دوستانی که در باره دکتر از من سوال کرده بودند باید بگویم ایشون عازم سفر حج هستند انشا الله بعد از برگشتن از سفر دوباره بر نامه های تلوزیونی شان را از سر می گیرند.
برای ورود به وبلاگ جدید ما "خدا دین علم"(آرشیو فایل های صوتی موضوعی دکتر صحافی)کلیک کنید.
اشاره ی قرآن به وجود اتم
وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِکَ وَلا أَکْبَرَ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ
و در هیچ کارى نباشى و از سوى او [=خدا] هیچ [آیهاى] از قرآن نخوانى و هیچ کارى نکنید مگر اینکه ما بر شما گواه باشیم آنگاه که بدان مبادرت مىورزید و هموزن ذرهاى نه در زمین و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نیست و نه کوچکتر و نه بزرگتر از آن چیزى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [درج شده] است یونس ۶۱
اتم چیست؟
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ
پاک [خدایى] که از آنچه زمین مىرویاند و [نیز] از خودشان و از آنچه نمىدانند همه را نر و ماده گردانیده است ۳۶ یس
در سال 1731م، دانشمند سوئدی «کارل لینه» نظریه خود را مبنی بروجود زوجیت در بین گیاهان اعلام کرد که تعجب بسیاری را برانگیخت. بعد از مدتی، کتاب وی از جمله کُتب ضالّه و از طرف کلیسا مورد نهی شدید قرار گرفت.(1) به هرحال دیری نپیید که ین نظریه، مورد قبول و تیید مجامع علمی قرار گرفت و هم اکنون همه آن را پذیرفتهاند. با آنکه همه میدانیم، قرآن یک کتاب علمی نیست که هدف از آن تبیین علوم مختلف باشد، ولی در راستی تأمین اصلیترین هدف خود، یعنی هدیت انسانها، در مواردی نکاتی را یادآور شده است که حکیت از عظمت منبع وحی و اعجاز قرآن کریم دارد وبه همین مناسبت، خداوند کریم، در یاتی به زوجیت گیاهان اشاره کرده است:
«سبحانَ الّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضَ وَمِن اَنفُسِهِم وَمِمّا لا یعْلمون؛ پاک است آنکه جفتها را سراسر آفرید چه در آنچه از زمین میروید و چه از خود مردم و چه جفتهیی که از آن خبر ندار ند». (سوره شعراء، یه 7)
أَوَ لَمْ یرَوْا اِلَی الأرْضِ کَمْ أنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِ زَوْجٍ کَریمٍ؛ یا به زمین نمینگرند که چه مقدار در آن از هر زوج نیکویی رویاندیم». (سوره یس، یه 36).
نکته دیگر آنکه، قرآن کریم به زوجیت در تمامی مخلوقات و اشیا معتقد است. و در یاتی چند به توضیح آن پرداخته است. مانند: «وَمِنْ کُلِ شَیءٍ خَلَقْنا زَوْجینِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ واز هرچیزی دو نوع آفریدیم، باشد که پند گیرید». (سوره زاریات، یه 49)
امام جعفر صادق راجع به دنیا چنین گفته است:
جهان از یک جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه دارای دو قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردید و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پیدا کرد و تنوع ماده ناشی از کمی یا زیادی ذرات آنها میباشد.
این تئوری با تئوری اتمی امروزی راجع بوجود آمدن جهان هیچ تفاوت ندارد و دو قطب متضاد دو شارژ مثبت و منفی درون اتم است و آن دو شارژ سبب تکوین اتم گردیده و اتم هم ماده را بوجود آورده و تفاوتی که بین مواد(یعنی عناصر )دیده میشود ناشی از کمی یا زیادی چیزهائی است که درون اتم عناصر موجود میباشد.
چند نفراز فیلسوفان یونان قدیم که در قرن ششم و پنجم قبل از میلاد بسر میبردند راجع به پیدایش دنیا نظرهائی ابراز کردند و (ذیمقراطیس )نظریه (اتم )را راجع به پیدایش دنیا ابراز کرد و بعید نمیدانیم که امام جعفر صادق از تئوری فیلسوف یونانی راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته و تئوری خود را با وقوف بر آن نظریه ها ابراز کرده است.
به احتمال قوی اگر امام جعفر صادق از نظریه فیلسوفان قدیم یونان اطلاع داشته آن تئوریها از همان راه که جغرافیا و هندسه وارد مدینه گردید به آن شهر رسیده بود یعنی از راه دانشمندان مصری از فرقه قطبی.
میتوانیم فکر کنیم که چون امام جعفر صادق از تئوری های دانشمندان قدیم یونانی که سیزده قرن یا دوازده قرن قبل از او میزیسته اند راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته توانسته آن تئوری ها را تکمیل کند و راجع بوجود آمدن دنیا نظریه ای ابراز نماید که امروز علمای فیزیک آن را میپذیرند و هنوز نتوانسته اند نظریه ای جالب توجه تر از نظریه آن مرد راجع به پیدایش دنیا بگویند.
دور بردن زمین و درآوردن آب و گیاه آن
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾
سوره ۷۹: النازعات - جزء ۳۰
« و زمین را پس از آن ضمن چرخش دور برد. آب و گیاهِ آن را هر دو از خود آن درآورد».
نکات آیه:
1ـــ زمین ضمن چرخش دور برده شده است:
در آیات پیش از این آیات می گوید: «اَ اَنـْـتـُمْ اَشَـدُّ خـَلْـقـاً اَمِ السَّـماءُ بَـنـیـها ــ رَفـَعَ سَـمْکَـهـا فـَسَـوّیـهـا»!
«آیا آفـرینش شـمـا مـشکـل تر است یا ساختن مـنـظومـه شمسی؟ که نواحی و جوانب آنرا بهم آورده غلظت آنرا بالا برد و آنرا ساخت». راجع به این آیات در آغاز مـنـظـومه شمسی صحبت شد. پـس از آن، آیات مزبور مطرح می کند کـه: زمـین را ضمن چرخاندن (غـلـتاندن) دور برده است. این موضوع نیز در مطالب مربوط به منظومه شـمـسی دیـدیـم کـه در ابـتـدا سیارات در کنار خورشید درست شدند و بعد فاصله گرفـتند. موضوع جدید در آیه چـرخـش زمـیـن است
.
2ـــ آب و گیاه زمین از خود آن در آورده شده است:
آب موجود روی زمین گاز و بخاری بوده که با آتـشـفـشـانـهـای اولیه زمین از درون آن درآمده و به جو رفته و بعد باریدن گرفته. گیاهان نیز ناشی از وجود دی اکسید کربن بوده که ضمن فعالیت آتشفشانها از درون زمین درآمده بوده است.
بارشهای سنگین اولیه و شقه شقه شدن زمین
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ﴿۲۵﴾
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿۲۶﴾
سوره ۸۰: عبس - جزء ۳۰
« و اینکه ما آبها را ریختیم ریختنی ــ بعـدها خشکی را شـقـه کردیم شـقـه کردنی»!
نکات آیه:
1ــ آبهای روی زمین در حجم زیادی ریخته شده است: آبهای موجود روی زمین در ابتدا در درون زمین بوده، بعد بـصـورت بخار با آتـشـفـشـانها همراه با دود و گرما و گاز از زمین خارج شده و در جو جا گرفته و ابرها را تشکیل داده. بعد با سرد شـدن و بـه نـقـطـه بـارش رسـیـدن جـو بـارانـهـای سنگین باریده، طوریکه قـرآن بـجـای واژه بـاریـدن از واژه ریخـتـن استفاده کرده و با مـفـعـول مـطلق «صَـبّـاً» نیز روی ریختنِ آن تأکـیـد کرده که به معنی: "سیل آسا ریختن آن" میشود.
2ــ خشکی شقه شقه شده است: خشکیهای زمین در ابتدا یکی بود (یک خشکی بوده)، بعدها شـقـه شـقـه شده است.
خـشـکـی هـا از هم دور شـده
وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْزُونٍ ﴿۱۹﴾
و زمین را گسترانیدیم و در آن کوههاى استوار افکندیم و از هر چیز سنجیدهاى در آن رویانیدیم (۱۹)
سوره ۱۵: الحجر - جزء ۱۴
خشکیهای زمین پس از شقه شقه شدن رفته رفته از هم دور شده اند. در ابـتـدا انـسـان مـتـوجه انطباق خشکیها به هم شد و پس از بررسی آن نتایج زیر بدست آمد:
ـــــ سـنگـهای نواحی غربی اروپا و آفریقا با سنگهای نواحی شرقی آمریکا هم عمر و هم نوع بودند. و نـتـیجه این می شود که این دو نقـطه زمانی پیش هم بوده اند.
ـــــ مواد و عـناصری که در حفاری در نقطه ای در غرب قاره آفریقا پیدا و بررسی شـد، با مواد و عناصری که در نـقطه معادل آن در شرق قاره آمـریکا پیدا شد یکسان بود. و نتیجه این می شود که این دو نـقـطـه زمـانی در یک جـا و کـنار هم بوده اند.
ـــــ با تصویر بـرداری نمـودن از اعـماق اقـیـانـوس اطـلـس ی
که خط سراسری در وسط اقیانوس کشف شـد که مـواد مـذاب درون زمین را بیرون میریزد و اقیانوس را به دو قسمت تقسیم میکند و طرفـین خود را از هم دور می کند.
زمـیـن شـقـه شـقـه است
وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿۱۱﴾
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿۱۲﴾
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿۱۳﴾ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿۱۴﴾
« سوگند به جوِ برگشت دهنده ــ و به زمینِ شقه شقه ــ که این قرآن گفتار جدا جدا است نه اینکه چیز بیهـوده ای باشد»!
نکات آیه: 1ــ جو بازگشت دهنده است. 2ـــ زمین شـقـه شـقـه است.
1ــ جو بازگشت دهنده است:
جـو مـوارد مـضـر را از آمـدن بـه زمـیـن مـنع می کـند و آنها را به فضا برگشت می دهد، و موارد مفـیدی که از زمین بالا می روند را به زمین برگشت می دهد یا در جو نگه می دارند. (در بخش جو راجع به این مسائل صحبت شده است).
2ـــ زمین شـقـه شـقـه است:
سطح زمین در واقع شقه شقه است. سطح زمین در مجموع از 10 تا شقه های کوچک و بزرگ تشکیل شده است. محل تـماس لایه ها عـمـدتـاً در سـطح اقـیـانـوس هـا و برخی از دریـاهـا است و هـزاران کـیلومتر طول دارند. از شکاف میان آنها مـواد مـذاب بیرون می ریزد که از ضروریات زنده نگه داشتن زمین و مـنـاسب نـمـودن و مـناسب نگـهـداشتن آن بـرای زنـدگـی است. طوریکه اگر نمی بـودند زمین از همان آغاز سرد شدن قـشر خود منفجر می شد، و یا اصلاً حیاتی روی آن پا نمی گرفت.
سنگینی مواد درون زمین
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿۱﴾
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾
سوره ۹۹: الزلزلة - جزء ۳۰
«آنگاه که زمین لرزش خود را بلرزد ــ و آنگاه که زمین سنگینی های خود را بیرون بیاورد».
نکته آیه: مواد درون زمین سنگین است:
هرچه از سطح زمین رو به عمق برویم مواد درون زمین سنگین تر است. یکی بدلیل اینکه نسبت عناصر سنگین تر (مانند آهن) نسبت به عناصر سبک تر بیشتر می شود، و دیگری بدلیل فشار وزن مواد بالای آن. چنانکه هنگامی که چند گونی خاک را روی هم می چینیم، گونی دومی که زیر فشار گونی اولی است فشرده تر است. یعنی مثلا اندازه یک سانتیمتر مکعب خاک در گونی دومی بیش از اندازه یک سانتیمتر خاک در گونی اولی است و در نتیجه سنگین تر است. و یک سانتیمتر مکعب خاک در گونی سومی که زیر فشار دو گونی بالاتر از خود است از گونی دومی بازهم بیشتر تر است و در نتیجه سنگین تر است، و همینطور که رو به پائین برویم گونیها فشرده تر می شوند. و به این ترتیب موادی که آتش فشان از اعماق زمین بیرون می ریزد مواد سنگین هستند.
خطوط دفاعی آسمان
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿۱۶﴾
وَحَفِظْنَاهَا مِن کُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ ﴿۱۷﴾
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ ﴿۱۸﴾
الججر ١٦-١٨
«در آسمان خطوط دفاعی درست کردیم و آنرا برای بینندگان زیبا نمودیم. و آنرا از دخول هر شیطانِ شلیک شده ای حفظ نمودیم. و آنی که از روزنه ای وارد بشود به شهاب دیدنی تبدیل میشود».
«بُرُوجْ» جمع بُرْجْ است. بُرج در اصل بمعنی: رفاه و برخورداری چشمگیر است. بعد بطور ضمنی و تلویحی به: قلعه، بارو و کاخِ بیش از یک طبقه اطلاق شده است. و بعد بنابر کارکرد قلعه و بارو در نبردها، بطور ضمنی و تلویحی به: "استحکامات و خط دفاعی" برج اطلاق شده، و در آیه به این معنی بکار گرفته شده است.
شیطان صفت است و به هر چیزی که برای زندگی تهدید دارد اطلاق می شود. در آیه به: طوفانهای خطرناک خورشیدی اطلاق شده که انفجارات خورشیدی آنها را شلیک می کند.
و «استراق سمع» بمعنی: دزدکی گوش دادن، و از لابلای روزنه ای نفوذ کردن است.
نکات آیات: 1ـــ آسمان خطوط دفاعی دارد. 2ــ آنچه از روزنه ای (از میان خطوط دفاعی) می تواند وارد آسمان بشود به شهاب دیدنی تبدیل می شود. 3ــ آسمانِ برای بینندگان زیبا کرده شده است.
1ـــ آسمان خطوط دفاعی دارد:
نیروی مغناطیسی زمین، دور زمین کمربندهای مغناطیسی به شکلی که در تصویر می بینیم درست می کند، که دامنه آنها تا آسمان کشیده می شود. انفجارهای سطح خورشید پیوسته توده های خطرناک گازی را در فضا شلیک می کنند، که بصورت جریانهای باد و طوفان بطرف زمین می آیند. این بادها وقتی به زمین می رسند توسط این کمربندهای مغناطیسی دور زمین به شکلی که در تصویر می بینیم به اطراف زمین منحرف کرده می شوند. و به این شکل این کمربندها به مثابه استحکامات و خطوط دفاعیِ آسمان عمل می کنند.
3ــ آنچه از روزنه ای (از میان خطوط دفاعی) می تواند وارد آسمان بشود به شهاب دیدنی تبدیل می شود:
بخش ناچیزی از طوفانهای خورشیدی که به اطراف زمین منحرف می شوند، در نواحی قطبی که کمربندهای مغناطیسی ندارد یا ضعیف است موفق می شوند که به درون جو نفوذ کنند. وقتی وارد می شود انرژی الکتریکی تولید می کند و در جاهائی که گازها متراکم تر هستند به درخشش تبدیل می شود و انسان آنرا به شکلی که در تصویر می بینیم می بیند. قرآن آنرا شهاب نامیده است. (شهاب به: درخششهای شعله گونه، آتش ساطع، پاره آتش، و مواردی از این قبیل اطلاق می شود).
3ــ آسمانِ ما برای بینندگان زیبا کرده شده:
آسمانی که ما می بینیم، چنانکه قرآن گفته: برای بینندگان (یعنی برای ساکنین زمین) زیبا کرده شده. زیبائی آن ناشی از بازتاب نور خورشید توسط عناصر جو است که پس از شکل گیری جو به شکل کنونی خود صورت گرفته است، و پیش از آن چنین نبوده است. نور خورشید از امواج نور زیادی تشکیل می شود که هر کدام رنگ خود را دارد، وقتی با ذرات غبار و بخار برخورد می کند، نور آبیِ آن بیش از بقیه نورها پخش می شود و به آسمان رنگ آبی می دهد.
و در سوره ق آیه 6 می خوانیم: آیا به آسمان بالای خود نگاه نمی کنند ببینند چگونه آن را ساختیم و آن را زیبا نمودیم و هیچ سوراخ و شکافی ندارد. (أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ). معنی سوراخ و شکاف نداشتن آسمان اینست که اگر سوراخ و شکافی می داشت، پشت آن دیده می شد. و این به این معنی است که پشت این آسمانِ آبی که می بینیم چیز دیگری هم هست که با آن فرق می کند. واقعیت هم همین است:
وقتی از آسمان (یعنی از محدوده جو) خارج بشویم می بینیم که پشت آسمان که آن را زیبا می بینیم فضای سیاه وجود دارد. این تصویر از بیرون از آسمان (یعنی بیرون از محدوده جو) و در روز گرفته شده. چنانکه می بینیم پشت آسمان فضا است و رنگ آن نیز سیاه است.
به زیر رفتن زمین در دریا
أَفَأَمِنتُمْ أَن یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ وَکِیلًا ﴿۶۸﴾
« آیا خیالتان راحت است از اینکه کـنار خشکی را به زیر نخواهـد کشید»؟
الإسراء
نکـتـه آیـه: امکان به زیر رفتن کنار خشکی امری منتفی نیست:
اینکه آیه بزیر رفتن کنار خشکی را امری غیر ممکن نمی داند و توجه انـسان را به آن جلب می دهد، به این معنی است که در آنجا اتفاقی یآ اتفاقاتی می افتد که احتمال و ا
مکان به زیر رفـتن کنار خشکی را مـنـتـفی نمی کند.
دریاها در واقع روی قـشر اقیانوسی زمین قرار دارند و قشر اقیانوسی زمین نیز بشکلی که در تصویر می بینیم زیر قشر قاره ای می رود. و در وضـعـیـتی که امکان رو به پائـیـن چرخیدن بخـش مـربـوط به خـشـکـی قـاره ای (کـه در نـزدیـکـی خـشکی است) وجود دارد.
زمین نشست می کند و از آسمان اجرام بزرگ آسمانی می افتد
أَفَلَمْ یَرَوْا إِلَى مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ
«آیا نمی توانند وضعیت حال و گذشته زمین و فضا را ببینند و بدانند که اگر ما بخواهیم میتوانیم زمین را زیر آنها پائین بکشیم یا اجسام بزرگ را از فضا روی آنها بیندازیم»؟
سوره ۳۴: سبأ - جزء ۲۲
نکات آیه: 1ـــ مواردی از پائین رفتن زمین برای دیدن وجود دارد. 2ـــ مواردی از افتادن تکه های بزرگ از فضا در زمین وجود دارد.
1ـــ مواردی از پائین رفتن زمین برای دیدن وجود دارد:
اینجا نقطه و نمونه ای از فرونشستن زمین است.
2ـــ مواردی از افتادن تکه های بزرگ از فضا در زمین وجود دارد:
در فـضـای دور و نـزدیـک ما اجسام کوچک و بـزرگ زیـاد وجـود دارد. پاره های کوچک وقـتی بطرف زمین می آیند جو زمین آنها را می سوزاند و پودر می کند. ولی بزرگ آنها گـاه گـاهـی بـطرف زمین میآیند. حفره ای که در تصویر می بینیم مربوط به سقوط سنگ آسمانی در استرالیا است. (بزرگترین حـفـره ای که تا کنون انسان آنرا پیدا کرده است در آریزونا است و 1300 متر قطر دارد. یعنی به وسعت یک دهکده است)
عید سعید قربان بر عموم مسلمانان جهان مبارک باد.
برداشت مربوط به این آیه نظر شخصی است.
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ
آسمانها را بىهیچ ستونى که آن را ببینید خلق کرد و در زمین کوههاى استوار بیفکند تا [مبادا زمین] شما را بجنباند و در آن از هر گونه جنبندهاى پراکنده گردانید و از آسمان آبى فرو فرستادیم و از هر نوع [گیاه] نیکو در آن رویانیدیم
ستونهای حیات در سحابی عقاب, این ستونها از بیشتر از گاز هیدروژن تشکیل یافتهاند.
تصاویر گرفته شده از star nursery ها بوسیله نور آنها که از تلسکوپ هابل به زمین رسیده بازسازی شده و بطور مستقیم گرفته نشده است.و تعبیر قرآن در مورد نامرعی بودن کاملا درست هست چون بطور مستقیم کسی موفق به دیدن ستون های آفرینش نشده است.و مساله ی دوم این ستون ها از گاز هیدروژن تشکیل یافته که قابل روئیت نیست.و فقط تصویر خیالی از حجم اشغال شده توسط گاز هیدروژن را نمایش می دهد.
شاید معروف ترین تصویری که تلسکوپ فضایی هابل تاکنون تهیه کرده مربوط به (( ستون های آفرینش )) باشد ،منطقه ای درون سحابی عقاب(M16) که ستارگان در آن متولد می شوند . اکنون دانشمندان در پی یافتن پاسخ این سوال هستند که دقیقا چه میزان ستاره در این ناحیه در حال شکل گیری می باشند .
تصویر جدید تلسکوپ فضایی چندرا از این ناحیه در اشعه ایکس می تواند به دانشمندان کمک کند تا پاسخ پرسش خود را پیدا کنند .تصویر مقابل ترکیبی از تصویر واقعی هابل و داده های بدست آمده توسط چندرا ست .
نقاط رنگی تصویر ، منابع ایجاد کننده ی پرتوی ایکس (مانند ستارگان) می باشد .این نقاط در تصویر به فراوانی یافت می شود اما نکته ی قابل توجه در تصویر این است که این نقاط به ندرت در خود (( ستون های آفرینش )) دیده می شود
این احتمال وجود دارد که هیچ ستاره ای در این قسمت ها وجود ندارد اما رصد های انجام شده در طول موج مادون قرمز وجود چند ستاره ی نوباوه را در این قسمت ها آشکار کرده است که حداقل 4 تای آنها توانایی تبدیل شدن به ستاره های بزرگ را دارند.
احتمال دیگر این است که ستاره های متولد شده در ستون های آفرینش بسیار جوان هستند و هنوز به حدی نرسیده اند که از خود اشعه ی ایکس ساطع کنند.
فیلم توضیحات عبدالعلی بازرگان در باره ی ستون های آفرینش در سایت Youtube
گردش زمین
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ
نکـتـه آیه: سیارات، زمین، خورشید و ماه تا زمان تعیین شده ای در حرکت خواهند بود:
عـلـم نـجـوم عـصـر پیامبر می گفـت: زمین ثابت و مرکز جهـان است. ایـن تـئوری تا سال 1543 بقوت خود باقی بود. در آن تئوری (یعنی وقتی زمین ثابت و مرکز جهان باشد و خورشید و سیارات بدور زمین بچرخند)، ما می بایست سیاره زهره را همیشه به شکلی که در تصویر سمت چپ می بینیم، بصورت هلالهای ماه ببینیم. ولی وقتی انسان تلسکوپ بکار گرفت دید که سیاره زهره به شکل ماه کامل (ماه شب چهارده) پیدا است (تصویر سمت راست). نتیجه این شد که زهره می بایست به آن طرف خورشید رفته باشد و آن طرف خورشید باشد تا بتواند به این شکل نور خورشید را بازتاب بدهد. و نتیجه این شد که زهره در واقع دور خورشید می گردد نه به دور زمین. و از اینجا بود که انسان نتیجه گرفت که خورشید در مرکز است و سیارات به دور آن می گردند.
از آنجا که مسلمانان معمولاً چیزهای خارجی را دوست دارند و می پسندند، دنبال اندیشه های علمی آن دوران رفته بوده اند و مانند بقیه نوشته اند که زمین به دور خورشید می گردد، در حالیکه آیه خیلی صریح و واضح پس از اینکه از سیارات و زمین و ماه و خورشید صحبت می کند می گوید: همه آنها (یعنی هر یک از سیارات و زمین و خورشید و ماه) تا زمان تعیین شده ای در جریان هستند (یعنی حرکت می کنند). یکی از حرکتهای خورشید حرکت آن در مداری در کهکشان راه شیری با سرعت 900000 کـیـلـومتر در ساعت است، که 225 میلیون سـال طـول می کشد تا آن را طی کند. و حرکت ماه نیز اینست که بدور زمین در حرکت است.
لایه لایه بودن زمین
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ
سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت]
بنا به اشاره ی دقیق قرآن کریم زمین شکافدار(لایه لایه) است و این لایه ها در داخل زمین حرکت می کنند و هرگاه دو لایه به هم برخورد کنند زلزله آتشفشان کوه در مناطق اقیانوسی جزایر را بوجود می آرند.
در سالهای ۱۹۴۵-۱۹۴۶ عده ای از دانشمندان برای مطالعه به اعماق زمین رفتن که به این حقیقت پی بردند در حالی که قرآن کریم ۱۴۰۰ سال پیش از این موضوع پرده برداشت.
همچنین دانشمندان کشف کردند اگر زمین شکافدار نبود حرارت سطح زمین به قدی داغ می شده که امکان ادامه ی زندگی برای موجودات زنده نبود.
نقش گردش زمین در آرامش انسان
شاره به گردش زمین و نقش خواب در تثبیت پیام های عصبی و آرامش روح و جسم
سوره النبأ 6 =7 =8 = 9 .
گهواره همواره در حال چرخش است و طفل را داخل آن می گذارند و می چرخانند ، خدا فرموده آیا ما زمین را گهواره قرار ندادیم ؟ که اشاره است به حرکت زمین به دور خودش و به دور خورشید که مانند گهواره ای بندگان خدا در آن زندگی می کنند اما خودش همواره در حرکت و تکان خوردن است .
همانطور که گهواره ستون می خواهد تا طفل درونش آرام گیرد کوه ها هم ستون زمین هستند تا بر زمین فشار آورند و مانع شکسته شدن لایه های زمین و تولید زلزله شوند یعنی کوه ها ستون گهواره هستند تا طفل در آن آرام گیرد تا زلزله نیاید و در مناطق کوهستانی زلزله کم است و مردم در آن آرام گیرند .
امروزه علم کشف کرده است که در مغز انسان مکان هائی وجود دارد که موادی در آن ها ایجاد می شود وقتی که انسان می خوابد
آن مکان ها مانند باطری شارژ می شود و مقدار آن مواد در آن زیاد می شود و وقتی انسان بیدار می شود میزان آن مواد کم کم کاهش می یابد طوری که اگر خواب نبود ، بیم آن بود انسان شبیه دیوانه ها شود یعنی خواب باعث شارژ سلول های عصبی و مغز شده و باعث قوی شدن گیرنده های عصبی و واکنش سریع آنان با محیط می گردد و خدا در قرآن می فرماید : و جعلنا نومکم سباتا : یعنی خدا خواب را مایه ثبات شما قرار داده که عمل ترمیمی سلول های مغزی که باعث شارژ شدن مغز می شود را در پی خواهد داشت .
هفت لایه بودن زمین
قرآن کریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات میگوید:
]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[
«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»
آیهء کریمهء فوق، به وضاحت میرساند که زمین از آغاز امر خلقت به شکل کنونی خود نبوده، بلکه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است که خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهرهبرداری ساخته است.
آیهء کریمه به طوری شگفتانگیز با جدیدترین اکتشافات علمی تفسیر میشود، چه تازهترین رهآوردهای علم جدید با این آیهء مبارکه انطباق کامل دارند. این رهآورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قارهها از یکدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» میباشد. خلاصهء آنچه را که این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است که قارههای کرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یکدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچهشدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قارههای جداگانهیی را که دریاها و اقیانوسهای بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشکیل دادهاند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید که متخصص و کارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قارهها را به همدیگر نزدیک گردانیم، این قارهها طوری با هم متصل و پیوسته میگردند که یک پیکر واحد و همسان را تشکیل میدهند، بی آنکه در میان آنها کمترین فاصله و یا شکاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه که در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما میگردد».
شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد که به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذکر قوت و قطعیت میبخشد. از جملهء این شواهد وجود کوههای همانند و یکسان در سواحل دریاهای مختلف است، کوههای که عمر زمینی آنها نیز یکی میباشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است که دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در کتاب «جغرافیای گلهای نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را که میگوید: بخشهای مختلفهء زمین روزگاری به یکدیگر پیوسته بودهاند، پذیرفتهاند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء وجود نباتات همانند در قارههای مختلف نیز ناممکن میشود».
شواهد علمی فوق به تنهایی کافی بود تا تئوری «پیوستگی قارهها» را قطعی سازد، اما بعد از اکتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی بودن تئوری فوق الذکر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیلشناس بعد از بررسی فوسیلها و سنگوارههای مختلف، این توانمندی را پیدا کردند تا موقعیت هر سرزمینی را که در آن اشیا و اجسام به سنگوارههای فوسیلی تبدیلشده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی که اثبات میکند بخشها و قارههای مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مکانهای فعلی خود بلکه درست در مکانهایی قرار داشته اند که تئوری «دورشدن قارهها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است.
پروفسور «بلاکیت» استاد علوم طبیعی در فاکولتهء سلطنتی لندن در این رابطه میگوید:
«بررسی سنگهایی در کشور هند نشان میدهد که این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی کوههای جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است که قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».
بلی عزیزان! باید گفت که آیهء (31 ) سورهء مبارکهء نازعات که محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تکاملی زمین، واژهء «دحو» را به کار گرفته است که معنی آن هموارکردن و پراکنده ساختن است. چنانکه اعراب میگویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزهها را هموار و پراکنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را میرساند که در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به کار گرفته شده است.
بناءً با این توافق تکاندهندهء علم جدید با متن آیهء مبارکه، حتی شکاکترین انسانهای روی زمین هم نمیتوانند به این حقیقت ایمان نیاورند که این کلام معجز بیان، فقط میتواند از نزد ذاتی صادر شود که با علم و قدرت لایزال خویش، بر گذشته، حال و آینده به طور یکسان احاطه دارد. سبحانک یاربّ!
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا
مگر زمین را محل اجتماع نگردانیدیم مرسلات
إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَکَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (41)
همانا خدا آسمانها و زمین را نگاه مىدارد تا نیفتند و اگر بیفتند بعد از او هیچ کس آنها را نگاه نمىدارد اوست بردبار آمرزنده فاطر
و نیز همین مضمون در آیه 65 سوره حج آمده است
نیروی جاذبه نیروی کششی است که بین همه اشیا به خاطر جرمشان به وجود می آید. جرم یک شیء مقدار ماده آن است. به خاطر نیروی جاذبه، شیئی که نزدیک سیاره زمین است به سوی سطح سیاره می افتد. بر شیئی که روی سطح زمین است هم به خاطر قوه جاذبه، یک نیروی روبه پایین به وجود می آید. ما نیروی جاذبه را بر بدنمان به صورت وزنمان احساس می کنیم. همچنین جاذبه، گازهای داغی را که خورشید را تشکیل می دهد با هم نگه می دارد و سیارات نیز به خاطر نیروی جاذبه در مدارهای اطراف خورشید باقی می مانند.
انسان ها برای قرن های متمادی درباره نیروی جاذبه دچار سوء تفاهم بودند و آن را درست نمی فهمیدند. در قرن چهارم پیش از میلاد، ارسطو فیلسوف و دانشمند یونانی این ایده نادرست را تدریس می کرد که اشیای سنگین سریع تر از اشیای سبک می افتند. مردم این ایده را تا ابتدای قرن 17 میلادی قبول داشتند. یعنی تا زمانی که گالیله دانشمند ایتالیایی آن را تصحیح کرد. گالیله گفت که همه اشیا با شتابی یکسان سقوط می کنند مگر این که مقاومت هوا یا برخی نیروهای دیگر روی آنها اثر بگذارد. شتاب یک شیء میزان تغییر سرعت آن در واحد زمان است. او گفت یک شیء سنگین و یک شیء سبک که از ارتفاعی مساوی می افتند همزمان به زمین می رسند.
تاریخچه :
برخی معتقدند که (بعد از اشارات علمی قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام)) ابوریحان بیرونی (440 ق) اولین کسی بود که به نیروی جاذبه پی برد. اما مشهور آن است که نیروی جاذبه عمومی اولین بار توسط نیوتن(در قرن هفدهم میلادی) کشف شد . داستان افتادن سیب از درخت و انتقال ذهنی نیوتن به نیروی جاذبه معروف است .نیوتن بر اساس قوانین کلی حرکت سیارات را اینگونه تبیین کرد:
الف ـ بر طبق قانون جاذبه عمومی کلیه اجسام همدیگر را جذب میکنند و این کشش به دو چیز بستگی دارد: جرم و فاصله یعنی با جرم نسبت مستقیم دارد و هر قدر جرم یک جسم بیشتر باشد نیروی کشش آن نیز زیادتر میشود. برای مثال جرم خورشید 330 هزار برابر جرم زمین است و لذا نیروی جاذبه خورشید نیز 330 برابر نیروی جاذبه زمین است و بر همین اساس است که زمین تحت تأثیر نیروی جاذبه کمتر میشود و به نسبت مجذور این فاصله نیروی جاذبه کاهش مییابد مثلاً اگر این فاصله دو برابر شد نیروی جاذبه چهار برابر کمتر میشود.
ب ـ بر طبق قانون گریز از مرکز هر جسمی که برگرد مرکزی حرکت کند در آن جسم طبعا کششی بوجود میآید که می خواهد از آن مرکز دور شود. مثل قطعه سنگی که به ریسمانی بستهایم و میگردانیم.
حرکت زمین، سیارات، قمرها و اجرام آسمانی در مدارهای خود و گرد همدیگر در نتیجه ترکیب دو نیروی جاذبه و گریز از مرکز است همین دو نیرو است که اجرام فضائی را در مدار خود نگاه میدارد و از سقوط آنها و از تصادم و اصطکاک آنها باهم جلوگیری میکند.
تشکیل شدن جو زمین و زمین از هفت لایه
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا
"خـدا آن است که هـفـت آسمان را آفـریـد و از زمـیـن نـیـز چیزی مانـنـد آنهـا".طلاق 12
همانطور که قـرآن مطرح کرده زمین در واقع از 7 قشر (7 لایه) تشکیل می شود:
1ـــ قشر خارجی زمین. این قشر اساساً از سنگ خارا و کوههای آن تشکیل شده.دما در عمق یازده کیلومتری به 1100 در جه می رسد.
2ـــ قشر زیر قشر خارجی. این قشر از مگنزیم و سلیکات آهن تشکیل شده و در 400 کیلو متری دما تقریباً 1400 در جه است.
3ـــ سومین قشر زمین در عمق میان 400 تا 700 کیلومتری قرار دارد. و از همان عناصر قشر بالائی تشکیل شده است. دما در آن بالای 1400 درجه است.
4ـــ چهارمین قشر تا 2900 کیلومتری عمق امتداد دارد. پائین آن آهن و سلیکات منزیم تقریباً 3800 درجه گرم است.
5ـــ دمای آن بالای 3800 درجه است و فعل و انفعالات خشونت باری در آن صورت می گیرد.
6ـــ ششمین قشر از آهن و آلیاژ فلز نیکل و مقادیر کمی سولفید آهن تشکیل شده.گفته میشود که جریانهای این قشر باعث نیروی آهن ربائی زمین میشود. دمای آن میان 3800 تا 4200 درجه است.
7ـــ از همان آهن و نیکل قشر بالائی خود تشکیل شده و در مرکز آن دما به 6000 درجه می رسد.
در کنار معجزات کلامی قرآن، که محمد صل الله علیه و آله به واسطه آن مشرکان را به مبارزه طلبید و از آن ها خواست که یک آیه مانند آن بیاورند و آن ها نتوانستند، قرآن کریم دربرگیرنده معجزات علمی زیادی است که خداوند برای محمد آن ها را بیش از هزار سال پیش آشکار کرد.این معجزات امروزه کشف شده اند و باعث تقویت ایمان ایمان آورندگان شده است و اثباتی برای الهی بودن قرآن کریم است. خانم Wadea Omranyکشف جدیدی علمی در قرآن کرده است. ایشان می گویند که ما در سوره نمل آیه 18کشف جدید علمی کرده ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با یکدیگر را کشف کرد خصوصا زمانی که یک خطر محل زندگی مورچه ها را تهدید می کند.
ما تلاش می کنیم جملاتی که مورچه در قرآن کریم به زبان آورد را توضیح دهیم و سعی می کنیم آنچه را که او گفت با کشفیات جدید علمی ربط دهیم و مدرک پیشی گرفتن قرآن کریم به علم امروزی را رو می کنیم که این حقایق را بیش از هزار سال پیش بیان کرد.
خداوند در سوره نمل آیه 18 می فرماید:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."
در آیه بالا مورچه خطر قریب الوقوعی که در کمین مورچه ها است را در طی چهار مرحله متوالی به شرح زیر می گوید:
1- "ای مورچه ها" این اولین اعلام خطری است که توسط مورچه داده می شود تا توجه دیگر مورچه ها را به سرعت جلب کند. مورچه های دیگر با گرفتن این پیام صبر می کنند تا دیگر پیام ها را توسط همان مورچه دریافت کنند.
2- "به لانه ایتان وارد شوید" در این جا گوینده پیام، جملاتش را با دیگر پیام ها ادامه می دهد و به مورچه های دیگر می کوید که چه کار باید بکنند. ما این رابطه را که توسط علم امروزی کشف شده در قسمت دوم این نوشته می بینیم ( که در ارتباطات بین مورچه ها است.)
3- " مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند" در این جمله مورچه دلیل این خطر را به مخاطب خود می گوید و این آن چیزی است که ما امروزه توسط بررسی علمی اثبات می کنیم.
4- "و خود آگاه نباشند" مورچه ها، به عنوان عکس العملی در مقابل خطر قبلی، یک نوع دفاع مشخصی از خود بروز می دهند. در این چند جمله آخری،مورچه به مخاطبان خود می گوید که به منبع خطر حمله نکنید زیرا خطر از یک دشمن واقعی نیست- زیرا سلیمان و همراهانش از وجود لانه مورچه ها در سر راه خود خبر ندارند و قصد حمله به آن را نیز ندارند بنابراین مورچه ها آن ها را خطر واقعی نمی دانند.
در کلمات آخر، مورچه پیام رسان، همراهانش را از رسیدن سلیمان با خبر کرد و این چیزی است که ما به صورت علمی و از طریق بررسی رمز های شیمیایی ارتباطی مورچه ها توضیح می دهیم.
ما ترتیب دستورات مورچه ها را که به چهار مرحله تقسیم می شد- چهار مرحله شامل عبارات ها و علامت ها- نشان دادیم. علم در این زمینه چه می گوید؟ این مقاله را بخوانید:
مورچه ها از ارتباط شیمیایی در موقعیت های اخطار و دفاعی و همچنین زمانی که تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد و نیز زمانی که با خطری مواجه باشند استفاده می کنند.
این اخطار معمولا توسط صدور علامت های شیمیایی دفاعی مشخص می شود. غده های دفاعی مسئول ایفای نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه استرالیایی رادر نظر بگیرید. وقتی این مورچه ها با خطر مواجه می شوند، قطرات کوچکی را از غده دفاعی خود ترشح می کنند – این یک فرمان برای دیگر مورچه ها است تا فرار کنند و با شاخک های خود ارتعاشی ایجاد کنند که به معنای قرار گیری در موقعیت خطر است.
اولین ماده که توسط مورچه ها شناسایی می شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن ها می شود.در نتیجه شاخک های خود را تکان می دهند و بالا می برند تا دیگر بوها را نیز بگیرند.
وقتی که آن ها hexanol( اولین پیغام به شکل الکل بود) را دریافت می کنند موقعیت خطر به خود می گیرند و در تمامی جهت ها می دوند تا منبع مشکل را پیدا کنند. زمانی که undécanoneدریافت کنند، مورچه ها را به سمت منبع خطر می برد و آن ها را تحریک می کند تا تمام اشیا خارجی را گاز بگیرند. سپس در نهایت وقتی که به هدف نزدیک تر می شوند butyloctenalرا تشخیص می دهند که پرخاشگری و آمادگی آن ها را برای قربانی کردن خود افزایش می دهد.
این مقاله می گوید که ارتباط شیمیایی مهم ترین روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن این خطر است. در این فرایند مورچه ها انواع مختلف این مواد که هر کدام رمز تفاوتی دارد و بیانگر نوع خاصی از صحبت کردن است را استفاده می کنند. اگر انتشار موادی که توسط مورچه ای که آن خطر را اعلام کرد تعقیب کنیم می بینیم که کاری می باشد که مورچه مورد اشاره در آیه 18 سوره نمل آن را انجام داده.
موادی که مورچه در موقعیت هایی مثل این از بدن خود ترشح می کند به چهار دسته تقسیم می شوند که هرکدام زبان و علامت مخصوص به خود را دارند.
مراحل پی در پی عکس العمل مورچه ها:
aldéhyde hexanalاولین ماده شیمیایی است که مورچه در صورت احساس خطر از خود ترشح می کند. و آن را می توان به عنوان آژیر خطر دانست. مورچه ها با دریافت این ماده شروع به جمع شدن در یک نقطه می کنند و منتظر رسیدن بقیه علامت ها می شوند و این شبیه اولین مرحله است که توسط مورچه در جمله "ای مورچه ها"گفته شد.
سپس مورچه دومین ماده شییایی hexanol""را ترشح می کند.
با دریافت این ماده مورچه ها شروع به دویدن در تمامی جهت ها می کنند تا منبع این ماده را پیدا کنند. مورچه ای که ماده شیمیایی را ترشح می کند باید مسیری را که بقیه مورچه ها باید از آن کنار بروند را معین کند و این کاری است که مورچه حضرت سلیمان انجام داد و از بقیه مورچه ها خواست که وارد لانه هایشان بشوند و گفت: "به لانه هایتان وارد شوید"و این دستوری از گوینده است و به بقیه می گوید که به طرف لانه هایشان بروند. بنابراین باید مسیر را مشخص کرده باشد و این شبیه هدایت مورچه ها می باشد.
Undécanone سومین ماده ای است که مورچه ترشح می کند. این ماده نشان دهنده عامل خطر است و چیزی که مورچه در سومین عبارت گفت" مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند" می بینید که چه قدر مطابقت و سازگاری دارد؟ در این مرحله مورچه ها آماده مواجه با خطر می شوند. پس ماده چهارم چه می شود؟
Amagnified picture of the head of an ant holding a piece of wood , see God's doing who perfected the doing of all things
در مرحله چهارم مورچه اخطار دهنده ماده شیمیایی مخصوصی را ترشح می کند که butylocténalنام دارد. توسط این ماده گوینده دستور دفاع می دهد و نوع دفاع را تعیین می کند. بنابر این در عبارت آخر می گوید" و خود آگاه نباشند" با این کار مورچه از وارد شدن بقیه مورچه ها به مرحله حمله جلوگیری می کند که می توانست منجر به مرگ شود.
در این جا حضرت سلیمان خنده ای از روی محبت و شکر می کند گویی که او این مورچه ها را آرام کرده است و این که او گفته است به مورچه ها که لازم نیست نگران باشند و آن حضرت آن ها را دیده است و با آن ها مهربان می باشد و به آن ها صدمه ای نمی رساند.
حال اجازه دهید خلاصه مطالب را برایتان بگویم:
"تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه ایتان وارد شوید، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."
یکی از مورچه ها می گوید ای مورچه ها
Hexanal
به لانه هایتان وارد شوید
hexanol
مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند
undécanone
و خود آگاه نباشند
butylocténal
و حالا کافران و افراد شکاک بعد از پی بردن به این قضیه که علم آنرا ثابت کرده چگونه می توانند در مورد معجزه بودن قرآن کریم شک کنند. این حقایق بیش از هزار سال پیش در قرآن آمده است.
خدایی جز تو نیست، تو منزهی و من گمراه بودم.
۱٫ جاذبه ی زمین
قرآن، هزار و اندی سال قبل از نیوتن از جاذبه ی زمین خبرداده است:
« زمین را جذب کننده آفریدیم.» مرسلات/ ۲۵
در دهها تفسیر که پیش از ولادت نیوتن نوشته شده، تصریح گردیده، که (کِفات) به معنای جذب کردن است.
درعصری که همه، خورشید را ثابت می دانستند، قرآن فرموده است: « خورشید به سوی آرامگاه خودش د ر حرکت است.» یس / ۳۸
۲٫ حرکت انتقالی زمین [ گردش زمین به دور خورشید] قرآن در حدود هزار سال پیش از گالیله که با نظر خود زمین را از مرکزیت جهان هستی در آورد به صراحت گفته است: « به کوهها نگاه می کنی، خیال می کنی که در یک جا ایستاده اند، د رحالیکه مانند ابرها درحرکتند.» نمل/ ۸۸ قرآن کریم در این مورد اشارات فراوانی دارد و از زمین با تعبیراتی مثلِ گهواره (طه / ۵۳) و شتر راهوار ( ملک/۱۵) یاد کرده است.
۳٫ انبساط عالم قرآن، ۱۳ قرن پیش از ولادت ۰لومتر)، از انبساط عالم خبر داده است: « آسمان را به قدرت خود آفریدیم و هر لحظه، آن را گسترش می دهیم.» ( ذاریات/ ۴۷) ۴٫ ستونهای نامرئی ( جوّ کره ی زمین)
قرآن در مورد این ستونها می فرماید: « خداوند آسمان را بدون ستونی که آن را ببینید، برافراشت.» رعد/ ۲ – لقمان / ۱۰
هنگامی که از امام رضا « علیه السلام» پرسیدند: مگر آسمان ستون دارد؟ فرمود: بله، در آنجا ستونهایی است که شما نمی بینید. شیخ طوسی هزار سال پیش در تفسیر خود فرموده است:
قرآن نگفته ( بدون ستون)، بلکه فرموده است: (بدون ستون مرئی)
تفسیر تبیان؛ ج ۶، ص ۲۱۳
۵٫ حرکت ستارگان زمانی که دانشمندان به پیروی از هیئت بطلمیوس، همه ی ستاره ها و سیاره ها را ثابت می دانستند، قرآن، با تعبیر « حرکت در مداری شناور» از آنها یاد کرده است. انبیاء/۳۳ ۶٫ حرکت خورشید درعصری که همه، خورشید را ثابت می دانستند، قرآن فرموده است: « خورشید به سوی آرامگاه خودش د ر حرکت است.» یس / ۳۸ ۷٫ زوجیت گیاهان « (لینه) گیاه شناسِ سوئدی، در اواسط قرن۱۸ میلادی کشف کرد که در گیاهان نیز جنس نر و ماده وجود دارد، اما این موضوع، محافل کلیسا را خشمگین ساخت و کتابهای او را به عنوان کتب ضلال معرفی کردند.» دانستیهای جهان علم ص ۲۴۱ . اما قرآن، در بیش از ده آیه از زوجیت گیاهان بحث کرده است. مثلاً : شعرا/ ۷ – لقمان/۱۰ « و از آسمان آبی فرو فرستادیم و به وسیله ی آن جفتهایی از گیاهان گوناگون رویاندیم.»
۸٫ تسخیر فضا قرآن کریم، ۱۴ قرن پیش از آنکه ( یوری گاگارین) هوس سفر فضایی را در سر بپروراند، از سفر فضایی بحث کرده و نوید موفقیت داده است. آنجا که می فرماید:یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ(الرحمن/۳۳)
ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمیتوانید، مگر با نیرویی (فوق العاده)!
۹٫ موجودات زنده در جهان بالا بشر امروز در کُرّاتِ دیگر به جستجوی موجود زنده می پردازد و تاکنون اطلاعات قانع کننده ایی بدست نیاورده است، در صورتی که قرآن ۱۵ قرن قبل، به صراحت از وجود موجودات زنده در آنجا، خبر داده است: « از نشانه های قدرت خدا، آفرینش آسمان و زمین و پراکندن جنبده در آن دو می باشد.» شوری ۲۹ ۱۰٫ همبستگی آسمان و زمین ساختمان آفرینش از (گاز) تشکیل شده و سپس به (سدیم) تقسیم گردید و یکی از نتایج این تقسیم منظومه شمسی ما می باشد. یکی از بهترین دلائلی که می رساند این کرات همبستگی داشته اند، این است که در خورشید بیش از ۶۷ عنصر وجود دارد که عین آن عناصر در زمین نیز دیده می شود.
همچنین، عناصر سنگهای آسمانی که از آسمان داخل زمین می شوند، همان عناصری است که ساختمان زمین را در بر گرفته است.
خداوند این همبستگی را در قرآن کریم بیان فرموده است:
« آسمان و زمین قبلاً به هم متصل بودند و ما آنها را از همدیگر جدا کردیم.» انبیاء / ۳۰
۱۱٫ توده های گاز دکتر ونول لاتیمار، آسمان شناس معروف می گوید: « زمین و ستارگانِ دیگر، از توده های ابری، تکوین یافته اند و این ابر از ذرات سختی پدید آمده که حجمش ۱۰ هزار برابر از حجم کره ی زمین بزرگتر بود.»
قرآن این حقیقت را به این صورت بیان فرموده است:
«خداوند اراده کرد خلق کند آسمان را، حال آن که آسمان، توده ی گاز و دود بود.» فصلت / ۱۱
۱۲٫ برخورد الکتریسیته (فرانکلین) ثابت کرد که ابرها دارای بار الکتریسیته هستند و همان طوری که منفی و مثبت همدیگر را جذب می کنند، منفی با منفی و مثبت با مثبت، همدیگر را دفع می کنند و این دفع کردن باعث می شود ابرها از هم دور شوند، لکن خداوند، بوسیله ی بادها، ابرها را به هم نزدیک می سازد تا منفی و مثبت همدیگر را جذب کرده و تولد باران نمایند. در قرآن آیاتی وجود دارد که تنها با مسئله ی کروی بودن زمین تطبیق می کند، از جمله: « به آن جمعیت که تضعیف شده بودند، مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را ، ارث دادیم.» اعراف / ۱۳۷
این مطلب در قرآن کریم بیان شده است:
« آیا نمی بینی خداوند، ابرها را به آسانی حرکت می دهد، بعد آنها را به هم ترکیب می نماید، سپس بر روی هم انباشته می کند، آنگاه باران را از لابلای آنها خارج می سازد.» نور/ ۴۳
۱۳٫ نبودن اکسیژن در بالای جو
از جمله روشهای تربیتی قرآن این است که، با بیان « مثل » زمینه را برای تعلیم اصول عقاید، آماده می کند.
امروز ثابت شده که هر اندازه انسان به سمت آسمان برود، هوا رقیق تر شده و در اثر نبودن اکسیژن، تنفس مشکل می گردد.
قرآن این مطلب را در قالب مثال بیان فرموده است:
« پس خداوند، کسی را که می خواهد هدایت نماید، سینه ی او را برای پذیرفتن اسلام باز می کند و کسی را که گمراه می نماید، سینه ی او را تنگ می کند و در فشارقرار می دهد، مانند کسی که به آسمان می رود. » انعام ۱۲۵
برای دانلود با فرمت mp کلیک کنید.
برای دانلود با فرمت wmv با کیفیت بالا کلیک کنید.
برای دانلود با فرمت wmv با کیفیت پایین کلیک کنید.
با تشکر ویژه از آقای امین مدیر وبلاگ مجازی ها به خاطر در اختیار گذاشتن این برنامه ها.
دوستانی که در باره دکتر از من سوال کرده بودند باید بگویم ایشون عازم سفر حج هستند انشا الله بعد از برگشتن از سفر دوباره بر نامه های تلوزیونی شان را از سر می گیرند.
برای ورود به وبلاگ جدید ما "خدا دین علم"(آرشیو فایل های صوتی موضوعی دکتر صحافی)کلیک کنید.