد. ژنتیک را طبعا با این گستردگی مطالعاتی که امروز پیدا کرده نمیتوان به راحتی تعریف کرد، ولی همان طوری که از اسمش پیداست، در یک تعریف کلی میتوان علم ژنتیک را علم مطالعه ژنوم انسانی و نباتی و خصوصیات و وراثت صفات در انسان و حیوان و نباتات دانست. در تاریخ اسلام داریم که روزی مردی به خدمت امام علی(ع) رسید و گفت: میخواهم زنم را طلاق دهم، چون بیتردید او بیوفایی کرده و فرزندی سیاه از او متولد شده است. در حالیکه خانواده ما هیچ کدام سیاه زنگی نیستند! امام علی(ع) فرمودند: بروید همسر و فرزندتان را بیاورید؟! آن مرد چنین کرد و آنگاه امام(ع) از پدران و مادران همسر مرد سئوال کرد و همان سئوالها را نیز از مرد پرسید! آنگاه امام(ع) فرمود: همانطوری که همسر شما گفت: پدر بزرگ پدر ایشان سیاه بوده است و این کودک به او رفته است!، لذا همسر تو خیانتکار نیست! آن روز امام(ع) امام این مسأله را حل کرد و هزار و سیصد سال علمای اسلامی آنرا بازنویسی کردند، ولی کسی از خودش سئوال نکرد که وراثت زن هم در تعیین صفات فرزند مهم است؟! کسی از خود سئوال نکرد که اصلا مرد براساس باور غلط عربها و یونانیان قدیم سلول تخم را در رحم زن قرار نمیدهد، بلکه اسپرم او تنها نیمی از اجزای سلول تخم است. نیم دیگر تخمک زن است که موجب لقاح و تولید سلول تخم میشود و کسی از خود این سئوال را نکرد که چرا وراثت از نیای اعظم زن به کودک مرد رسید؟؟! لذا همه دست بر روی هم گذاشتیم تا «جرج یا گریگور مندل» در هزار و صد سال بعد صفات ارثی را بیان کند، لذا حق با شاعر است که میفرماید: اسلام به خودی خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست از مسلمانی ماست.