معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

قرآن و پایان عمر خورشید

مقدمه
شب هنگام در حال تلاوت سوره مبارکه قیامت بودم  به طور اتفاقی خبر علمی جدید از تلویزیون را شنیدم با این عنوان "زمان مرگ خورشید تعیین شد" که گروهی از ستاره شناسان انگلیسی موفق شدند با حد اکثر دقت، زمان فاجعه کیهانی و نابودی خورشید را برابر با 6/7 میلیارد سال در آینده تعیین کنند.
این فرضیه که خورشید در پایان حیات خود تبدیل به یک کره آتشین بزرگ می شود و "نیروی جاذبه آن به حدی خواهد رسید که تمام اجرام آسمانی پیرامون خود از جمله سیاره زمین را به طرف خود جذب می کند" و آنها را در خود می بلعد از مدتها قبل مطرح بود. اکنون ستاره شناسان دانشگاه ساسکس انگلیس موفق شدند با بیشترین ضریب دقت، زمان پایان عمر خورشید را 6/7 میلیارد سال دیگر تعیین کنند.

توجه در آیات قرآن :
در آیه هایی که می خواندم دقت کردم و مرا به شگفت آورد و تکبیر خداوند متعال را به جا آوردم. سوره قیامت هفتاد و پنجمین سوره قرآن کریم است و 40 آیه دارد که در مکه نازل شده است. در آیه 9 به جمع شدن خورشید و ماه اشاره نموده است. ﴿وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾﴿و خورشید و ماه یک جا جمع شوند﴾
در اینکه منظور از "جمع ماه و خورشید" چیست؟ مفسران تفسیرهاى گوناگونى ذکر کرده اند.گاه گفته اند: هر دو در کنار هم قرار مى گیرند، و یا هر دو با هم از مشرق طلوع کرده در مغرب غروب مى کنند.  در جای دیگر گفته اند هر دو در این صفت که نور خود را از دست مى دهند جمع خواهند بود. این احتمال نیز وجود دارد که ماه تدریجا تحت تاثیر جاذبه خورشید به آن نزدیک شده و سرانجام به سوى آن جذب و جمع مى شود، و هر دو بى فروغ مى گردند. به هر حال در اینجا به دو قسمت از مهمترین پدیده های انقلابى آخر جهان، یعنى بى نور شدن ماه، و جمع شدن خورشید و ماه با یکدیگر است اشاره شده، که در آیات دیگر قرآن نیز کم و بیش اشاراتى به آن دیده مى شود، مثلا در آیه1 سوره تکویر (تاریک شدن، پیچیدن) مى فرماید " إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ" هنگامى که خورشید تاریک گردد، مى دانیم نور ماه از خورشید است، هنگامى که خورشید تاریک شود ماه نیز تاریک مى گردد، در نتیه کره زمین در ظلمت و تاریکى وحشتناکى فرو مى رود.

سوگند به روز قیامت و وجدان ملامت گر؟
سوره قیامت با دو سوگند پر معنى آغاز شده، مى فرماید: سوگند به روز قیامت، (لا أقسم بیوم القیامة) و سوگند به وجدان بیدار انسانها و نفس ملامت کننده (لا أقسم بالنفس اللوامة). این مسئله اهمیت موضوعى را نشان می دهد که سوگند به خاطر آن یاد شده است.
مهم این است که ببینیم در میان این دو سوگند (سوگند به روز قیامت و سوگند به وجدان بیدار) چه رابطه اى وجود دارد؟ حقیقت این است که یکى از دلائل وجود "معاد" وجود محکمه "وجدان" در درون جان انسان است که به هنگام انجام کار نیک روح آدمى را مملو از شادى و نشاط مى کند، و از این طریق به او پاداش مى دهد، و به هنگام انجام کار زشت یا ارتکاب جنایت روح او را سخت در فشار قرار داده و مجازات و شکنجه مى کند، به حدى که گاه براى نجات از عذاب وجدان اقدام به خودکشى مى کند. یعنى در واقع وجدان حکم اعدام او را صادر کرده، و به دست خودش ‍ اجرا مى کند! و از اینجا است که ما از وجود وجدان اخلاقى پى به وجود رستاخیز و قیامت میبریم و نیز از همینجا رابطه جالب این دو سوگند روشن مى شود، و به تعبیر دیگر سوگند دوم دلیلى است بر سوگند اول.

آیا منظومه شمسى و ستارگان خاموش مى شوند؟
طبق بررسى دانشمندان، حجم خورشید یک میلیون و سیصد هزار مرتبه از زمین بزرگتر است ! منتها چون فاصله اى در حدود یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر با ما دارد به اندازه فعلى دیده مى شود. براى تجسم عظمت و وسعت خورشید همین اندازه کافى است که اگر کره ماه و زمین را با همین فاصله اى که الان بین آنها وجود دارد به داخل خورشید منتقل کنیم ماه به آسانى مى تواند دور زمین بگردد بى آنکه از سطح خورشید خارج شود!
بنابراین آنچه در آیات فوق پیرامون تاریک شدن خورشید و متلاشى شدن ستارگان آمده است حقیقتى است که با علم امروز کاملا هماهنگ مى باشد، و قرآن زمانى این حقایق را بیان کرده که نه تنها در محیط جزیره عربستان که در محافل جهان علمى آن روز نیز از این مسائل خبرى نبود. آیا با این اوصاف نباید به قرآن و اسلام ایمان آورد؟ و به یقین رسید؟

نظر دانشمندان در مورد سرنوشت خورشید و زمین
دیدگاه دانشمندان از آینده از زمان ولز بسیار تغییر یافته است. شناخت و درک از تغییرات خورشید این امر را ممکن ساخته است که آینده بسیار دور زمین را به گونه ای شرح دهیم که هم شامل جزئیات و هم از نظر علمی درست باشد.
اگر بتوانیم فیلم سریعی از 200 میلیون سال آینده زمین ببینیم، خواهیم دید قاره ها به هم می پیوندند تا شکل آینده کهن قاره (Pangaea) را به وجود آورند که آن هم ساختار جدید صفحات قاره ای را ایجاد می کند. حرارت داخل زمین در درجه اول از فروپاشی ذرات رادیواکتیو اورانیوم 238 ایجاد می شود که نیمه عمر آن 5/4 میلیارد سال است. بنابراین مواد داخلی زمین هم اکنون در حدود نیمی از میزان اولیه گرما تولید می کنند. با سرد شدن مواد داخلی، فرایندهای نوسازی زمین شناسی به تدریج متوقف می شود و سیاره به دوران پیری و سالخوردگی وارد می شود. آتشفشانها فوران می کنند و قاره ها به تدریج شکل و ساختار نهایی خود را به دست می آورند. طی میلیاردها سال بعد سطح آب اقیانوسها اندکی پایین می رود، زیرا آب توسط پوسته که به طور ثابت در حال خنک شدن است جذب می گردد.
با این حال خنک شدن زمین با خنک شدن سطح زمین همراه نیست. خورشید همواره از زمان تولدش کمی درخشانتر شده است. ستاره گرم حیاتبخش ما در مسیری است که به بلایی سوزان برای حیات زمین تبدیل می گردد.

تعادل مشکل:
خورشید مانند بیشتر ستاره ها در وضعبت پایدار و متعادل بین کشش جاذبه به سمت داخل از یک سو و فشار حاصل از گرمای همجوشی هسته ای به سمت خارج از سوی دیگر قرار دارد. این یک تعادل خود تنظیم است. کمی منقبض شدن خورشید باعث افزایش چگالی و دمای مرکزی آن می شود و واکنشهای هسته ای را سریعتر می کند که گرمای اضافی آن سبب منبسط شدن خورشید می گردد. انبساط نیز قسمتهای داخلی را مقدار کمی خنک و تولید انرژی هسته ای را کند می کند و سبب انقباض مجدد خورشید می گردد. در نتیجه خورشید در حال تعادل باقی می ماند.
با این حال پس از گذشت صدها میلیون سال این تعادل اندکی به هم می خورد. با انجام همجوشی و تبدیل هیدروژن به هلیم، مقدار هیدروژن در هسته خورشید کاهش می یابد. هلیم خنثی است پس هسته باید کوچکتر و گرمتر شود تا همجوشی ادامه یابد. خورشید با گذشت 5/4 میلیارد سال از تولدش، اندکی کمتر از نیمی از هیدروژن اولیه خود را سوزانده و هسته آن واقعاً سرشار از هلیم شده است. خورشید در مقابل پایین آمدن تدریجی درجه گاز خود، با دنباله ای از اتفاقات پیچیده پاسخ می دهد که هیچ یک از آنها پدیده خوشیایندی برای زمین نیست.

پدیده گلخانه اى:
پرسش بسیار جالب این است که سیستم پیچیده زمین چگونه به این رویدادها پاسخ می دهد. تاکنون زمین وظیفه نگهداری دمای پایدار در مقابل درخشندگی همواره افزاینده خورشید را به صورت قابل قبولی انجام داده است. اگرچه در گذشته دور نوسانهایی هم رخ داده است، از جمله حداقل دو دوره عصر یخبندان پیش از شروع زندگی در زمین که به نظر می رسد زمین در آن دوران به صورت کامل از قطبها تا استوا یخ زده است. همچنین دورانهای بسیار گرمتری از حالا وجود داشته است که جنگلهای معتدله قطبها را پوشاندند. طی قرن آینده و پس از آن با آزاد کردن حجم زیادی از دی اکسید کربن در جو، آزمایش پرماجرای بسیار بزرگی را در پیش رو خواهیم داشت.
اما سرانجام دمای سرنوشت ساز فراخواهد رسید. مدلهای آب و هوایی بدون ابر نشان می دهد که زمین در 2/1 میلیارد سال آینده به وضعیت گلخانه مرطوب خواهد رسید. این از هر آنچه که ما با رها کردن دی اکسید کربن در جو می توانیم انجام دهیم بسیار ویرانگرتر خواهد بود، چرا که بخار آب در صورت وجود به اندازه کافی، خود یک گاز گلخانه ای قوی است. در دوران گلخانه مرطوب تبخیر آب اقیانوسها در اثر دماهای بسیار بالا به شدت افزایش می یابد و بخار آب بیشتری وارد جو می گردد. در نتیجه حتی به دماهای بالاتری خواهیم رسید و این روند تا جایی ادامه می یابد که اقیانوسها به کلی تبخیر و خشک شوند. انتظار داریم زمین در مدت کوتاهی پس از یک میلیارد سال به یک بیابان برهوت و برشته تبدیل شود. سخت است تصور کنیم که حیات چند سلولی ها چگونه ادامه خواهد یافت.
دما در بالای جو زمین به اندازه کافی بالاست که هر اتم آزاد هیدروژن معمولاً به فضا فرار کند. بنابراین اگر آب به بالای لایه اُزن برود در مسیر آزاد شدن در فضا قرار می گیرد. زمین بعد از دوره تحول گلخانه مرطوب به تدریج همه آب خود را از دست می دهد و سیاره دوره جدید انتقال به یک گلخانه گرم جهنمی را شروع می کند، درست مشابه آنچه که اکنون در سیاره ناهید حکمفرماست.
در واقع ناهید ممکن است زمانی بسیار معتدل تر و شبیه زمان کنونی ما بوده باشد. اندازه گیریهای انجام شده در مورد آهنگ تبدیل دوتریم موجود در جو آن به هیدروژن حاکی از آن است که این سیاره مقدار زیادی آب را در گذشته خود از دست داده است، مقداری احتمالاً به اندازه یک اقیانوس. اگرچه ناهید انرژی بیشتری نسبت به حال حاضر زمین دریافت کرده، در دوران اولیه خورشید نیز 30 درصد کمتر انرژی دریافت نموده است. اگر دقیقاً بتوانیم بفهمیم که ناهید چگونه به این صورت درآمده، ممکن است بتوانیم پیش بینی آب و هوایی طولانی مدت تری را به صورت دقیقتر در مورد زمین انجام دهیم.

به تعویق انداختن واقعه ای اجتناب ناپذیر:
رابرت اسمیت (Rabert Smit) و فرد آدامز (Fred Adams) از دانشمندان و محققین دانشگاه میشیگان و دان کریکانسکی (Don Korycansky) از دانشگاه کالیفرنیا سانتاکروز در سال2000 به صورت گروهی طرحی را آماده کردند تا دمای مطلوب فعلی زمین را در برابر گرمای افزاینده خورشید در چند میلیارد سال آینده تثبیت نمایند. کلید این طرح زمان بسیار طولانی است که در پیش رو است. تنها با مصرف کمی انرژی طی هزاران یا میلیونها سال می توان جرم بزرگتری از کمربند سیارکی و یا کوییپر را به گونه ای مانور داد که پی در پی گذرهای نزدیکی از زمین و مشتری داشته باشد، به گونه ای که بخشی از انرژی عظیم مداری مشتری را به زمین منتقل نمایند. چنین گذری در هر10000 سال کافیست تا مدار زمین را با سرعت کافی به سمت خارج حرکت داد تا با درخشندگی افزاینده خورشید مقابله کند.  

خورشید طی 730 میلیون سال بعدی 7/2 برابر درخشانتر و 3/2 برابر بزرگتر از حال حاضر می شود. منظومه شمسی در آن زمان به واقع غیر قابل سکونت می شود. ناهید و زمین دو قلوهای سولفوری می گردند و مریخ به یک بیابان سوزان مبدل می گردد. اقمار مشتری همچنان یخ زده هستند، اما ذوب شدن آنها نزدیک است. خورشید پس از 590 میلیون سال به مرحله تبدیل به یک غول سرخ وارد می شود و مراحل بعدی بسیار شدیدتر از هر آنچه تا کنون بوده می شود.

سرنوشت زمین؟ سؤال این است که آیا این سیاره اصلاً باقی خواهد ماند؟
در مدل مقایسه ای، خورشید سرانجام سیاره تیر را خواهد بلعید. اما چون درخشندگی آن به صدها برابر افزایش می یابد و جاذبه سطحی آن به علت افزایش قطرش کاهش می یابد، باد قدرتمندی از خورشید شروع به وزیدن می کند که سرانجام نزدیک به یک چهارم از جرم خورشید را با خود به خارج حمل می کند. در نتیجه خورشید یک چهارم از نیروی گرانش خود را از دست می دهد. بنابراین مدار سیارات به سمت خارج منتقل می گردد.
همچنانکه خورشید به اوج تبدیل به غول سرخ نزدیک می شود بیش از 200 برابر اندازه کنونی خود می گردد و به راحتی مدار فعلی ناهید و تقریباً مدار فعلی زمین را در بر می گیرد. اما ناهید در آن زمان احتمالاً به جای کنونی زمین رسیده و زمین نزدیک به مدار فعلی مریخ است. بنابراین در نگاه اول به نظر می رسد که زمین فرار می کند. همانگونه که قرآن مجید در آیه9 سوره قیامت به جمع شدن اشاره کرده است.

شوک آینده
میزان و درخشندگی خورشید به آهستگی در 7 میلیارد سال آینده زیاد می شود و سپس وارد مرحله غول سرخ می گردد. به سه مقیاس متفاوت زمانی در نمودار توجه داشته باشید. آنها در نزدیکی پایان عمر خورشید بزرگتر شده اند تا تغییرات سریع را نشان دهند. مدار سیارات در زمانیکه خورشید جرم خود را از دست می دهد بزرگتر می شود. در این مدل خاص که توسط آی جولیانا سکمن (I Juliana Sackman) و کاتلین کریمر (Kathleen Cramer) تهیه شده است خورشید به اندازه ای بزرگ می شود که تیر و ناهید را در بر می گیرد، اما زمین را به طور کامل احاطه نمی کند. همانطور که قرآن مجید در آیه9 سوره قیامت به جمع شدن خورشید با ماه اشاره کرده و اسمی از زمین نیاورده است.
مرحله اول غول سرخ زمانی پایان خواهد یافت که دمای هسته به100 میلیون درجه سانتیگراد برسد و هلیم شروع به همجوشی با کربن می کند که منبع جدید تازه ای از انرژی می باشد. خورشید در پاسخ به این انرژی جدید زیاد به میزان زیادی کوچک شده و درخشندگی کلی آن حدود 100 برابر کاهش می یابد. خورشید هلیم را برای چند صد میلیون سال با آهنگ ثابت مصرف می کند و منظومه خورشیدی برای مدتی از زنجیره بلایا خلاصی می یابد. اگر زمین سالم باشد (با هزینه ای اندک این احتمال به 75% می رسد) احتمالاً به صورت صخره ای از سیلیکات جوش خورده است که به طور مستقیم با خلأ فضا در تماس می باشد و دمای ظهر آن به600 درجه سانتیگراد می رسد. هر نشانه ای که در سیاره ما وجود داشته مدتهاست ذوب و دوباره کریستال شده اند و به فراموشی سپرده شده اند.

در کشاکش مرگ خورشید
خورشید در نزدیکی به پایان رسیدن هلیم خود به یک کوتوله سفید با هسته ای از کربن و هیدروژن تبدیل می گردد. در این زمان لایه های خارجی خورشید دوباره بزرگ و سرد می شوند و خورشید برای دومین بار به یک غول سرخ مبدل می گردد. ستاره شناسان به این دومین غول سرخ به دلیل موقعیت آن در نمودار تحول ستاره ای هرتزپروگ- راسل به نام «شاخه مجانب» اشاره می کنند. خورشید یک بار دیگر به تهدیدی جدی برای حیات فیزیکی زمین تبدیل می شود. غول سرخ در طی مرحله دوم چندین دوره خروج عظیم انرژی را تجربه می کند. هلیم شعله ور می شود که منجر به ارتعاش و تپشی با بزرگی حدود 10000 سال خواهد شد. کاملاً محتمل است که زمین پیش از آنکه فرصتی برای حرکت مارپیچ به بیرون از خرابی کلی داشته باشد مختصری توسط خورشید در بر گرفته شود.
سپس حدود100 میلیون سال پس از شروع مرحله دوم غول سرخ، خورشید لایه های بزرگ خارجی خود را به طور کامل به بیرون می ریزد تا یک سحابی سیاره ای، شاید مشابه آنچه در تصویر نشان داده شده تشکیل دهد که یک کوتوله سفید کوچک، اما گرم و درخشان از خود باقی می گذارد.

در این تصویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده، قرمز نمایانگر نیتروژن و هیدروژن برافروخته است، سبز- آبی بیانگر اکسیژن و آبی نشان دهنده هلیم است. پهنای سحابی حدود یک سال نوری است.
دوباره تهدید دیگری از راه می رسد
ما دریافته ایم که از دست دادن جرم توسط خورشید برای حیات فیزیکی زمین ضروری است. اما اگر خورشید بیش از حد مورد انتظار جرم از دست دهد، مشتری و زحل به صورتی خطرناک برهم کنش گرانشی خواهند داشت. آنها یکدیگر را تحریک کرده و حرکتی طولانی و دیوانه وار در حلقه های بیضوی انجام می دهند که مابقی منظومه شمسی را ویران خواهد نمود. در آشفتگی های بعدی تصادم اشیاء به پایان می رسد و آنها به فضای بین ستاره ای پرتاب شده و به سمت خورشید سقوط می کنند. بقایای مشابه از منظومه های خورشیدی ویران شده در دو و شاید تمام 40 کوتوله سفید مشاهده شده اند، از جمله یکی که از دست دادن جرم آن موجب ایجاد سحابی مارپیچ شده است.
تبدیل خورشید به کوتوله سفید پایان نقش خورشید در داستان ما می باشد. سیارات به جا مانده، شاید شامل بقایای سوخته و گداخته زمین و تیر به صورت پایدار برای صدها میلیارد سال به دور کوتوله سفید می چرخند در حالیکه سرمای آنها و خورشید به سمت صفر مطلق میل می کند. آنها منتظر مجموعه ای عجیب از بلایای کیهانی هستند.
همچنانکه خورشید در حالت کوتوله سفید به تدریج رو به سیاهی می رود درخشانی شب نیز کم خواهد شد. جهان در حال ورود به عصر انبساط سریع می باشد که در طی چند صد میلیارد سال همه کهکشانها را به جز آنهایی که در گرانش با گروه محلی ما هستند به ورای افق می برد. راه شیری نیز با کهکشان "آندرومدا" ادغام شده و یک کهکشان مارپیچ را تشکیل داده است. می توانیم انتظار داشته باشیم که طی حدود 100 تریلیون سال بقایای تصادفی یک کوتوله سفید به اندازه کافی از نزدیکی زمین عبور می کند که زمین را از مدارش خارج کرده و آنرا در کهکشان اکنون تاریک رها کند تا آنجا نیز به تنهایی برای هزار تریلیون سال دیگر پرسه زند. 
اگر زمین از برخورد با سیاهچاله مرکز کهکشان فرار کند با بقایای ستاره ای در حال عبور برخورد کرده و به طور کامل به خارج کهکشان پرتاب می شود. اگر زمین بدین ترتیب آزاد شود، انبساط پیوسته کیهانی راه شیری را به ورای افق خارج از دید می برد و زمین کاملاً تنها وارد گستره زمانی وسیعی در فضای خالی سیاه می گردد.
 با این اوصاف چه باید گفت؟
همانگونه که در چهل و پنجمین سوره قرآن مجید در سوره جاثیه (زانو زدن) آیه 37 آمده است:
﴿وَلَهُ الْکِبْرِیَاء فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ﴾  ﴿و در آسمانها و زمین بزرگی از آن اوست و اوست ‏شکست ‏ناپذیر سنجیده‏کار﴾ این آیه مربوط به صحنه قیامت در دادگاه عدل الهی است که همه باید در مقابل عظمت و بزرگی خداوند متعال و خالق هستی زانو زده و سر تعظیم فرود آوریم. چرا که آثار عظمتش در پهنه آسمان و سراسر زمین و تمام جهان آشکار است.
حمد از آن اوست پس حمدش را بجا آوریم، و پروردگار اوست پس شکرش را انجام دهیم، و عظمت براى اوست پس او را تکبیر گوییم، و او عزیز و حکیم است پس تنها او را اطاعت کنیم.

نویسنده: محمدامین احمدی فقیه- mahmadi@aeoi.org.ir

اولین آدم فضایی در مزرعه گندم/ فاش شدن راز کشف یک آدم فضایی در

 
دیدگاه قران درباره وجود موجودات فضایی


سوره: طه , آیه: 6 

 

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست

سوره: 34 , آیه: 1 

 

سپاس خدایى را که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در آخرت [نیز] سپاس از آن اوست و هم اوستسنجیدهکار آگاه

سوره: الانبیا , آیه: 19 

 

و هر که در آسمانها و زمین است براى اوست و کسانى که نزد اویند از پرستش وى تکبر نمىورزند و درمانده نمىشوند

سوره: الحج , آیه: 18 

 

آیا ندانستى که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیارى از مردم براى او سجده مىکنند و بسیارىاند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامىدارندهاى نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد 

سوره: الانبیا , آیه: 30 

 

آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند 

سوره: لقمان , آیه: 20 آیا ندانستهاید که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمىخیزند

سوره:الفتح, آیه: 4 

 

اوست آن کس که در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره داناى سنجیدهکار است 

سوره:الفتح, آیه: 7 

 

و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره شکستناپذیر سنجیدهکار است

سوره: الروم , آیه: 26 و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست همه او را گردن نهادهاند

سوره:الحاثیه , آیه: 13 

 

و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد همه از اوست قطعا در این [امر] براى مردمى که مىاندیشند نشانههایى است

 

سوره:الحدید , آیه: 1 

 

آنچه در آسمانها و زمین استخدا را به پاکى مىستایند و اوست ارجمند حکیم 

 

سوره: الحشر , آیه: 1 

 

آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیحگوى خداى هستند و اوستشکستناپذیر سنجیدهکار 

 

سوره: الصف, آیه: 1 

 

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است به تسبیح خدا مىپردازند و اوست ارجمند حکیم 

 

سوره: الجمعه , آیه: 1 

 

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین استخدایى را که پادشاه پاک ارجمند فرزانه است تسبیح مىگویند

 

سوره:النحل, آیه: 49 

 

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مىکنند و تکبر نمىورزند 

 

سوره: النور , آیه: 41 

 

آیا ندانستهاى که هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مىگویند و پرندگان [نیز] در حالى که در آسمان پر گشودهاند [تسبیح او مىگویند] همه ستایش و نیایش خود را مىدانند و خدا به آنچه مىکنند داناست

 

سوره:التغبن, آیه: 1 

 

هر چه در آسمانها و هر چه در زمین استخدا را تسبیح مىگویند او راست فرمانروایى و او راستسپاس و او بر هر چیزى تواناست

 

سوره:الشوری, آیه: 29 

 

و از نشانههاى [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست 

 

گاه باش که هر که [و هر چه] در آسمانها و هر که [و هر چه] در زمین است از آن خداست و کسانى که غیر از خدا شریکانى را مىخوانند [از آنها] پیروى نمىکنند اینان جز از گمان پیروى نمىکنند و جز گمان نمىبرند 

 

سوره:الحشر, آیه: 24 

 

اوستخداى خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او مىگویند و او عزیز حکیم است

 

سوره:الرحمن, آیه: 29 

 

هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مىکند هر زمان او در کارى است 

 

سوره:آل عمران , آیه: 83 

 

آیا جز دین خدا را مىجویند با آنکه هر که در آسمانها و زمین استخواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده مىشوید

 

سوره: النمل , آیه: 65 

 

بگو هر که در آسمانها و زمین است جز خدا غیب را نمىشناسند و نمىدانند کى برانگیخته خواهند شد

 

هر که در آسمانها و زمین است جز بندهوار به سوى [خداى] رحمان نمىآید

 

سوره: النمل , آیه: 87 

 

و روزى که در صور دمیده شود پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است به هراس افتد مگر آن کس که خدا بخواهد و جملگى با زبونى رو به سوى او آورند 

 

سوره:الاسرا , آیه: 44 

 

آسمانهاى هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح مىگویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش تسبیح او مىگوید ولى شما تسبیح آنها را درنمىیابید به راستى که او همواره بردبار [و] آمرزنده است

 

سوره:النجم, آیه: 26 

 

و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد

 

سوره: الانبیا , آیه: 22 

 

اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا خدایانى [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مىشد پس منزه استخدا پروردگار عرش از آنچه وصف مىکنند  

 

 و اما قضیه از چه قرار است؟؟ 

 

بعد از دو سال بی خبری، سرانجام گروهی از دانشمندان فضاشناس به این باور رسیده­اند که موجود ناشناس مزرعه مکزیک یک آدم فضایی است نه انسان!

 

خبر آنقدر عجیب و حیرت آور بود که بسیاری از سران کشورهای مختلف جهان از انتشار آن امتناع کردند و ترجیح دادند تا مردم، حضور آدمک­هایی از جنسیغیر از خودشان را مانند همیشه فقط یک خیال باطل و نتیجه توهم انسان­های زمینی تلقی کنند؛ چرا که با درز خبر در ابعاد گسترده معلوم نبود که چطور باید به هراس و ترس مردم اثباط موضوعی که طی صدها سال فقط دروغی بزرگ جلوه داده شده بود، پاسخ دهند. البته آنهایی که دستی بر آتش داشتند و هر روز اخبار و اطلاعات را نه از روزنامه بلکه از طریق شبکه­های اینترنتی دانبال می­کردند، کمکم به اصل ماجرا پی بردند و به تدریج خبر دهان به دهان میان مردم کره خاکی منتشر شد؛ ((آدم  فضایی­ها میان ما هستند، همین­جا روی کره زمین!)).

 

مارائو لوپز- کشاورز مکزیکی- مثل همیشه داشت خودش را برای یک روز کاری دیگر آماده می­کرد. صبح زود، هنوز آفتاب نزده از خانه بیرون زد و به طرف انبار حیاط پشتی رفت تا وسایل کارش را پشت تراکتورش بیندازد و قبل از گرم شدن هوا به زمین کشاورزی­اش برسد. از در که وارد شد، همهمه همیشگی باز هم نگرانش کرد. موش­ها بودند که با ورود لوپز به هر طرف فرار می­کردند. موش­های انبار هر روز بیشتر می­شدند و کشاورز نگران محصولاتی بود که باید تا چند وقت دیگر دور از تیررس موش­های همیشه گرسنه در آنجا انبار می­کرد. تله موش هم دیگر این آخری­ها فایده نداشت. آخر موش­ها یکی دو تا نبودند که با تله موش بشود کاری کرد. لوپز آن روز صبح مثل همیشه اول به سراغ تله موش­ها رفت تا اینکه سر و صدایی عجیب از یک طرف انبار بلند شد. کشاورز خوشحال از اینکه تله­های زنگ زده کهنه­اش دوباره جانوری موذی را به دام انداخته­اند به طرف صدا حرکت کرد. جایی پشت الوارهای تکیه داده به دیوار انبار، تله موشی قدیمی و کهنه قرار داشت. صدا از همان­جا می­آمد. به خیال پیر مرد این بار موش زبل جان سالم به در برده بود و فقط گرفتار گیره­های سخت تله شده بود. برای همین بیلش را هم با خود برداشت تا در همان لحظه اول حیوان موذی را ناکار کند و انتقام همه خسارت­های این چند وقت را بگیرد. کشاورز هرچه به صدا نزدیک­تر می­شد بیشتر تعجب می­کرد. صدای ناله حیوان به صدای یک موش گرفتار در تله شباهت نداشت. صدای هیچ حیوانی در قد و اندازه یک موش کوچک نمی­توانست آن­قدر رسا و عجیب باشد. کشاورز فکر کرد شاید سمور یا حیوانی بزرگتر از موش در تله گیر کرده که آن­قدر خودش را با سر و صدا به در و دیوار می­کوبد اما وقتی به تله رسید و الوارهای چوبی را کنار زد، از تعجب دیگر نه می­توانست حرف بزند و نه حرکت کند. موجود گرفتار در تله انبار نه موش بود و نه سمور؛ موجود گرفتار شده یک حیوان عجیب بود!

 

آدم فضایی غرق شد

استخان­های برآمده و پوست ظریفی که بدن بی­موی حیوان را پوشانده بود و سر مثلثی و چشمان وق زده­اش در نگاه اول هر کسی را می­ترساند. جانور بر خلاف جثه نحیفش که در حد و اندازه یک موش صحرایی بود، صدای عجیبی داشت و به شدت خودش را به در و دیوار می­زد تا بلکه دست لاغرش را که در اثر ضربه سریع گیره تله از مچ قطع شده بود از تله در بیاورد و فرار کند. جانور تقلا می­کرد و کشاورز مکزیکی همان طور به او خیره مانده بود. جانور هیچ شباهتی به موش و سگ و گربه نداشت بلکه بیشتر به آدمی ناقص­الخلقه شبیه بود که هم دم داشت و هم اندازه یک موش بود! چند لحظه­ای گذشت تا پیر مرد با فریاد همسایه­ها را خبر کرد. مردم روستای متپک خیلی زود خودشان را به خانه لوپز رساندند. جانور همه را حیرت زده و هراسان کرده بود. برای همین هم خیلی زود بدون آنکه بخواهند ذره­ای به کاری که انجام می­دهند فکر کنند، تصمیم گرفتند که موجود عجیب را همان طور زنده زنده خاک کنند.

چاله ای کندند و حیوان را در آن انداختند اما هر با موجود با سر و صدای زیاد و تله به دست سر از خاک بیرون می­آورد و البته قبل از آنکه بتواند فرار کند دوباره گرفتار کشاورزها می­شد. همه وحشت­زده فقط می­خواستند به هر نحوی موجود مخوف را از بین ببرند. در باور مردم روستا موش خانه لوپز موجودی غیر زمینی بود که برای نابودی آنها آمده بوده؛ پس باید زودتر خودشان آن را از بین می­بردند. همه مانده بودند که با جانور چه کنند که آخر خود لوپز پیشنهاد داد حیوان را در آب غرق کنند. از ترس فرار دوباره حیوان، لوپز جانور عجیب را ساعت­ها در آب رودخانه نگه­داشت تا دست آخر حیوان بعد از تقلا و تلاش فراوان از بین رفت!

 

با توجه به براق بودن بدن موجود فضایی ظاهرا این عکس بعد از کشته شدن و خارج کردن از رودخانه گرفته شده

 

دو سال جنجال و انتظار

پلیس ایالتی به سرعت خبردار شد اما زمانی به معرکه مردم متپک رسید که دیگر کار از کار گذشته بود و جانور مرده بود. ماموران پلیس فقط سعی داشتند مردم را آرام کنند چون اگر خبر به سایر نقاط کشور می رسید، معلوم نبود چه غوغایی به پا شود. البته خبر خیلی زودتر از آنچه آنها تصور می کردند پخش شد. تلویزیون دولتی مکزیک هم برای اینکه خیال مردم را راحت کند، تصاویری از این موجود ناشناخته نشان داد و اعلام کرد که به زودی با تحقیق پژوهشگران همه چیز روشن می شود. ماه می سال 2007 در مکزیک با صحبت از موجود فضایی و شایعات آن گذشت. صحبت از غریبه ای غیرزمینی، نقل محفل هر روز مردم آمریکای لاتین شده بود. اما موجود فضایی هم با همه جار و جنجال ها مثل هیاهوهای دیگر آدمیزاد در روزمرگی زندگی مردم گم شد و دیگر کمتر کسی از موجود مخوف انبار خانه لوپز صحبت می کرد تا اینکه هفته گذشته، دوباره خبر به سرعت دهان به دهان چرخید و این بار ترس و حیرتی بیشتر از زمان پیدا شدن آن موجود فرازمینی به همراه آورد. تلویزیون دولتی مکزیک هفته گذشته در گزارشی پرده از حقیقتی برداشت که همه مردم را دوباره نگران کرد؛ "در تحقیقات انجام شده در آزمایشگاههای پیشرفته کانادا و مکزیک، در نهایت ثابت شد که موجود ناشناخته روستای متپک موجودی غیرزمینی است!"

 

رقابت فضا شناس­ها

وقتی موجود ناشناخته انباری مارائو لوپز تحویل ماموران پلیس ایالتی شد، هیچ کس نمی دانست که باید با آن چه کار کند. دست آخر با چند روز تاخیر، موجود فضایی به همراه نامه ای فوق محرمانه روانه مکزیکوسیتی شد تا شاید مسئوولان بالا دست مکزیک برای آن تصمیمی بگیرند. حتی دانشمندان مکزیک هم وجود موجودی فضایی را در میان خودشان باور نمی کردند و آنها را جنجالی تبلیغاتی قلمداد می کردند که در پشت آن اهداف سیاسی و اقتصادی پنهان است. گروه تحقیقاتی مکزیک همان روزهای اول از ادامه تحقیق روی موجودفضایی سر باز زد و جانور ناشناخته بی نام و نشان در گوشه ای از آزمایشگاه های پایتخت جای گرفت. تا اینکه - دانشمند 56 ساله انگلیسی- با شنیدن خبر آدمک فضایی مکزیک دست به کار شد و با تشکیل گروهی تخصصی با همکاری چهار آزمایشگاه تخصصی در کانادا و مکزیک پژوهش گسترده ای روی جسد موجود ناشناخته آغاز کرد. مائوسان دو سال روی بدن موجود ناشناس کار کرد تا اینکه هفته گذشته آخرین نتایج تحقیقاتش را برای مردم اعلام کرد؛ "همه شواهد حاکی از آن است که موجودی که در مزرعه مکزیک دیده شده یک موجود زمینی نیست و هیچ تعلقی به کره خاکی ندارد!"

مائوسان که سال های بسیاری را صرف تحقیق در امور آدم فضایی ها و وجود دنیایی ورای کره زمین کرده، موجود ناشناخته مکزیکی را عجیب ترین مورد زندگی حرفه­ای اش می داند؛ "اول من هم مثل همه فکر می کردم که این هم یک شوخی دیگر است. من هم خیال می کردم که موی بدن یک میمون نحیف را تراشیده و به جای آدم فضایی جا زده اند اما بعد تصمیم گرفتم که این موجود خیالی را خودم از نزدیک ببینم. همین که در آزمایشگاه مکزیکوسیتی بدن نحیف و چهره مثلثی جانور را دیدم فهمیدم که از ما نیست!". مائوسون به سرعت تحقیقات روی موجود ناشناخته را شروع کرد اما هرچه بیشتر وقت گذاشت کمتر به نتیجه خاصی رسید؛ "ما از بدن، استخوان و پوست حیوان نمونه گیری کردیم. محققانی که پیش از ما روی این موجود ناشناخته کار کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که به سبب گذشت از زمان مرگ موجود فضایی، دی ان ای آن هم دیگر قابل شناسایی نیست اما حقیقت این بود که زمان هیچ تاثیری روی دی ان ای این موجود نداشت بلکه شناسه دی ان ای آن در گستره موجودات زمینی نمی گنجد. نقشه دی ان ای این موجود با هیچ مخلوقی روی زمین تطبیق ندارد. برای همین هم من معتقدم که او یک زمینی نیست. باورش سخت است اما موجود مکزیکی واقعا یک آدم فضایی است؛ البته یک کودک فضایی!". با صحبت های مائوسون دیگر کار آزمایشگاه های تحقیقاتی هم تمام شد؛ دی ان ای موجود فضایی ناشناخته است و تحقیق بی نتیجه!

 

موجود ورای آدمیزاد

گزارش پروفسور مائوسان و گروه تحقیقاتی او درباره موجود فضایی بسیار دقیق و با استفاده از آخرین فناوری های روز ارائه شده است؛ "کودک فضایی، توانایی زندگی با حداقل میزان اکسیژن را داشته؛ به طوری که می توانسته ساعت های متوالی در زیر آب سر کند. استخوان بندی بدن او شبیه بدن مارمولک هاست با این تفاوت که ماندگاری استخوان های او در برابر تغییرات آب و هوایی و نبود اکسیژن بسیار بیشتر از موجودات زمینی است. شکل دندان های بی ریشه موجود ناشناخته هم شباهتی به دندان های یک انسان ندارد. در واقع این حیوان بر خلاف ظاهرش هیچ وجه تشابهی با انسان ها ندارد. پوست بدن جانور همان ساعت اول به شدت خشک شده بود که همین خشکی پوست هم ماندگاری حیوان را در همه این سال ها تضمین کرده است. پوست خشک آدم فضایی از او موجودی مومیایی ساخته که هیچ تغییر محیطی ای نمی تواند روی آن تاثیر داشته باشد؛ به طوری که شکل و شمایلش از زمانی که او را از مزرعه گرفته اند تا امروز تغییر چندانی نکرده". تحقیقات گروه مائوسون همچنین از حقیقت بزرگی پرده برداشت که طی دهه ها مورد سوال دانشمندان فضاشناس بود؛ "مغز موجود فضایی نسبت به جثه اش بسیار بزرگ است؛ به طوری که بیشترین وزن بدن او متعلق به مغزش است نه جثه حنیف و دم درازش! در این باره باید به صراحت اعلام کرد که چنین مخلوقی با این حجم مغز به طور حتم از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردار بوده است!".  

 برای مطالعه ی بیشتر در باره ی وجود موجودات فرازمینی به کتاب ارابه هایه خدایان اریک فون دانکین وسایر کتب وی مراجعه کنید. 

لازم به ذکر است که تمامی مطالب کتابهای اریک فون دانکین مورد تایید نویسنده ی وبلاگ نمی باشد.

چرا باید روزی مهدی فاطمه بیایید؟

850 میلیون نفر در جهان هر شب گرسنه به بالین می‌روند

ناامیدی و یأس 850 میلیون نفر در جهان که هر شب در شمال آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین گرسنه به بالین می‌روند، باعث آشوب‌ها و درگیرهایی در این مناطق شده است.

 ۲ درصد ثروتمندان بزرگسال به انتدازه بیش از نیمی از خانوارهای جهان ثروت دارند. 

ثروتمندترین مردمان دنیا که تعدادشان به یک‌درصد جمعیت جهان می‌رسد، اکنون 40‌درصد ثروت کره زمین را در اختیار دارند. نتایج بزرگترین تحقیقی که تا کنون درباره توزیع ثروت در جهان انجام شده نشان می‌دهد، آنها که در بخش‌های خدمات مالی و اینترنت فعال هستند بیشترین جایگاه را در میان
ابرثروتمندان جهان به خود اختصاص داده‌اند.

آنتونی شوروکس» رئیس موسسه تحقیقات توسعه اقتصادی سازمان ملل در این باره گفت: شرایط توزیع ثروت در جهان به صورتی است که اگر جمعیت جهان را 10 نفر فرض کنیم، 99 درصد کل ثروت در دست یک نفر و یک درصد نیز در اختیار 9 نفر دیگر خواهد بود.

وی با بیان این که این گزارش جامع‌ترین گزارش درباره توزیع ثروت در جهان است، افزود: اقشار بسیار ثروتمند جهان نسبت به 50 سال پیش بسیار ثروتمندتر شده‌اند.

جدیدترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل حاکی است، درآمد 25 میلیون نفر ثروتمند در آمریکا برابر با 2 میلیارد نفر فقیر در جهان است. (2 میلیارد، 80

برابر 25 میلیون است). در سال 1820، درآمد سرانه در اروپای غربی، سه برابر درآمد سرانه در آفریقا بوده است. در دهه 1990، این میزان به 13 برابر رسید.

بیش از سیصد میلیون کودک گرسنه در جهان بسر می برند
و در هر ۴ ثانیه یک کودک بر اثر گرسنگی میمیرد

تنها در کلکته حدود0۰00 25 کودک شبها را در پیاهرو به صبح میرسانند.

امروزه آمارها شرمآورند: بیش از 13 میلیون کودک در دهه گذشته بر اثر اسهال در گذشتهاند. هر سال بیش از نیم میلیون زن هنگام حاملگی یا زایمان جان

سپردهاند و بیش از 800 میلیون نفر دچار سوء تغذیه بودهاند.

بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی می‌شوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون‌نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام‌وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند. قاچاق انسان از راه‌های عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری برده‌وار، روسپی‌گری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشت‌های کودکان قاچاق است[۱].

در طی حمله ی آمریکا به عراق بیش از ۱ میلیون نفر از افراد عادی کشته شته اند در طی جنگ ایران و عراق نزدیک به ۲ میلیون از دو طرف کشته شده اند در طی دو جنگ جهانی نزدیک به ۱۵۰ ملیون نفر کشته شده اند.

بیش از هزاران  بمب اتمی و بیولوژیک تمام مجتمع های مسکونی را هدف گرفته اند و می توانند حیات را بروی کره ی زمین چندین بار از بین ببرند.

اما چه باید کرد:

قرآن کریم می گوید

ا- وَ نُرید أنأ نمن عَلَى الذپنَ اشتَضْعَفوا فِى الارض وَ نَجْعَلهُم اَئمه وَ نَجْعَلَهم اّلوارثین وَ نمکن لَهم فِى الارض وَ نَرى فِرعَون وَ هامانَ وَ جنودَهُما مِنهم ما کانوا یَحذرون .

«ما مى خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم و حکومت شان را در زمین پا بر جا مى سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را از آنها (بنى اسرائیل) بیم داشتند، نشان دهیم!

و هم چنین حافظ شیرای نیز می گوید:

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند...چنان نماند و چنین نیز نخواهد شد.

 

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد.

و همچنین حمید مصدق نیز می گوید

من اگر بر خیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند

پس بیایید یک بار به پاخیزیم فرج نزدیک است ما به زودی به رهبری مهدی جهان را از شر پلیدی ها پاک می کنیم

اعجاز قرآن در کیهان شناسی

فاصله ستارگان
فَلا اُقْسِمُ بِمَوَاقِع النُّجُومِ – وَ إنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ – إنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ   واقعه: ۷۵-۷۷

” به فواصل ستارگان سوگند یاد می کنم – سوگندی ه وقتی فواصل را دانستید سوگند بسیار بسیار بزرگی خواهد بود – که این قرآن، قرآن پرباری است “

نکات آیات:

فواصل میان ستارگان سرسام آور است

روزی انسان فواصل ستارگان را اندازه خواهد گرفت و آنها را خواهد دانست
۱٫ فواصل میان ستارگان سرسام آور است:

در زمان حضرت محمد (ص) انسان می دانسته که ستارگان خیلی از ما دور هستند. ولی اینکه فاصله آنها بسیار بسیار زیاد است طبعا کسی چیزی نمی دانسته است.

فاصله خورشـید تا نزدیکترین ستاره تقـریباً ۴ سال و ۴ ماه نوری است. یعنی نور که ۳۰۰۰۰۰ کیلو متر در ثانیه میرود، ۴ سال و۴ ماه طول میکشد تا به آن ستاره برسد.

سیروس کـه یکـی ازنزدیکترین ستاره ها به خورشید است ۸،۷ سال نوری دور است. نوری که ما از آن می بینیم تقریباً ۹ سال پیش آن ستاره را ترک کرده است.

مواقع نجوم بمعنی فاصله ستاره ها نسبت به همدیگر نیز هست. چنانکه در تصویر میبینیم ما آنها را نزدیک بهم می بینیم، در حالیکه اینطور نیستند. بلکه فاصله های سرسام آوری از هم دارند.

۲ــ روزی انسان فواصل ستارگان را اندازه خواهد گرفت و آنها را خواهد دانست:

فعلاً انسان فواصل ستارگان را اندازه گیری می کند و آنها را می داند.

آفرینش منظومه شمسی

أأنتُمْ أشَدَّ خَلْقاً أم السَّمَاء بَنَاهَا – رَفَعَ سَمْکهَا فَسَوَّاهَا – وأغْطَشَ لَیْلَهَا وَ أخْرَجَ ضُحَاهَا       نازعات: ۲۷-۲۹

بَدیعُ السَّمواتِ وَ الاَرضِ     انعام ۱۰۱

«آیا آفرینش شما مشکل تر است یا منظومه شمسی؟ جوانب آن را بهم آورده غلظت آنرا بالا برد و آنرا ساخت ـــ و شب و روز را برای آن درست کرد»! « زمین و سیارات را نوآوری نمود».

نکته: (واژه «سَـمْـک» به معنی: غـلظت و تراکم و کـلـفــتیِ بهـم برآمده است. یعنی جمع و جور و کلفـت و متراکم شده. و واژه «رَفع» در آیه نیز به معنی: “بالا بردن و افزایش دادن” است که از معانی آن است).

نکات آیات:

بالا بردن غلظت منظومه شمسی و درست کردن آن.
مرده بودن و دوباره پا گرفتن منظومه شمسی.
درست کردن شب و روز برای منظومه شمسی.

۱- بالا بردن غلظت منظومه شمسی و درست کردن آن:

مـنـظـومـه شمسی ما که حدوداً ۵ میلیارد سال عمر دارد در ابـتدا ابر بوده که شامل دود و گاز و خاکستر و غبار و برخی عناصر بوده، و در فضای منظومه شمسی پراکنده بوده است. بعد بادی که ظاهراً مـوج ناشی از انـفـجار سـتـاره ای بـوده ابعاد و جوانب آن را بهم آورده و مـنـظـومـه شـمـسی بصورت یک دیسک در آمده بوده که بدور خود می چرخیده است. بعد در قـسـمـت مرکزی آن ابر که کلفـت تر بوده، نـیروی جاذبه مـواد بیشتری را جـذب نـمـوده و در آن ناحیه متراکم گرمای لازم برای ایجاد واکنشهای هسته ای فراهم گشته و خـورشـیـد شکـل گرفـتـه است. و در اطراف آن حـلـقـه هـای دیگری از گاز و غـیره به چرخش در آمده که رفـته رفـته به کره های بزرگتری تبدیل شده اند که همان سیارات فعلی منظومه شمسی باشند. (در رابطه با پیدایش منظومه شمسی چندین نظریه وجود دارد و ما طبعاً آنکه با آیات قرآن می خواند را می گیریم).

در سوره انبیاء آیه ۵۶ می خوانیم: «رَبُّـکُـمْ رَبُّ السَّـمـواتِ وَ الْاَرْضِ الـَّـذی فـَطـَرهُـنَّ = آفریدگار شـما آفریدگار سیارات و زمین است که آنها را از درون (از مرکز) درست کرد»! « فـطـر» از جمله به معنی: “از درون و مرکزیت خود برآمدن، شکل گرفـتن، و درست شدن” است. هر کره ای نیز وقتی می خواهد درست بشود، در ابتدا در مرکز آن نیروی جاذبه آغاز به جذب مواد بدور خود می کند و رفته رفته بزرگ و بزرگ تر مـی شود و به این شکـل کره شکل می گیرد.

۲ــ مرده بودن و پا گرفتن منظومه شمسی:

کسانی که به خدا معتقد نبوده و نیستند از جمله می گفـته اند و می گویند که: وقـتی مـا می میرویم دیگر زنده نمی شویم. خدا زنده نمودن موارد گوناگونی را در قرآن برای آنها مـثال زده است. در ایـنجا زنده نـمـودن مـنظـومه شمسی را مثال زده و گـفـته: آیا آفـرینش شما مشکـل تر است یا منظومه شمسی؟ این به این معنی است که مـنـظـومـه شمسی مرده بوده و دوباره به حیات و زندگی برگردانده شده است.

و در آیه ۱۰۱ سوره انعام نیز گفته که خدا بدیع زمین و سیارات است. بدیع بمعنی: نوساز، نوآور، نوین پرداز و مواردی از این قبیل است (هم خانواده واژه «ابداع» است). و این موضوع از جنبه ضمنی و تلویحی به این معنی است که زمین و سیارات پیش از این چیزِ دیگری بوده اند و وضعیت فعلی آنها، شکل نوآوری شده آنست.

مـنـظـومـه شمسی در واقـع در اصـل جـرم و انرژی مربوط به لاشه یک ستاره بسیار بزرگ غول آسائی بوده که مرده و لاشه آن بصورت ابر در فضای مـنظومه شمسی پراکنده شده بوده است. و منظومه شمسی فعلی نوآوری آن است.

۳ـــ درست کردن شب و روز برای منظومه شمسی:

منظور از شب و روز درست کردن برای منظومه شمسی شب و روز درست کردن برای سیارات آنست. و شب و روز در سیارات ناشی از گردش آنها بدور خود و وضعیت محور آن نسبت به خورشید است. وقتی محور سیاره به موازات خورشید قرار می گیرد با چرخش سیاره بدور خود باعث ایجاد شب و روز می شود. ولی در صورتی که محور زمین یا هر سیاره دیگری عمود بر خورشید قرار می گرفت شب و روز ایجاد نمی شد هر چند سیاره بدور خود نیز می چـرخید. مثلاً اگر قطب شمال زمین رو به خورشید می بود قطب شمال همیشه روز می بود و قطب جنوب همیشه شب، هر چند زمـیـن بدور خود نیز می چرخید.

مطرح کردنِ “درسـت کـردن” شب و روز برای منظومه شمسی برای استدلال به حساب و کتاب داشتن و برنامه ریزی شده بودنِ ایجاد “شب و روز” در آنست. و این چیزی است که با عـلـم نجوم عـصر محمد کـه در آن زمین مرکز عالم بود و خورشید بـدور آن می چرخید نمی خواند. چون در صورت گردش خورشید بدور زمین ایجاد شب و روز امری طبیعی می نمود، ولی در صورت گردش زمین بدور خود و بدور خورشید است که در صورت قرار نگرفـتن درست محور زمین و سیارات نسبت به خورشید شب و روز در آنها ایجاد نخواهد شد.

فاصله گرفتن سیارات و زمین از همدیگر

اَوَلم یَرَ الَّذینَ کَفرَوُا اَنَّ السَّمواتِ وَ الارضَ کانَتا رَتقاً فَفَتَقناهُما   انبیاء ۳۰

اَللهُ الَّذی رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَونَها    رعد ۲

وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ المیزانَ  رحمن ۷

«آیا کسانیکه بخدا ایمان ندارند نمی توانند ببینند کـه زمین و سیارات منظومه شمسی در آغاز “بهم چسبیده” بـودند بعد آنها را با نیرو از هم باز کردیم»؟

«خدا آنست که سیارات منظومه شمسی را با ستونهائی که آنها را نمی بینید بلند کرد».

«و سیارات منظومه شمسی را بلند کرد و در آن ( در منظومه شمسی) تعادل ایجاد نمود».

نکات آیات:

زمین و سیارات در ابتدا به هم متصل بوده اند، بعد از هم باز کرده شده و بلند کرده شده اند.
میان سیارات ستونهای نامرئی وجود دارد.
میان سیارات تعادل وجود داد.

۱ـــ زمین و سیارات در ابتدا به هم متصل بوده اند و بعد از هم باز کرده شده و بلند کرده شده اند:

چنانکه پیش از این آمد خورشید و سایر سیارات منظومه شمسی در ابتدا در کـنـار هـم شکـل گرفته بوده اند و بعدها از هم فاصله گرفته اند. علت اینکه قرآن دور شدن آنها را “بلند کردنِ” آنها توصیف نموده این است که بالای ما قـرار دارنـد و دور شـدن آنها نسبت به ما حالتِ “بلند شدن و بالا رفـتنِ آنها” دارد.

۲ـــ میان سیارات ستونهای نامرئی وجود دارد:

سیارات منظومه شمسی با نیروی جاذبه که انسان آنرا بصورت ستونهای از موج تصور می کند و به شکـل سـتـون آنـرا رسم می کند با هم نگـهـداشته شده اند.

۳ـــ میان سیارات تعادل وجود دارد:

عـلـتِ کشیده نشدن سیارات بطرف همدیگر و یا هل ندادن همدیگر وجود نیروی جذب و دفع متعادل میان آنها است. مثلاً خورشید زمین را بـطرف خود می کشد و زمین در حرکت خود دور خورشید که رو به دور شدن از از خورشـیـد است خود را از خورشید دفع می کند (که به آن نیروی گریز از مرکز گفته می شود). نیروی کشش خورشید و دفع زمین به یک اندازه است، به این خاطر نه خورشید می تواند زمین را بطرف خود بکشد و نه زمین از مدار خود دور خورشید خارج شده و به بیرون از منظومه شمسی برود. از آنجا که زمین در مداری شبه بیضی دور خورشید می گردد هنگامی که به خورشید نزدیک می شود سرعت آن بیشتر می شود، در نتیجه نیروی دفع (نیروی گریز از مرکز) آن نیز بیشتر می شود که برابر می شود با نیروی جاذبه بیشتر شده خورشید، و هنگامیکه از خورشید دور می شود و نیروی جاذبه خورشید کمتر می شود سرعت حرکت آن نیز کمتر می شود، و به این شکل همیشه نیروی جذب و دفع (نیروی گریز از مرکز) برابر است. این وضع در رابطه با همه اجرامی که در مرکز هستند و اجرامی که در مداری دور آنها می گردند صادق است، مانند زمین و ماه.

وجود ۱۱ سیاره

قالَ یُوسِفُ لابیهِ یا اَبَتِ إنّی رَایتُ أحَدَ عَشَرَ کُوکَباً وَ الشَّمسِ وَ القَمَرَ رَأیتهُم لی ساجدینَ

« یوسف به پدر خود گفت: پدرم! من یازده سیاره دیدم و خورشید و مـاه را دیدم که برای من سجده می کرده اند».  یوسف ۴

نکـتـه آیـه:

یوسف ۱۱ سیاره دیده است:

“خورشید” و “ماه” که یوسف در خواب دیده پدر و مادر وی (کـه مادر وی در واقع خالـه وی بوده) می باشد. و ۱۱ سیاره ۱۱ برادر وی می باشد، ولی دیدن ۱۱ سیاره الـزاماً به این معنی است کـه یازده سیاره برای دیده شدن می بایست وجود داشـته باشد.

در زمانی که یوسف این خواب را دیـده (یعـنی ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح)، تا زمان محمد و همینطور تا پیش از اختراع تلسکوپ، انسان فـقـط سیاراتی را که بچشم می دید می شناخت. یعنی عـطارد، زهره، مریخ و مشتری.

هـفتمین سیاره (اورانوس) در سال ۱۷۸۱ کشف شد ــــ نپتون (هشتمین سیاره) در سال ۱۸۴۶ ـــ و پلوتون (نهمین سیاره) در سال ۱۹۳۰٫ مجموع سیارات منظومه شمسی که فعلاً انسان آنها را می شناسد ۹ تا است.

در سال ۱۹۹۲ انـسـان یـک سـیاره یخی کوچکی را در خارج از حومه پلوتون کشف کرد. و از آن پس ۱۵ سیاره کوچک دیگر را در همان نواحی پیدا کرده، ولی فعلاً مشغـول بررسی آنهاست که آیا سیاره هستند یا سیارک و یا چیز دیگری.

در سال ۲۰۰۳ سیاره دیگری کشف شد که بعدها بعنوان دهمین سیاره شناخته شد. جرم آن حداقل به اندازه پلوتون است و فاصله آن از خورشید بیش از دو برابر فاصله پلوتون از خورشید است.

خورشید

وَ الشَّمْس وَ ضُحَاهَا – وَ الْقَّمَرِ إذا تَلَاها – وَ النَّهَارِ إذا جَلاهَا – وَ اللیْل إذا یَغْشَاهَا  شمس ۱-۴
« سوگند به خورشید و پرتو آن ــ و به ماه وقتیکه آنرا بازتاب می دهد ــ و به روز وقتیکه آنرا متجلی می کند ــ و به شب وقتیکه آنرا می پوشاند»

نکته آیات:

روز پرتو خورشید را متجلی می کند و شب آنرا می پوشاند:

تصویری که می بینیم تصویر کره زمین است که از فضا گرفته شده است. چنانکه می بینیم فضا در اصل سیاه و تاریک است، هر چند نور و پرتو خورشید در فضا وجود دارد اما متجلی نیست، ولی آن بخشی از زمین که روبروی خورشید قرار دارد و روز نامیده می شود آن را متجلی می کند. که ارتفاع آن حدوداً ۱۰۰ کیلومتر از جـو است. و با چرخش زمین و رفتن روز بجای شب، شب آن بخش متجلی پرتو خورشید را می پوشاند.

حرکت خورشید

وَ الشَّمسٌ تَجرى لِمُستَقَرٍّلَها
   یس ۳۸

«و خورشید در قرارگاه خود در حرکت است»!

نکـتـه آیـه:

خورشید در قرار گاه خود در حرکت است:

واژه « مُـسـتـقـر» به معنی: جای ثابت و مشخصی است که شئ یا فـرد در آن است ضمن اینکه به اینطرف و آنطرف نیز رفت و آمد می کند. خورشید همانطور که آیه توصیف می کند در «مستقـر» خود در حرکت است.

«مستقـر» آن مـرکـز مـنـظـومـه شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است. و حرکت آن از جمله حرکت آن بدور خود است که هر ۲۷ تا ۲۸ روز یک دور است و حرکت دیگر آن حرکت در مداری در کهکشان راهشیری اسـت که با سرعـت ۹۰۰۰۰۰ کـیلومـتر در ساعت در آن در حرکت است و ۲۲۵ یا ۲۵۰ میلیون سال طول می دهد تا آن را طی کند و کل منظومه شمسی را نیز با خود دارد. بنابر محاسباتی که فعلاً وجود دارد خورشید تا کنون ۱۸ دور در مدار خود دور زده است.

(بنابر عـلم نجوم عصر پیامبر: زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات بدور آن می چرخیدند. این تئوری تا سال ۱۵۴۳ بقوت خود باقی بود. ولی قـرآن خورشید را در «مستقـر» خود (که مرکز منظومه شمسی باشد) در حرکت بیان کرده است).

ماه و خورشید در تناسب می باشند

اَلشَّمسُ وَ القَمرٌ بِحُسبانِ  رحمن ۵

« خورشید و ماه در تناسب هستند».

چه تناسبی میان ماه و خورشید وجود دارد؟

قطر خورشید ۱۴۰۰۰۰۰ کیلومتر است قطر ماه ۳۵۰۰ کیلومتر. فاصله خورشید تا زمین ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ کیلومتر است. و یکی از فاصله های متوسط ماه تا زمین ۳۷۵۰۰۰ کیلومتر است.

تناسبی که مـیان آنها وجـود دارد این است که: قطر خورشید ۴۰۰ بار از قطر ماه بزرگ تر است و ۴۰۰ بار نیز از ماه دورتر است! به این خاطر تقـریباً به یک اندازه به نظر می آیند و در خسوف کامل تقـریباً بر هم منطبق می شوند.

نور خورشید نور اصلی و نور ماه نور بازتابی است

هُوَ الَّذى جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً وَ القَمَرَ نُوراً      یونس ۵

«اوست که خورشید را نور اصلی و ماه را نور بازتابی قرار داد».

«ضیاء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شئ ساطع می شود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع. و «نور» روشـنـائی و تابـشی است که از خـود شئ ساطع نمی شود بلکه بازتاب تابش ضیاء است. و اینکه آیه می گوید: خـورشـیـد «ضیاء» است و ماه «نور»، به این معنی است که تابش خورشید از خود آن است ولی تابـش ماه از خـود آن نیست بـلـکه بازتاب تابش خورشید است. (این موضوع در سوره نوح و به نقـل از حضرت نوح آمـده. یعـنی وی چند هـزار سال پـیش از میلاد حضرت مسیح به مـردم گـفـتـه بـوده که: تـابـش خـورشید از خود آن و تابش ماه بازتاب تابش خورشید است. ولی مردم طـبـق معـمـول بوی می خندیده اند).

خشکی ها از هم دور شده

وَ الارضَ مَدَدناها  حجر ۱۹

«و خشکی ها را دور بردیم».

خشکیهای زمین پس از شقه شقه شدن رفته رفته از هم دور شده اند. در ابـتـدا انـسـان مـتـوجه انطباق خشکیها به هم شد و پس از بررسی آن نتایج زیر بدست آمد:

ـــــ سـنگـهای نواحی غربی اروپا و آفریقا با سنگهای نواحی شرقی آمریکا هم عمر و هم نوع بودند. و نـتـیجه این می شود که این دو نقـطه زمانی پیش هم بوده اند.

ـــــ مواد و عـناصری که در حفاری در نقطه ای در غرب قاره آفریقا پیدا و بررسی شـد، با مواد و عناصری که در نـقطه معادل آن در شرق قاره آمـریکا پیدا شد یکسان بود. و نتیجه این می شود که این دو نـقـطـه زمـانی در یک جـا و کـنار هم بوده اند.

ـــــ با تصویر بـرداری نمـودن از اعـماق اقـیـانـوس اطـلـس یک خط سراسری در وسط اقیانوس کشف شـد که مـواد مـذاب درون زمین را بیرون میریزد و اقیانوس را به دو قسمت تقسیم میکند و طرفـین خود را از هم دور می کند.

از زمین کم می شود

اَوَلم یَرّوا أنًّا نأتِىَ الارضَ نَنقُصُها من أطرافِها  رعد ۴۱

«آیا نمی بینند ما رفته رفته از زمین از اطراف آن کم می کنیم»؟

نکـتـه آیـه:
از زمین از اطراف آن رفته رفته کم می شود:
زمین در واقع چنان که قــرآن مـطـرح کرده پـیـوسـتـه در حال کم و کاسته شدن است. پیوسته گاز و گرما و انرژی از جو زمین خارج می شود و به فضا می رود، و رفته رفته از حجم و انـدازه آن کاسته میشـود. طوریکه تخـمین زده می شود، زمین در آغاز پیدایش خود حجمی تقـریباً ۲۰۰۰ بار بزرگ تر از حجم کنونی خود داشته است.
از آنجا که از خورشید پیوسته کم میشود از زمین نیز پیوسته کم می شود تا تعادل میان جاذبه و دافعه میان خورشید و زمین ثابت بماند. در زمان پیامبر کسانی بوده اند که می گفته اند: جهان از ازل هـمینطور بوده و همینطور نیز خواهد ماند، و آغاز و خالـقی ندارد. آیه کم و کاسته شدن از زمین را برای آنها دلـیـل می آورد که “از ازل اینطور نبوده و اینطور نیز نخواهد ماند”. به این معنی کـه: “در صـورت از ازل بودن همه چیز، از آنجا که از زمین رفـته رفته کم و کاسته می شود، منطقـاً زمین نمی بایست و نمی تواند از ازل بوده باشد ولی هنوز تمام نشده باشد”.



پایین ترین سطح خشکی زمین



« رومیان در پائین ترین سطح زمین شکست خوردند ولی پس از شکست خود پیروز خواهند شد. در فاصله بین سه تا نه سال آینده. روند تحولات، پیش از آن و پس از آن همه برای خدا است. و آنروزها مؤمنین نیز با کمک سربزنگاهی خدا خوشحال خواهند شد»!
نکات آیات:۱ـــ محل شکست خوردن رومیان پائین ترین سطح زمین است. ۲ـــ رومیان در فاصله میان سه تا نه سال پس از شکست خود از ایرانیان بر آنها پیروز خواهند شد. ۳ـ در روزهای پیروزی رومیان پیروان محمد نیز با کمک سر بزنگاهی خدا خوشحال خواهند شد.

۱ـــ محل شکست خوردن رومیان پائین ترین سطح زمین است:

محل جنگ مورد نظر آیه که در سال ۶۱۹ میلادی میان ایرانیان و رومـیـان رخ داده و منجر به شکست رومیان شـده در منطقه اَغوار دریای مرده در فلسطین قرار دارد. آن نقطه دقیقاً پائین ترین نقطه سطح خشکی زمین است و ۳۹۲ متر از سطح دریا پائین تر است. این اندازه گیری البته با امکانات ماهواره ای صورت گرفته و از دانش قرن بیستم بشر است.

۲ـــ رومیان در فاصله میان سه تا نه سال پس از شکست خود از ایرانیان بر آنها پیروز خواهند شد:

در سال ۶۲۶ میلادی یعنی ۷ سال بعد، جنگ دیگری میان ایرانیان و رومیان در گرفته بوده که در آن رومی ها پیروز شده اند. اگـر چـنـین جنگ مجددی میان رومیان و ایرانیان رخ نمی داد یا نتیجه آن چنانکه آیه پیش بینی کرده بود نمی شد، همه دین محمد می سوخت. روشن است که کـسـیکه دیـنی را از خود در می آورد هـیچگاه چنین چیزی راجع به آینده نمی گوید، که در صورت درست درنیامدن همه دین وی بسوزد. و تنها خداوند می تواند این حرفها را بزند.

۳ـ در روزهای پیروزی رومیان پیروان محمد نیز با کمک سربزنگاهی خدا خوشحال خواهند شد:

دقیقاً در همان سال و همان روزهای پیروزی رومیان بر ایرانیان میان مسلمانان و دشـمـنان آنها نـیـز نبرد مـعـروف به «بَـدر» در می گیرد و در آن نبرد نابرابر بکمک سربزنگاهی خدا مسلمانان پیروز و خوشحال می شوند. (نصر به معنی: کمک سرِ بزنگاهی است. یعنی: مسلمانان در آستانه شکست خوردن بوده اند و خداوند آنها را کمک کرده و پیروز نموده است).

اگر در تاریخ مشخص شـده مزبور (یعنی در فـاصله سـه تـا نه سـال پس از شکست رومیان از ایرانیان) میان مسلمانان و دشمنان آنها نبردی صورت نمی گرفت و یا نتیجه آن چنانکه قـرآن پـیـش بـیـنی کرده بـود نمی شـد دیـن محـمد می سوخت. روشن است که وقتی کسی دینی را از خود مـی سـازد هـیـچـگـاه هـمه دار و ندار خود را در گرو یک چنین پـیـش بینی ای نمی گذارد. و روشن است که چنین پیش گوئیهائی فـقـط کار خداوند می تواند باشد.

میزان آب و خشکی زمین

واژه «بَـحْـر» به معنی دریا ۴۱ بار در قـرآن بکار رفـته و واژه «بَـرّ» به معنی خشکی ۱۲ بار. «۱۲» بـار ۲۹ درصـد «۴۱» بار است. خشکی سـطح زمـیـن نیز ۲۹ درصد است و ۷۱ درصد بـقـیه آن آب است.

اینها فقط تنی چند از اعجاز های علمی قرآن بود، که من از ذکر همه ی آنها منصرف شدم.

با توجه به چنین اعجاز های علمی، هیچ عقل سلیمی نمی تواند باور کند که این کتاب توسط یک امی (درس نخوانده) نوشته شده است و فقط خدا می تواند چنین آیاتی را نازل کند
__________________

بیگ بنگ – بیگ کرانچ و انبساط دنیا:سوره ی 55 (الرحمن): آیه ی 37:
"آسمان ها روزی دوباره شکاف برمی دارند و مانند گل سرخی باز می شوند!"
سوره ی 51 (الذاریات): آیه ی 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم!"
سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104:
"در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!"

با بیان تئوری بیگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.
مدتی بعد به کمک تحقیقات عده ای از دانشمندان مشخص شد که علاوه بر بیگ بنگ پدیده ای به نام بیگ کرانچ هم باید وجود داشته باشد. و همانطور که دنیا باز شده روزی به همان نقطه ی آغاز جمع می شود. (انا لله و انا الیه راجعون).


قرآن این موضوع را در ابتدا به باز شدن یک غنچه ی گل رز تشبیه می کند و بیان می دارد که با قدرت بی انتهای خویش در حال گسترش (انبساط) دنیا است!
و روزی همانطور که این دنیا را باز کرد دوباره مانند طوماری آنرا در هم خواهد پیچید. (بیگ کرانچ).

و این سخن حقیقت است!

__________________

سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی:
سوره ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3:
"سوگند به آسمان و کوبنده ی شب! و تو نمی دانی کوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است!"
در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می کند.
نسبیت عام پیش بینی می کند که سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های
نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.


امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد که کسی به جایی می کوبد! (ستاره ی کوبنده).
باور ندارید؟ گوش کنید!
قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی می کند که ثاقب است. (چاله ایجاد می کند).
کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی گذارد!

__________________
معجزات علمی قران در کیهان شناسی
عمر دنیا و زمین و انبساط آن (بیگ بنگ) - سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی همگی گوشه ای از معجزات قرآن است!

نسبت عمر دنیا به عمر زمین:

سوره ی 50 (ق): آیه ی 38:

"ما آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید"

سوره ی 41 (فصلت): آیه ی 9:

"بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟ او پروردگار جهانیان است!"



امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می کنند.
این در حالی است که عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است.
در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است).
اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمی شود!
عمر دنیا (13.5 میلیارد سال) را بر عمر زمین (4.5 میلیارد سال) تقسیم کنید.
جواب 3 بدست می آید.
این بدان معناست که علم امروز نیز به این مسئله رسیده که عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است!

ماجرای اسلام آوردن دانشمند فرانسوی موریس بوکای

هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981م زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،از مصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل شود . هنگامی که هواپیمای حامل بزرگترین طاغوت تاریخ در فرانسه به زمین نشست،بسیاری از مسئولین کشور فرانسه و از جمله رئیس دولت و وزرایش در فرودگاه حاضر شده و از جسد طاغوت استقبال کردند



پس از اتمام مراسم،جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه،آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند . رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه بنام پروفسور موریس بوکای بود که برخلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند،او در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود .تحقیقات پرفوسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد



بقایای نمکی که پس از ساعتها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد،آن را مومیایی کرده اند . اما مسئله ی غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد باقی مانده است در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است. پروفسور موریس بوکای در حال آماده کردن گزارش نهایی در مورد کشف جدید (مرگ فرعون بوسیله غرق شدن در دریا و مومیایی جسد او بلافاصله پس از بیرون کشیدن از دریا ) بود که یکی از حضار در گوشی به یادآور شد که برای انتشار نتیجه تحقیق عجله نکند، چرا که نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مور غرق شدن فرعون است.



ولی موریس بوکای بشدت این خبر را رد کرده و آن را بعید دانست. او بر این عقیده بود که رسیدن به چنین نتیجه ی بزرگی ممکن نیست مگر با پیشرفت علم و با استفاده از امکانات دقیق و پیشرفته کامپیوتری. در جواب او یکی از حضار بیان کرد که قرآنی که مسلمانان به آن ایمان دارند قصه غرق شدن فرعون و سالم ماندن جثه‌ی او بعد از مرگ را خبر داده است. حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد و از خود سوال می‌کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898م و تقریبا درحدود دویست سال قبل کشف شده است، در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟ چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیچ انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئله نمیگذرد؟

موریس بوکای تمام شب به جسد مومیایی شده زل زده بود و در مورد سخن دوستش فکر میکرد که چگونه قرآن مسلمانان درمورد نجات جسد بعد از غرق سخن می‌گوید در حالی که کتاب مقدس آنها از غرق شدن فرعون در هنگام دنبال کردن موسی سخن میگوید اما از نجات جسد هیچ سخنی بمیان نمیآورد.. و با خود میگفت آیا امکان دارد این مومیایی همان فرعونی باشد که موسی را دنبال میکرد؟ و آیا ممکن است که محمد هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته است؟



او در همان شب تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند. پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر باز گرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم به سفر کشورهای اسلامی گرمت تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و این آیه را برای او تلاوت نمود:

{فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ} [یونس:92]

امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند...



این آیه او را بسیار تحت تآثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای بلند فریاد زد: من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم.

موریس بوکای بار تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقائق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه های قرآن تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد.وبر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد

دانلود 3 فایل صوتی از دکتر صحافی

برای دانلود بروی سرور مورد نظر خود کلیک کنید

۱-سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی تناسب قرآن و علم 4shared  پرشین گیگ

۲-سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی آفرینش 4shared  پرشین گیگ

۳-سخنان دکنتر فریدون صحافی در باره تئوری داروین 4shared پرشین گیگ

با تشکر ویژه از وبلاگ مجازی ها له خاطر این فایلها 

هموطنان عزیز برنامه ی جناب آقای دکتر فریدون صحافی از شبکه سلام قطع شده است ولی تکرار برنامه ها پخش می شود از همه ی شما خواهش می کنم با زدن ایمیل هایی به ایشان وی را ترغیب کنید تا به کانال های دیگری مثل اهل بیت ثامن یا امام حسین(ع) بروند.

ایمیل آدرس دکتر صحافی

fsahafi3@msn.com

تکرار برنامه ی جناب آقای دکتر فریدون صحافی عزیز قرآن و علم
هر جمعه ساعت 30/9 شب به وقت ایران از شبکه ی تلوزیونی سلام
Satellite: Hot Bird
Transponder : 14
Freq : 11566 Horizontal
Symbol Rate : 27500
FEC : 3/4

کلروفیل ها و اعجاز قرآن

 

اعجاز در گیاهان

 

 

 

در قرآن می خوانیم:

 

وهوالذی انزل من السماء ماء فاخرجنا به نبات کل شیء فاخرجنا منه خضرا نخرج منه حبا متراکبا و من النخل من طلعها قنوان دانیة و جنات من اعناب والزیتون و الرمان مشتبها وغیرمتشابه انظروا الی ثمره اذا اثمر وینعه ان فی ذلکم لایات لقوم یومنون." (انعام/99)

 

« و این اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنیها را در میآوریم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوریم، که با آن ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنیم، و از تاره های نـخل پَـنگهای خـوردنی درست می کنیم، و باغهای انگور و زیتون و انار که ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند را درست می کنیم».

 

 

وجه اعجاز:

 

یکی از جنبه های اعجازگر کتاب آسمانی قرآن، تبیین حقایقی است که در زمان نزول آن برای اهل علم مکشوف نبوده و  پیشرفت های علمی در قرون و اعصار سپس تر، بر درستی آن صحه گذارده است.

یکی از این نمونه های اعجاز علمی قرآن، وجود ماده سبز گیاهی است. توضیح اینکه در سلول گیاهی کیسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفـیل نامـیـده می شود. کلروفـیل به معنی «ماده سبز گیاهی و سبزینه» است که معادل آن در عربی «خـَضِـر» است (یعنی همان چیزیکه در آیه مطرح شده است). این ماده سبز (خضر) انرژی نوری خورشید را جذب می کند  و به انرژی شیمائی تـبـدیـل می کند.

 

ریشه های گیاه آب و مواد معدنی را از خـاک می مکـنـد کـه بـطـرف بـرگـها رسـانـده می شـوند و بـرگـهـا نیز از هوا دی اکسید می گیرند، بعد خَـضِر (یعـنی کـلـروفـیلها)،  مواد غـذائی مورد نیاز درخت را تولید می کنند که به سراسر آن صادر می شـود و بدنه درخت و مــیــوه و ثــمــر آن را درست می کـند.

 

کیسه غشائی (کلروپلاست) که درسلول قرار دارد بطور متوسط یک پانصدم میلیمتر است. سلول برخی از گیاهان صدها عدد از آن دارند. درون آن انبوهی غـشـاء وجود دارد. که در آنها خَـضِـر (ماده سبز، کـلـروفـیـل) وجود دارد.

آیه یاد شده از جهت دیگری نیز نکته آموز است و آن اینکه نخل، انگور، زیتون و انار ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند به دیگر سخن ثمر نخل و انگور و انار و زیتون ضمن اینکه هـمانـنـد نـمـائی نمی کـنـنـد تـرکـیـبـات مـشـتـرک زیادی دارند. از جـمـلـه: هـمـه آنها روغن، آب، پروتئین، مـواد معدنی و مواد قـندی دارند. 

با تشکر از وبلاگ کلمات عاشقانه ی خدا

معجزات علمی قرآن در پیدایش و گسترش کائنات

ما آسمان ها را با قدرت خود بر افراشتیم و آن را وسعت می دهیم.سوره یوسف آیه ی 54

در اوایل قرن بیستم فیزیکدان روسی الکساندر فرمن و ستاره شناس بلژیکی جورج لومتر محاسبه کردند که جهان دائما در حال گسترش است.

در سال 1929 ادوین هابل ستاره شناس آمریکایی با تلسکوپ خود مشاهده کرد که ستارگان در حال دور شدن از همدیگر هستند.

قرآن کریم در 1400 سال پیش از این واقعه خبر داده است.

آیا کافران ندیدند که آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از همدیگر باز کردیم و هر چیز زنده ای را از آب قرار دادیم؟آیا باز هم ایمان نمی آورند.

انبیا 30

این آیات بیانگر دو موضوع است:

1-انفجار بزرگ که جهان  از هیچ پدید آمد و گسترش یافت

2-گسترش کائنات

 

ابراهیم ویکتوری از سازمان فضایی ناسا در کتاب خود  در باره  ی گسترش کائنات می نویسد:

ما در جهانی زیست می کنیم که همواره در حال گسترش است گسترش کائنات نه تنها از طریق مشاهدات علمی بشر به ثبوت رسیده بلکه از فرضیه ی نسبیت انشتین که از تمام آزمایشات علمی موفق بیرون آمده و به اثبات رسیده است.

 

 

 

تصویر مربوط به گسترش کائنات

او در زمین کوهای استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و مواد غذایی آن را مقد فرمود(اینها همه در چهار روز بود)درست به اندازه ی نیاکان تقاضا کنندگان

سپس به آفرینش آسمان پرداخت.در حالی که به صورت بخار بود به آسمان ها و زمین دستور داد به وجود آیید خواه از روی اطاعت و خواه اکراه آنها گفتند ((ما از روی اطاعت می آییم))

فصلت 11 و12

امروره دانشمندان با تکنولوژی های پیشرفته خود می توانند تشکیل ستارگان از ابر گازی داغ را ببینند.

دانشمند فضایی( جینز) میگوید: اولین مادهء هستی بشکل گازهای بوده اند که در فضا طور منظم وجود داشتند و مجموعهء کهکهشانها از کثافت وتجمع این گاز های پدید آمده اند.
دانشمند دیگری بنام ( جامو) میگوید: هستی در وهلهء اول پیدایشش پر از گازهای بوده که طور منظم در فضا توزیع شده بودند و از آنجا عملیهء تکوین آغاز یافته است.

همچنین ابراهیم ویکتوری در کتاب خود می نویسد

پس از سپری شدن 2 تا 3 ملیارد سال کشش جاذبه ای اتم های هیدروژن در یک قسمت از فضا باعث ادغام و اختلاط  آنها و مالا تشکیل ابرهای متراکم تر وغیط تر موسوم به سحاب nebula می گردد.

سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104:
"در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!"

برای مطالعه ی بیشتر در مورد بیگ بنگ به این لینک مراجعه کنید.

گسترش زندگی از آب به خشکی

وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى رِجْلَیْنِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

و خداست که هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفرید پس پاره‏اى از آنها بر روى شکم راه مى‏روند و پاره‏اى

 از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفریند در حقیقت

‏خدا بر هر چیزى تواناست نور

آب تشکیل شده وسپس به خشکی گسترش یافته.

کارل لینه


(۴۵) کارل لینه زیست شناس شناس سوئدی در اوایل قرن بیستم این موضوع را کشف کرد که حیات ابتدا در