دانلود سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی متافیزیک با فرمت mp3
دوستانی که احساس می کنند برای دیدن این برنامه نیاز به تصاویر آن دارند می توانند برنامه را بصورت تصویری با فرمت 3gp (مخصوص موبایل) از لینک های زیر دانلود کنند.
دانلود سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی متا فیزیک با فرمت 3gp (کیفیت بالا)
دانلود سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی متافیزیک با فرمت 3gp (کیفیت پایین)
همچنین از کلیه ی دوستان خواهش می شود که این فایل ها را پس از دانلود در داخل موبایل خود قرار دهید و آن را با Bluetooth به همه ی کسانی که می شناسید پخش کنید.
دانستن حق مردم است.
پیشنهادات و انتقادات خود را در باره ی این برنامه می توانید به ایمیل آدرس آقای دکتر صحافی که در زیر درج شده است بفرستید.
برنامه ی دکتر فریدون صحافی بزودی از تلوزیون ولایت.
[که خدا] آن را هفتشب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مىدیدى گویى آنها تنههاى نخلهاى میان تهىاند
وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِن مَّکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَیْءٍ إِذْ کَانُوا یَجْحَدُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون
[ و به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما را چنان ندادیم و با آنکه بر آنها چشم و گوش و قلب درک کننده قرار دادیم هیچ یک از آنها را از عذاب نرهانید...] سوره احقاف ۲۶
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ
[ ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه کرد؟ قومی که دارای قامتهای ستون آسا بودند و نظیر آنها از لحاظ قدرت بدنی در هیچ جای دنیا خلق نشده بود.] سوره فجر۶-۷-۸
[ ای پیامبر بگو در روی زمین گردش کنید و در عاقبت شوم آنان که آیات الهی را تکذیب کردند به دقت بنگرید.] سوره انعام ۱۱
در ۲۲ آوریل ۲۰۰۴ میلادی استخوانهای عظیم الجثه ی انسانهایی مربوط به هزاران سال پیش از زیر خاک بیرون آورده شد.
خوشبختانه هیچ محقق و باستانشناسی خریدار این دروغ نشد و چندین کتاب در این باره نوشته شد.وجود این مخلوفات در تمام اسطوره های ملل به چشم می خورد و مجسمه ها و کتیبه های بسیاری از آنها وجود دارد.
از تاریخ ژاپن گرفته تا اسطوره ی گرشاسب و رستم و از موجودات غول پیکر آمریکای لاتین گرفته تا قوم عاد که در قرآن یادآوری شده اند همگی یک داستان را حکایت می کنند.
این اسکلت توسط باستانشناسی به نام سلام الوی اهل ریاض یافت شد و سپس گروههای حفاری کل ناجیه را کندند و این عکس از داخل هلیکوپتری از بالا گرفته شده است.
صحرای ربع الخالی صحرایی بی آب و علف است که هیچ چیز در آن نمی روید و این کاملا با گفته ی قرآن تطابق می کند که قوم عاد توسط صیحه ای آسمانی با به عبارت امروزی تر با بمباران اتمی با حتی بدتر از میان رفتند و بازماندگان قوم که پیامبر حضرت هود را پیروی کردند به جای امنی برده شدند توسط سفینه هایی که مامور بمباران قوم بودند.
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ (٩٠)آلآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ (٩١)فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ (٩٢) سوره یونس
« و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و سپاهیان وی بیدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال کردند، تا وقتی که داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم به اینکه خدائی غیر از خدائیکه بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان اوردند وجود ندارد و همیشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حالیکه تا پیش از این از سپردن بنی اسرائیل سرباز زدی و همیشه نیز مفسد بودی ـــ امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند».
واژه فرعون در لغت بمعنی: ساختمان باشکوه است. بعد به فرمانروایان مصر اطلاق شده، که اشاره ضمنی و تلویحی بوده به ساختمانهای بلند بالا و باشکوه آنها. تصویری که میبینیم تصویرهمان فرعونی است که در زمان موسی بوده و از سپردن بنی اسرائیل به موسی سرپیچی کرده و موسی و همراهانش را تعقیب کرده و در دریا غرق شده. او رامسز دوم نام داشته است. پس از غرق شدن افراد باقیمانده دستگاه فرعون که با وی در تعقیب موسی نبوده اند او را از آب گرفته و مومیائی میکنند، و امروزه در معرض تماشای جهانیان است. چیزی که 1400 سال پیش قرآن آن را پیش بینی کرده است
نجات جسد فرعون
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تـتـقون
ای کسانی که ایمان آوردید روزه بر شما واجب شد همانطوری که بر ملت های قبل از شما واجب شده بود.
این تصویری از سلول های قسمتی از بدن انسان است بدن انسان از ملیاردها سلول ساخته شده.
در هربار تماس دست با هر چیزی(مثلا دست دادن های روزانه برداشتن اشیا و ...) ویا نشستن بروی یک صندلی به تعداد ملیون ها سلول از سلول های بدن در محل سطح تماس جدا می شوند.
سلول های دیواره ی معده نیز همینطور هستند در هر بار غذا خوردن و تماس مواد غذایی با این سلول های ملیونها ملیون از این سلول ها از بدن جدا می شوند.
تصویر پایین هم تصویری از بدن یک انسان است تمام قسمتهای بدن انسان به استراحت نیاز دارند مغز قلب چشمها گوش و ...
نتیجه گیری چرا روزه واجب شد
از دو مورد بالا می توان نتیجه گرفت که بعضی از قسمت های بدن ما پس(مثل روده و معده) پس از یک سال کار مداوم نیاز به استراحت و زمانی برای ترمیم سلول های خود دارند.
این یک ماه استراحت باعث می شود که دیواره ی روده و معده ترمیم بشوند از زخم معده جلوگیری شود وزن به تعادل برسد.
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ
ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسائی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است، و منافعی برای مردم، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکنند بیآنکه او را ببینند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است. (25)
اکتشافات فضایی جدید به این نتیجه رسیده است که آهن موجود در کره ی زمین ناشی از شهاب سنگ هایی است که بر زمین فرو افتاده اند.
فلزات سنگین در جهان در هسته ستاره گان بزرگ درست شده اند منظومه ی شمسی خود قابلیت تولید آهن را ندارد بنابر این آهن فقط در ستاره هایی که بزرگتر از خورشید است می تواند تولید شود ستاره هایی که حرارت موجود در آن به صد میلیون درجه می رسد و وقتی این ستاره ها آهن به حد زیادی می رسد ستاره توانایی حمل مقدار اضافی را ندارد و آهن اضافی را بصورت شهاب سنگهایی به اطراف پخش می کند
هزار و چهارصد سال قبل قرآن بر خلاف عقیده ی مردم آن روزگار و موافق با علم امروز سخن گفته است.
آیه ای که در آن از آهن سخن گفته شده آیه ی 25 ام است حدید سوره ی 57 قرآن است و وزن اتمی آهن 57 است!وعدد اتمی آن 26 است و شماره ی آیه ی آهن با احتساب بسم الله نیز 26 است!
در سوره حدید (آهن) نکته قابل توجه ای وجود دارد که فقط با دقت بیشتر می توان به آن آگاهی پیدا کرد . در آیه 25 این سوره بیان می دارد که آهن از فضا وارد زمین شده است :
(( و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس ))
آهن را فرو فرستادیم که در آن نیروئی بزرگ و فوایدی برای مردم وجود دارد .
یگانه خدا خلق کرده حدید که دارد خطر نیز باشد مفید
کلمه (انزال) به معنی فرو فرستادن اشاره دارد به این که آهن از خارج کره زمین فرستاده شده است . که علم ستاره شناسی امروز این موضوع را اثبات می کند . به عبارت دیگر آهن از ستاره های بزرگ به زمین فرستاده شده است که در اصل از انفجار ستاره های سوپر نوواقطعات آهن به زمین نازل گردیده است . در وسط این سوره هم به سمبل شیمیایی اتم آهن اشاره شده که با کلمه عربی فیه شروع میشود . در عین حال شماره اتمی این عنصر و ارزش اتمی آن عنصر
(26) است . از آنجایی که عناصر بر اساس شماره اتمی شان رده بندی شده اند اشاره به شماره اتمی عنصرآهن یکی از مهمترین اشارات است .
نظریه حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) راجع به قدرت هسته ای
یکی از نظریه های بدیع حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) این است که هر چه موجودیت ذاتی دارد غیر از خداوند ، دارای ضد خود می باشد اما بین ضدین تصادم بوجود نمی آید و اگر تصادم بوجود بیابد ، بعید نیست جهان ویران شود .
این نظریه ، خلاصه نظریه ماده و ضد ماده امروزی است که ما در یکی از صفحات گذشته باختصار راجع به آن صحبت کردیم و اینک به مناسبت بحث در مورد نظریه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بیشتر راجع به آن صحبت میکنیم و میگوئیم از مرحله تئوری گذشته و وارد مرحله عملی شده و بتدریج دانشمندان در کشورهای مختلف ضد ماده عناصر را کشف می نمایند .
تفاوت ماده با ضد ماده این است که در اتم های ماده ( عناصرمعمولی ) بار الکتریکی ( الکترون ) منفی است و بار الکتریکی ( پروتون ) در هسته اتم، مثبت . اما در ضد ماده بار الکتریکی ( الکترون ) مثبت است و بار الکتریکی ( پروتون ) در هسته اتم منفی .
هنوز کسی آزمایش نکرده که هر گاه اتم های ماده با اتم های ضد ماده تصادم کند و انفجار بوجود بیاید چه خواهد شد .
هر چه راجع به این انفجار گفته میشود جنبه تئوری دارد و شبیه است به آنچه راجع به انفجار ( یا تفکیک ) اتمهای اورانیوم قبل از تابستان سال 1944 میلادی می گفتند که هنوز آمریکا اولین بمب اتمی را در خود آن کشور آزمایش نکرده بود .
در آن موقع می گفتند آزمایش بمب اتمی ممکن است تفکیک زنجیری بوجود بیاورد و تمام عناصر که در کره زمین هست تفکیک شود اما آن طور نشد و بعد از آن هم تا امروز با این که بدفعات بمبهای اتمی و هیدروژنی را منفجر کرده اند ، عناصر در کره خاک منفجره نشده است .
اما بین انفجار بمب اتمی با انفجار ناشی از تصادم ماده و ضد ماده فرق وجود دارد .
چون وقتی یک بمب اتمی یا هیدروژنی منفجر میشود ، قسمتی کم از ماده مبدل به انرژی میگردد و قسمت زیاد ماده عاطل میماند یعنی مبدل به انرژی نمیشود .
همه می دانند که قانون تبدیل ماده به انرژی که ( انشتین ) کشف کرد این است : ( انرژی مساوی است با جرم ضرب در مجذور سرعت سیر نور ) .
طبق این قانون اگر تمام آنچه در یک بمب اتمی یا یک بمب هیدروژنی هست مبدل به انرژی بشود نیروی زیاد بوجود می آید و ( ژول ) دانشمند فیزیکی انگلستان که اسمش روی یکی از مقیاسهای برق گذاشته شده و در قرن نوزدهم میلادی میزیست میگفت : که اگر یک کیلوگرم از ماده بطور کامل مبدل به انرژی شود و فی المثل دود و خاکستر از آن بوجود نیاید ، جهان محو خواهد شد .
اما انشتین دانشمند فیزیکی قرن بیستم با کشف قانون تبدیل ماده به انرژی نشان داد که این طور نیست و هر گاه یک کیلو گرم از ماده بطور کامل مبدل به انرژی شود جهان نابود نمی گردد .
ولی تا امروز نوع بشر نتوانسته که حتی بوسیله بمب های اتمی و هیدروژنی ماده را بطور کامل مبدل به انرژی کند .
امام جعفر صادق راجع به دنیا چنین گفته است:
جهان از یک جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه دارای دو قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردید و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پیدا کرد و تنوع ماده ناشی از کمی یا زیادی ذرات آنها میباشد.
این تئوری با تئوری اتمی امروزی راجع بوجود آمدن جهان هیچ تفاوت ندارد و دو قطب متضاد دو شارژ مثبت و منفی درون اتم است و آن دو شارژ سبب تکوین اتم گردیده و اتم هم ماده را بوجود آورده و تفاوتی که بین مواد(یعنی عناصر )دیده میشود ناشی از کمی یا زیادی چیزهائی است که درون اتم عناصر موجود میباشد.
چند نفراز فیلسوفان یونان قدیم که در قرن ششم و پنجم قبل از میلاد بسر میبردند راجع به پیدایش دنیا نظرهائی ابراز کردند و (ذیمقراطیس )نظریه (اتم )را راجع به پیدایش دنیا ابراز کرد و بعید نمیدانیم که امام جعفر صادق از تئوری فیلسوف یونانی راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته و تئوری خود را با وقوف بر آن نظریه ها ابراز کرده است.
به احتمال قوی اگر امام جعفر صادق از نظریه فیلسوفان قدیم یونان اطلاع داشته آن تئوریها از همان راه که جغرافیا و هندسه وارد مدینه گردید به آن شهر رسیده بود یعنی از راه دانشمندان مصری از فرقه قطبی.
میتوانیم فکر کنیم که چون امام جعفر صادق از تئوری های دانشمندان قدیم یونانی که سیزده قرن یا دوازده قرن قبل از او میزیسته اند راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته توانسته آن تئوری ها را تکمیل کند و راجع بوجود آمدن دنیا نظریه ای ابراز نماید که امروز علمای فیزیک آن را میپذیرند و هنوز نتوانسته اند نظریه ای جالب توجه تر از نظریه آن مرد راجع به پیدایش دنیا بگویند.
در این نظریه بر جسته ترین قسمت موضوع دو قطب متضاد است قبل از جعفر صادق فیلسوفان یونان و دانشمندان اسکندریه پی برده بودند که در هستی اضداد وجود دارد و بعضی از آنها گفتند که هر چیز را بایستی از ضد آن شنا خت.
اما در تئوری جعفر صادق تئوری مربوط با ضداد صریح بیان شده و این صراحت نه در نظریه فیلسوفان قدیم یونان وجود دارد و نه در نظریه دانشمندان مکتب علمی اسکندریه.
دانشمندان یونان و اسکندریه نظریه های خود را در مورد اضداد طوری بیان کرده اند که گوئی میخواسته اند راهی برای فرار داشته باشند و اگر دریافتندکه اشتباه کرده اند بتوانند گفته خود را پس بگیرند.
واضح است که از این جهت نظریه آنها به آن شکل ابراز شده که اطمینان نداشتند که اشتباه نمیکنند.
ولی جعفر صادق نظریه خود را صریح و بدون قید و شرط بیان کرده و در تئوری او (اگر )و (اما )وجود ندارد و صراحت نظریه اش ثابت میکند که میدانسته اشتباه نمینماید و نمیخواسته راه باز گشت را برای خود حفظ کند.
شیعیان میگویند تمام چیز هائی که امام جعفر صادق در مورد بوجود آمدن جهان و نجوم و فیزیک و عناصر و شیمی و ریاضیات و چیزهای دیگر گفت از علم امامت یعنی علم لدنی او بوده است.
اما مورخ نمی تواند علم جعفر صادق را لدنی بداند و دیگر این که تردید نداریم که جعفر صادق قبل از این که خود شروع به تدریس کند مدتی تحصیل میکرده و در جلسه درس پدرش حضور بهم میرسانیده است و مورخ نمیتواند مردی را که مدتی تحصیل میکرده دارای علم لدنی بداند.
تصور میکنیم که حتی شیعیان هم انکار کنند که جعفر صادق الفبا را از دیگران فرا گرفته بود و مردی که الفبا و مقدمات دیگر را از سایرین فرا گرفته چگونه از نظر یک مورخ میتوانید دارای علم لدنی باشد.
(مجمع مطالعات اسلامی در استراسبورک بزرگان اسلام را فقط از لحاظ تاریخی مورد تحقیق قرار میدهد.) یک مورخ او را یک دانشمند بر جسته میبیند و میفهمد که نیروی تفکر علمی او خیلی قوی تر از معاصرین بوده و آنچه در علوم مختلف گفته و کشف کرده از آن نیروی تفکر علمی سر چشمه میگرفته نه از یک علم لدنی و ملکوتی و یکی از چیز هائی که جعفر صادق در مورد پیدایش جهان گفته دو قطب متضاد است. اهمیت آنچه آن مرد گفت بعد از قرن هفدهم میلادی که وجود دو قطب متضاد در فیزیک به ثبوت رسید آشکار شد. معاصرین او و کسانی که بعد از وی آمدند دو قطب متضاد را در شمار آنچه قدما گفتند معشر بر این که هر چیز بضد خود شناخته میشود محسوب کردند و اهمیت گفته جعفر صادق پس از این که وجود دو قطب متضاد در فیزیک به ثبوت رسید آشکار گردید و امروز هم در اتم شناسی و الکترونیک وجود دو قطب متضاد غیر قابل تردید است. ما علوم جعفر صادق را از جغرافیا و نجوم و فیزیک در مبحث پیدایش دنیا و عناصر شروع کرده ایم و لذا مبحث فیزیک جعفر صادق را ادامه خواهیم داد و بعد از آن به مباحث دیگر خواهیم رسید و میگوئیم در فیزیک جعفر صادق چیزهائی گفته که قبل از او کسی نگفت و بعد از وی تا نیمه دوم قرن هجدهم و قرن نوزدهم و بیستم بعقل کسی نرسیده که آنها را بگوید .
نظریه حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام)راجع به سرعت نورولیزر
در مورد سرعت نور هم حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) نظریه ای ابراز کرده که با توجه به عصر او بسیار جالب توجه می باشد .
او گفت :که سرعت نور که بطرف چشم ما می آید فوری است و از انواع حرکات است .
یک مرتبه دیگر این نکته ذکر می کنیم که وسائل تکنیکی زمان اجازه نمی داد که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بتواند سرعت نور را اندازه بگیرد . ولی همین قدر که گفت نور حرکت است و سرعت آن فوری می باشد ، تقریباً نظریه ای شبیه باین دوره راجع به نور گفته است .
روایتی از او نقل می کنند که خلاصه اش این است که روزی در محضر درس خود گفت :
نور قوی می تواند اجسام سنگین را بحرکت درآورد و نوری که در طور سینا بر موسی آشکار گردید .
از نورهائی بود که اگر مشیت خداوند معلق می گرفت کوه را بحرکت در می آورد ممکن است فکر کنیم .
بر طبق این روایت حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) اساس تئوری لیزر را پیشگوئی کرده است .
بعقیده ما آنچه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) راجع به حرکت و سرعت نور و این که نور از اشیاء بچشم ما می تابد گفت اهمیتش زیادتر از تئوری لیزر بطور ساده است .
چون این تئوری را قبل از حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفته بودند ولی وی آنچه راجع به سرعت و حرکت و تمرکز نور و اینکه نور از اشیاء به چشم ما می تابد گفت مخصوص اوست .
از ازمنه قدیم در بین اقوام مختلف این عقیده وجود داشت که نور می تواند اجسام را بحرکت در آورد .
در مصر قدیم این عقیده وجود داشت که نور می تواند از همه چیز بگذرد و اجسام را هم بحرکت درآورد و حتی کوه مانع از عبور نور نیست .
به عقیده آنها انوار معمولی نمی تواند از کوه بگذرد و آنرا بحرکت درآورد اما اگر نور قوی بوجود بیاید می تواند از وسط کوه بگذرد یا آن را بحرکت درآورد و این بسته به تمایل نور قوی است که از وسط کوه بگذرد تا آن را بحرکت آورد .
راجع به علت فیزیکی این نظریه در هیچ جا توضیحی گفته نشد اما در بین تمام اقوام قدیم این عقیده وجود داشته و مثل این که قبل از بوجود آمدن ادیانی که تاریخ آنها در دست می باشد این عقیده رائج بوده است . چون قبل از این که نوع بشر دارای ادیانی گردد که امروز تاریخ آنها در دست می باشد ، بجادوگری عقیده داشته و بین دین و جادوگری تفاوتی وجود نداشته و عقیده باین که نور ، قادر است از حجاب ها بگذرد و اجسام را بحرکت درآورد از جادوگری است .
از مبدأ این عقیده جادوگری بدون اطلاع هستیم و آنهائی هم که چیزی در این خصوص گفته اند از روی فرض بوده است و مأخذی موجود نیست که نشان بدهد این عقیده در آغاز در کدام قوم بوجود آمد .
ازموضوع عقیده به انرژی بودن نور اگر بگذریم آنچه در تئوری حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) راجع به سرعت نور گفته شده همان است که امروز می دانند و سرعت حرکت نور را ثانیه ای سیصد هزار کیلومتر محسوب کرده اند . این سرعت ، امروزه فوری نیست زیرا با موازین جدید علمی یک ثانیه مدتی است طولانی و سیصد هزار کیلومتر ، با توجه به مسافات نجومی فاصله ای کوتاه .
اما با موازین قدیم ، سیصد هزار کیلومتر سرعت در یک ثانیه یک سرعت فوری بوده و از لحاظ استنباط سرعت سیر نور هم حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) پیشقدم بشمار آمده است .
نظرامام صادق(علیه السلام)راجع به زلزله
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در دوازده قرن و نیم پیش راجع به نظام جهان چیزی گفته که کوچکترین تفاوت با نظریه دانشمندان فیزیکی این عصر ندارد .
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفت : ( وقتی در اوضاع دنیا بی نظمی می بینید و مشاهده می کنید که ناگهان طوفان میشود و سیل جاری می گردد و زلزله خانه ها را ویران می نماید این ها را دلیل بر بی نظمی جهان ندانید و آگاه باشید که هر یک از این وقایع غیر منتظره از یک یا چند قاعده ثابت و غیر قابل تغییر اطاعت می نماید و بر اثر آن قواعد ثابت است که این وقایع روی میدهد ).
امروز دانشمندان فیزیکی ( یعنی علمائی که فقط از قواعد ریاضی پیروی می کنند و غیر از آن قواعد را علم نمی دانند ) همین عقیده را دارند و حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از این لحاظ با دوازده قرن و نیم حق تقدم به شایستگی درخور احترام است .
علمای فیزیکی و زمین شناس می گویند که طوفان و زلزله و آتشفشانی کوه یک واقعه غیر عادی نیست بلکه مطیع قوانین طبیعت است و زلزله از این جهت در نظر ما غیر عادی جلوه می نماید که از قانون آن اطلاع نداریم .
در طول هزارها سال یکی از وقایع غیر منتظره در نظر نوع بشر تغییر هوا بود و آن را ناشی از بی نظمی جهان میدانست و فکر می کرد که نبایستی در وسط تابستان هوا یک مرتبه سرد شود .
ولی امروز تغییر هوا در نظر نوع بشر غیر منتظره و ناشی از بی نظمی جهان نیست چون به قانون علمی تغییر هوا پی برده اگر چه هنوز نتوانسته بطور دقیق آن قانون را بفهمد معهذا می تواند ( بخصوص از وقتی که ماهواره ها اطراف کره زمین می گردند ) تغییر هوا را پیش بینی نماید .
وقوع زلزله و آتشفشان هم مثل تغییر هوا می باشد و روزی که انسان از قوانین آن دو اطلاع حاصل کرد می تواند پیش بینی کند که زلزله در کجا و چه موقع حادث میشود و کدام کوه در چه موقع آتشفشانی می نماید .
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)به شاگردان خود گفت : آنچه بنظر مردم ناشی از بی نظمی جهان جلوه می نماید مطیع یک یا چند قاعده ثابت و غیر قابل تغییر است . ثابت و غیر قابل تغییر بودن قواعد جهان مودر تایید تمام فیلسوفان متأله می باشد .
آنها می گویند که تمام تغییراتی که به چشم نوع بشر میرسد فقط از دریچه دیدار و عقل اوست و از لحاظ خداوند هیچ چیز در جهان تغییر نمی کند برای این که خداوند دانای مطلق است و هر قانونی که ایجاد کرده ابدی می باشد .
بنا بر نظریه فیلسوفان خداشناس تغیبراتی که در قوانین نشری بوجود می آید ناشی از جهل انسان است .
آدمی چون نمی تواند پیش بینی کند که پنجاه سال دیگر وضع اجتماعی ( یا انفرادی ) او چه خواهد شد قوانین را فقط برای زمان حال وضع می نماید و پنجاه سال دیگر که وضع انفرادی و اجتماعی بشر تغییر کرد قوانین را تغییر میدهد .
ولی خداوند تمام قوانین هستی را در یک لحظه و برای همیشه وضع کرده زیرا چون دانا می باشد هر نوع تحول را که تا پایان هستی ( که پایان ندارد ) بوقوع بپیوندد پیش بینی کرده و بر همین قیاس تمام پیغمبران را که برگزیده پیش بینی نموده و در آغاز میدانسته که در هر دوره باقتضای آن زمان کدام یک از پیغمبران را بفرست .
نه فقط فیلسوفان خداشناس عقیده دارند که قوانین جهان را ثابت می دانند .
نظریه حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام)راجع به ساختمان بدن انسان
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) مثل سایر مسلمین میگفت که انسان از خاک آفریده شده است. فرق او با مسلمین دیگر این بود که راجع به آفرینش انسان از خاک چیزهایی می گفت که به عقل هیچ یک از مسلمین در آن عصر نمی رسید .
در اعصار بعد هم هیچ مسلمان نتوانست راجع بساختمان بدن انسان ، استنباطی چون حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) داشته باشد . و اگر کسی چیزی می گفت مستقیم و غیر مستقیم از شاگردان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) شنیده بود .
او می گفت تمام چیزهائی که در خاک هست در بدن آدمی وجود دارد .
اما بیک اندازه نیست و بعضی از آنها در بدن انسان خیلی زیاد است و بعضی از آنها خیلی کم . در بین چیزهائی هم که در بدن انسان زیاد است ، مساوات وجود ندارد و بعضی از آنها از بعضی دیگر کمتر می باشد .
او گفت چهار چیز است که در بدن انسان زیاد می باشد و هشت چیز است که در بدن انسان کم می باشد و هشت چیز دیگر در بدن انسان خیلی کم است .
این نظریه که راجع بساختمان بدن آدمی از طرف آن مرد ابراز گردیده آنقدر غرابت دارد که گاهی انسان فکر می کند آیا همان طور که شیعیان عقیده دارند حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) دارای علم امامت بوده و این نظریه را از علم امامت استنباط کرده نه از علوم بشری .
زیرا ادراک ما نمی پذیرد که یک عالم عادی که از معلومات بشری بر خوردار می باشد در دوازده قرن و نیم قبل بتواند بیک چنین واقعیت پی ببرد .
لیکن آیا امتیاز نوابغ بر افراد عادی در این نیست که مغز آنها قادر باستنباط چیزهائی است که دیگران نمی توانند استنباط کنند و چشم آنها در همان منطقه که برای دیگران ظلمات جهل است چیزهائی می بیند که دیگران قادر بدیدن آن نیستند .
اگر یک چنین مزیت وجود نداشته باشد چه تفاوت بین صاحبان عقول عادی و آنکس که یک نابغه می باشد موجود است.
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از این جهت نابغه بود که عقلش چیزهائی را ادراک می کرد که دیگران قادر با دراکش نبودند و چشمش چیزهائی را میدید که دیگران نمی توانستند ببینند .
کسانی هستند که می گویند تمام دانستنی ها در شعور باطنی هر کس هست . ولی بین شعور ظاهری افراد و شعور باطنی آنها یک حجاب ضخیم وجود دارد . که مانع از این است که افراد بتوانند عرصه نامحدود شعور باطنی خود را ببینند . و از معلوماتی که در آنجا هست استفاده نمایند و تفاوت یک نابغه با افراد عادی این است که او به عرصه نامحدود شعور باطنی خود راه دارد و از معلوماتی که در آنجا هست استفاده می کند .
برگسون می گفت که یک اتم بهمان دلیل که از آغاز پیدایش خلقت یا از آغاز پیدایش کره زمین وجود داشته دارای تمام معلومات جهان است و بطریق اولی سلولهای جاندار بدن انسان از تمام معلومات و تاریخ دنیا از روز بوجود آمدن سلول جاندار تا امروز آگاه می باشد .
آنچه دیگران می گفتند که راه یافتن به عرصه نامحدود شعور باطنی می باشد برگسون فرانسوی ( جهش حیاتی ) می نامید و می گفت تفاوت یک نابغه با افراد عادی این است که ( جهش حیاتی ) نابغه بیش از افراد عادی است و می تواند از معلوماتی که در حافظه سلولهای بدنش وجود دارد استفاده نماید .
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) اعم از اینکه به عقیده شیعیان علم امامت داشته یا بنابر نظریه قائلین با شعور باطنی خود مربوط بوده با بنا بر نظریه ( برگسون ) از جهش حیاتی قوی خود استفاده می نموده در مورد تشکیلات بدن انسان چیزی گفته که ثابت می کند در بین مردم زمان خود ، و مردم اعصار بعد ، در علم بدن شناسی منحصر بفرد ، بشمار می آمده است .
زیرا بعد از دوازده قرن و نیم ، امروز نظریه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از لحاظ علمی به ثبوت رسیده و در صحت آن تردید وجود ندارد ، و حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فقط اسم موادی را که در بدن انسان وجود دارد نبرد .
ناگفته نماند همانطور که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفت : هر چه در زمین هست در بدن انسان نیز وجود دارد .
آنچه در کره زمین هست از یکصد و دو عنصر بوجود آمده و این یکصد و دو عنصر در بدن انسان وجود دارد .
اما میزان بعضی از این عناصر در بدن انسان آن قدر کم است که تا امروز نتوانسته اند که میزان آن را بطور دقیق تعیین نمایند .
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفت هر چه در خاک هست در بدن آدمی وجود دارد و این را نمی توان دلیل بر نبوغ او دانست چون هر کس که عقیده داشته باشد که آدمی از خاک ساخته شده ، می تواند بفهمد که هر چه در خاک هست در بدن انسان نیز وجود دارد .
اما آنچه دلیل بر نبوغ حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد این است که گفت : از آنچه در خاک هست و در بدن انسان هم یافت می شود. چهار قسمت زیاد است و هشت قسمت کم تر از آن چهار قسمت و هشت قسمت دیگر خیلی کمتر از هشت قسمت اول. بطوری که گفتیم امروز این نظریه به ثبوت رسیده است .
آن هشت چیز که بنا به گفته حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در بدن انسان خیلی کم است این عناصر می باشد :
مولیبدن - سیلیسیوم - فلوئور - کوبات - مانگانز - ید - مس - روی - آن هشت چیز که در بدن انسان نسبت به هشت عنصر فوق بالنسبه زیادتر می باشد عبارت است از :
منیزیم - سدیم - پتاسیم - کلسیم - فسفر - کلر - گوگرد - آهن .
آن چهار عنصر که در بدن انسان خیلی زیاد می باشد عبارت است از اکسیژن - کربن - هیدروژن - ازت .
پی بردن به این عناصر در بدن انسان کار یک روز یا دو روز نبوده و این کار از آغاز قرن هیجدهم میلادی با کالبد شکافی شروع شد و دو ملت در کالبد شکافی پیشقدم گردیدند یکی ملت فرانسه و دیگری ملت اطریش .
در کشورهای دیگر کالبد شکافی صورت نمی گرفت مگر به ندرت . در کشورهای شرق کالبد شکافی وجود نداشت و در کشورهای اروپائی کلیساهای ارتودوکسی و کاتولیکی و پروتستانی با کالبد شکافی مخالفت می کردند .
اما در اطریش و فرانسه کالبد شکافی می کردند بدون اینکه تظاهر به مخالفت با دستور کلیسا بکنند . معهذا تا زمان (مارا) کالبد شکافی در کشور فرانسه توسعه یافت و تقریباً پنهانی بود .
مارا ، ضمن کالبد شکافی با کمک چند دانشمند دیگر فرانسوی از جمله ( لاووازیه ) معروف که در سال 1894 میلادی سرش را با گیوتین از بدن جدا کردند ، انساج بدن را تجزیه می کرد تا اینکه بداند بدن آدمی از چه عناصری متشکل گردیده است .
بعد از مارا شاگردانش کار او را ادامه دادند و ضمن کالبد شکافی انساج بدن را تجزیه می کردند و آن کار در تمام قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم ادامه یافت و وسعت پیدا کرد .
چون کالبد شکافی که در آغاز قرن هیجدهم میلادی تقریباً منحصر به فرانسه و اطریش بود در سایر کشورهای اروپا و آنگاه در ممالک قاره های دیگر متداول گردید و امروز جزء در بعضی از کشورها که دارای دانشکده پزشکی و جراحی نیستند ، کالبد شکافی در همه جا متداول می باشد ، هر جا که کالبد شکافی هست راجع به عناصری که بدن انسان از آنها متشکل شده تحقیق می شود و گاهی نتیجه تحقیق دو مرکز ، در ارقام جزئی با یکدیگر اختلاف پیدا می نماید اما ارقام بزرگ اختلافی ندارند و تناسبی که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفت در تمام کشورها در مورد تمام افراد سالم محفوظ است .
من باب مثال در تمام کشورها ، هر مرد و زن سالم که وزن بدنش چهل و پنج کیلوگرم باشد 8/1 کیلو گرم کربن در بدنش موجود است . و گفتیم که کربن یکی از چهار عنصر است که به مقدار زیاد در بدن انسان وجود دارد .
همچنین در بدن آن شخص چهل و پنج ساله 4/5 کیلو گرم هیدروژن وجود دارد . اما اگر شخص مبتلا به یک مرض مزمن بشود که عضلات بدنش به تحلیل برود یا اینکه بر اثر گرسنگی عضلات بدن دچار تحلیل شود ، میزان هیدروژن در بدنش این اندازه نیست .
معهذا در تمام نژادهای بشری اعم از سفید و سیاه و زرد و نژادهای مخلوط میزان چهار عنصر که اکسیژن - کربن - هیدروژن - ازت - باشد در بدن انسان بیش از عناصر دیگر است .
بعد از این چهار عنصر میزان هشت عنصر دیگر که در بالا ذکر شد کمتر از چهار عنصر مذکور می باشد و از این که بگذرید میزان هشت عنصر دیگر در بدن کمتر است .
این تناسب در تمام انسانهای سالم چه در منطقه قطبی زندگی کنند چه در منطقه استوائی مشروط بر این که وزن بدن و سن متساوی باشد ، برقرار است و مطالعات و تجربه های صد و پنجاه ساله یا بیشتر صحت نظریه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) را در مورد چیزهائی که بدن انسان را تشکیل داده تأیید می نماید .
ادامه تجزیه انساج انسانی ، چه آنها که انساج مرده بشمار می آید و چه انساجی که هنوز زنده است ( مثل چیزهائی که در اعمال جراحی از بدن جدا می شود ) از این جهت ضرورت دارد که بفهمند آیا تمام عناصری که در دنیای زمینی هست در بدن انسان وجود دارد یا نه ؟
هنوز بعضی از عناصر را در انساج عضلات یا استخوان ها نیافته اند اما حدس میزنند که آن عناصر در بدن هست و از این جهت تا امروز کشف نشده که به مقدار خیلی کم در بدن وجود دارد و آزمایشگاه ها نتوانسته اند هنوز بوجود آنها پی ببرند . اما چون پی بردن به چیزهای کوچک در حال پیشرفت می باشد امیدوار هستند روزی بتوانند تمام عناصر را در بدن انسان کشف کنند و نشان بدهند که از هر عنصر چه اندازه در بدن آدمی هست و هر عنصر از لحاظ وظائف الاعضاء چه اثری در بدن انسان دارد و کاهش یا فقدان آن چه اثر می کند
آیات اولیه سوره قمر حاکی از این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته و دو نیم شده است و عکسهایی که توسط فضانوردان موسسه ناسا از سطح کره ماه گرفته شده است شکافهایی را بر روی این کره نشان میدهد که وقوع این معجزه عظیم را اثبات میکند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، متن فوق بخشی از سخنان آیتالله بیآزار شیرازی در نشست «شقالقمر معجزه پیامبر اعظم (ص) با استناد به تحقیقات ناسا» است که به همت معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی (مرکز پژوهشها و فعالیتهای قرآن و عترت)، 12 مهرماه در نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد. ...
دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی با قرائت آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» گفت: همانطور که میدانید در قرآن سورهای بهنام «قمر» آمده است. ابتدای این سوره در مورد معجزه بزرگی است که توسط پیامبر (ص) برای مردم مکه ارائه شده است و آن مسأله این است که مردم مکه مانند سایر امم پیشین وقتی با معجزات طبیعی مواجه میشدند آن را حمل بر سحر و جادو میکردند تا این که مطرح کردند که چگونه متوجه شدیم که او پیامبر (ص) است؛ زیرا هر کاری که او انجام میدهد میگویند سحر است.
وی گفت: در این رابطه سران قریش گفتند که سحر جادو در آسمان کارگر نیست بیایید یک معجزه آسمانی از پیامبر (ص) بخواهیم، نزد حضرت رسول (ص) رسیدند و گفتند: اگر تو واقعاً پیامبر خدا هستی و کارهایت گرو جادو نیست، ماه را دو نیم کن. حضرت (ص) فرمودند: اگر من از خدا بخواهم و خداوند این کار را انجام دهد آیا واقعا مسلمان میشوید؟ پاسخ دادند: بله.
وی افزود: ماه در حالت بدر بود که سبب هنگام پیامبر (ص) با سران قریش در طبیعت رفتند و پیامبر آنجا از خداوند متعال درخواست کردند که ماه شکافته شود و این معجزه را مردم مشاهده کنند.
با این دعا ماه شکافته شد به طوری که از میان دو نیمه ماه کوه احر را مشاهده میکردند زمانی که این منظره را مشاهده کردند ابوجهل که عناد نسبت به پیامبر (ص) میورزید گفت: ما مطمئن نیستیم که این سحر نباشد، ما صبر میکنیم تا مردمانی که از صحرا باز میگردند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیدهاند یا نه؟ و اگر گفتند که دیدیم پس جادو نیست پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و مورد سئوال قرار گرفتند و در پاسخ گفتند آری ما دیدیم که ماه دو نیم شده است در عین حال برخی دست از عناد برنداشتند.
وی در ادمه سخنانش گفت: در این زمینه آیات اولیه سوره قمر نازل شده است آنچه که این آیات بیان میکند این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و دو نیم شده است و صریحا میفرماید: «وَانشَقَّ الْقَمَرُ» دوم اینکه شکاف آنقدر بزرگ است که به عنوان آیت خدا یا معجزه الهی یاد شده است «و إن یروا آیة اگر ببیند این آیت و معجزه الهی» راه سوم برخی شکافته شدن ماه را مشاهده کردند؛ اما این را باز به حساب سحر و جادو گذاشتند و «وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ» برخی این معجزه را تکذیب کردند و «وَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا» و بسیاری فعل گذشته «انشَقَّ» را به فعل مضارع که در آینده است تفسیر کردند و این دو نیم شدن به عنوان یکی از آثار ظهور صورت میگیرد.
وی گفت: اما این معجزه مانند معجزه قرآن یک معجزه باقیه شده؛ زیرا بزرگترین امتیاز دین اسلام این است که معجزه دارد، شما اگر از یک یهودی یا یک مسیحی بپرسید که آیا شما معجزهای در دست دارید که نشان دهد دینتان بر حق است میگویند ما عصای موسی (ع) را نداریم که به شما نشان دهیم چگونه اژدها میشود. مسیحیان نیز میگویند ما حضرت عیسی (ع) را نداریم که برای شما مرده را زنده و یا مریض را شفا دهد تا این که شما متوجه شوید.
وی افزود: اما اگر از یک مسلمان بپرسند شما دلیلی بر حقانیت دینتان دارید پاسخ میدهند من یک معجزهای داریم که معجزه باقیه است و مطالب بسیار مختلفی را در زمینههای متفاوت بیان کرده است که امروزه دانشمندان میتوانند آن را مشاهده کنند یکی دیگر از معجزات پیامبر (ص) و آثارش را فضانوردانی که با آپولو به کره ماه رفتند مشاهده کردند و سالها در رابطه با آن مطالعه و تحقیق کردهاند که بحث امشب ما در این باره است.
وی گفت: در این زمینه شخصیتی بهنام دکتر «دیوید پیت کوک» که هم اکنون رئیس کرسی حزب اسلامی بریتانیا است میگوید: من به وسیله آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم.
وی میگوید: من علاقهمند به مطالعه ادیان تطبیقی بودم درباره همه ادیان مطالعه کردم به دین اسلام رسیدم، دوستی مسلمان داشتم به او گفتم من میخواهم در رابطه با اسلام تحقیق کنم، قرآنی با ترجمه انگلیسی به من داد و من خوشحال شدم. شب هنگام همین که قرآن را ورق میزدم نظرم جلب سوره قمر شد آن را باز کردم ببنیم قرآن درباره ماه، چه گفته است دیدم قرآن بیان کرده «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» آن قدر به فکر فرو رفتم و از خدا پرسیدم، بر فرض ماه شکافته شد چگونه دو مرتبه به حالت اولی بازگشت هرچه به فکرم مراجعه کردم برایم قابل هضم نبود به طوری که از قرآن منزجر شدم و آن را کنار گذاشتم و این آیه مرا از مطالعه قرآن منصرف کرد.
وی ادامه میدهد: از آنجایی که کارم خالصانه بود. چند شب بعد تلویزیون برنامهای را دیدم که سه فضانورد را نشان میداد که مطالعات خود را در روی کرده ارائه میکنند. مجری برنامه این سوال را از فضانوران میپرسید که شما بودجه بسیار سنگینی را به کره ماه بردید در صورتی که در کره زمین این همه مردم نیازمند هستند آیا بهتر نبود این پولها را خرج مردم کره زمین میکردید؟ فضانوردان در پاسخ گفتند: پولهایی که ما خرج این سفرها کردیم به بیراهه نرفته است بلکه ما به یک حقایقی دست یافتیم که اگر چندین برابر این پول را خرج میکردیم باز هم ارزشمند بود. مجری میگوید این حقیقت چه بود این همه ارزش داشت؟، آنها گفتند: ما از قبل با رصد کردن ماه شکافهایی را بر روی این کره مشاهده کرده بودیم؛ اما به هیچ وجه نمیتوانستیم در رابطه با آنها اظهارنظر کنیم تا این که به کره ماه رفتیم و توسط آپولوی 10 ،عکسبرداری کردیم و ما از فاصله 14 کیلومتری تصاویری را مشاهده کردیم که اینها به خوبی نشان میداد که این ماه در گذشته یک شکاف عظیمی برداشته است و زمانی که با آپولوی 11 بر سطح کره ماه فرود آمدیم از نزدیک این شکافها را مشاهه کردیم. آنها ادامه دادند و گفتند ما اگر میخواستیم این مسائل را برای مردم بیان کنیم کسی حرف ما را نمیپذیرفت تا این که این سفرهای مکرر باعث شد که ما چنین کشف مهمی را انجام دهیم.
فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سالها در این رابطه مطالعه و تحقیق انجام داده است و مقالاتی فراوانی در این رابطه ارائه دادهاند. در این رابطه شکافهایی فراوانی را میتوان توسط عکسها بر روی کره ماه دید این شکافها بر سه نوع است؛ اول شکافهای مارپیچی است دوم شکافهای دایرهای است که گاهی قطرش به هزار کیلومتر میرسد و آخر شکافهای مستقیمی است که به طور کمربندی دور ماه را گرفته است. دانشمندان احتمال میدهند که شکافهای دایرهای در اثر سقوط سنگهای آسمانی است؛ اما شکافهایی کمربندی که دور ماه را گرفته است نمیتواند با سقوط سنگ آسمانی پدید آمده باشد. آنها ادامه دادند: طبق تصاویری که از توسط فضانوردان ارائه شده است کاملا مشخصی میشد که این دو نیم کره چگونه پس از جدا شده از هم به یکدیگر جوش خورده و متصل شدهاند.
وی ادامه داد: دکتر «دیوید پیت کوک» افزود که مسئله شکاف و جوش خوردن در کره زمین هم اتفاق میافتد، در زیر اقیانوسها شکافهای عظیمی ایجاد میشود و سپس با مواد مذاب به هم جوش میخورد که گاهی سبب به وجود آمدن کوههای عظیمی در زیر اقیانوسها میشود. این موضوع را یک دانشمند آلمانی کشف کرده است که این قارههای کره زمین ابتدا یکی بودند یعنی تمام این خشکیها روزی یکی بوده و لذا اگر این قطعات قارهها را هم نزدیک کنیم همه به هم متصل میشوند و یک قاره را تشکیل میدهند و این در اثر شکافی است که در زیر اقیانوس به وجود آمده است و روز به روز به این امتداد قارهها افزوده میشود و فاصله آن بیشتر میشود به طوریکه سالی چند صدم سانتیمتر این فاصلهها افزایش مییابد و این همان معجزه قرآن کریم است که فرموده: «وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا» یعنی ما خشکی را کشش و گسترش دادیم و هم میتواند یکی از نکات جالبی باشد که قرآن کریم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را کشف کردهاند.
بیآزار شیرازی در ادامه سئوالی طرح کرد و گفت: یک بحثی که این جا مطرح است آن است که اگر شق القمر در زمان پیامبر (ص) صورت گرفته است چگونه مکانهای دیگر آن را ندیدهاند و فقط در عربستان مشاهده کردهاند.
وی در پاسخ به سئوالش گفت: در این باره آثاری است که نشانگر این موضوع است که این معجزه را تنها در عربستان ندیدهاند بلکه در کشورهای دیگر هم دیده شده است در یکی از نسخ خطی هندی که در موزه بریتانیا در شهر لندن قرار دارد درباره مشاهده شقالقمر در 14 قرن پیش سخن گفته شده است و یکی از دانشمندان اسلامی بهنام دکتر «محمد حمیدا» در کتابش که درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است آن را نقل کرده است.
حجتالاسلام بیآزار شیرازی ادامه داد: او میگوید: یکی از پادشاهان منطقه جنوب غربی هند این انشقاق را در زمان خود مشاهده کرده و مردم این مشاهده را نقل کردند و بعد که عدهای از تجار مسلمان به هندوستان سفر میکنند زمانی که به این شهر میرسند خبر شقالقمر را میشنوند و میگویند ما در هندوستان این واقعه را مشاهده کردیم این تجار صحت حرف آنها را تأیید میکنند و میگویند این معجزه اسلام (ص) است و پادشاه هند فرزند خود را به عربستان میفرستند تا تحقیق کند و زمانی که متوجه میشود این معجزه پیامبر (ص) بود مسلمان میشود.
دیوید پی کوک میگوید: با دیدن این برنامه انقلابی در من به وجود آمد و چه عجیب معجزه خداوند به دست پیامبر خود 14 قرن قبل ارائه کرده و امروزه این فضانوردان به راحتی آن را مشاهده کردند و در اختیار ما قرار دادهاند.
بیآزار شیرازی در توضیح این مسأله که دانشجویان علوم قرآن و حدیث چگونه میتوانند در زمینه تفسیر علمی داخل شوند گفت: در گذشته بعضیها آیات قرآنی را با اقوال دانشمندان مقایسه و بررسی میکردند بعد این اشکال به آنها وارد شد که این فرضیهها و نظریهها تغییر میکند و قرآن یک امر ثابت است و اگر بخواهیم قرآن را با نظریات دانشمندان تطبیق دهیم بعد که این نظریه تغییر یافت قرآن را از آن وجاهت میاندازد.
وی افزود: ولی من معتقدم که آنچه را که قرآن بیان کرده است اصل قرار میدهیم و آنچه را که علم روز بیان کرده است اگر مطابق باشد میآوریم و این چنین نبود که قرآن را به خورد نظریه دانشمندان دهیم بلکه عکس این قضیه بود. امروزه کاملا وضعیت متفاوت شده است اصلا موضوعاتی را با رأسالعین مشاهده میکنیم مانند معجزه شقالقمر که به رأسالعین توسط دانشمندان غربی دیده و توضیح و تبین شده است و این فرضیه و نظریه فلان دانشمندان نیست و تغییر در آن صورت نمیگیرد. مثلا کروی بودن زمین زمانی فرضیه بود به طوری که تا زمان مرحوم صاحب حدائق میگفتند زمین مسطح است ام امروزه کروی بودن زمین را مشاهده و عکسبرداری کردند.
وی در ادامه سخنانش گفت: همچنین بسیاری از حقایق علمی قرآن را امروزه مشاده کردهاند منتهی موضوعات قرآن که علمی است به گفته خود قرآن «قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ» خداوند این قرآن را با علم خودش نازل کرده است نه با علم بشری یعنی علمی وسیع که ارتباط با خدا، آخرت، طبیعت و ماورالطبیعه دارد برخلاف علم بشری که بسیاری محدود است بنابراین قرآن خود وعده کرده است «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» مابهزودی آیات خود را در کیهان و آفرینش خود انسان را به انسانها نشان خواهیم داد تا معلوم شود خداوند حق است.
بیآزار شیرازی در ایان سخنانش گفت: قرآن حق است چرا که خود میفرماید: «وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ» آن کسانی که اهل علم هستند متوجه میشوند که آنچه که بر تو نازل شده است حق است امروزه بسیاری از دانشمندان بزرگ در آمریکا و اروپا با مشاهده این آیات درباره کیهان و آفرینش بشر و این آیات بسیار با عظمت مسلمان میشوند. ولی متأسفانه ما آیات قرآنی را بسیار سطحی نگاه میکنیم و تنها قرائت میکنیم «وَکَأَیِّن مِّن آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» چه بسیار آیاتی که در آسمانها و زمین است و اینها از آن عبور کرده و روی میگردانند.
منبع:http://www.tebyan.net
منبع: http://www.pa.msu.edu/people/frenchj/moon/index2.html
شق القمر از دیدگاه علمی
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ * وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ
نزدیک گشت ساعت و شکافته گشت ماه. و هرگاه ببینند آیتی روی گردانند و گویند افسونی است نیرومند
معجزه دو نیمه شدن ماه (شق القمر)
طبق روایت مشهور (بعضی ادعای تواتر آن را هم کرده اند) میان عامه و خاصه روزی مشرکان نزد پیامبر (ص) آمدند و گفتند: اگر راست می گویی و تو پیامبر خدایی ماه را برای ما دو پاره کن. پیامبر گفت: اگر این کار را انجام بدهم، ایمان می آورید؟ گفتند: آری. و آن شب، شب چهاردهم ماه بود، پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آنچه را خواسته اند به او بدهد، ناگهان ماه دو نیمه شد و پیامبر آنها را یک به یک صدا می زد و می گفت ببینید! ولی باز هم ابوجهل ها ایمان نیاوردند و گفتند محمد (ص) ما را سحر و جادو کرده است. این داستان با اختلافات کمی در کتاب های مختلف شیعه و سنی آمده است. (2)
شق القمر از نظر تاریخی
ایرادی که بعضی به مسئله شق القمر گرفته اند این است که اگر این امر واقعیت داشت با آن همه اهمیتی که دارد باید در تواریخ جهان ثبت می شد در حالی که چنین نیست و این واقعه فقط در تواریخ اسلامی ثبت شده است. در تفاسیر مختلف قرآن سعی کرده اندبه طرق مختلف به این ایراد پاسخ بدهند. (3) مثلا در تفسیر نمونه به طور خلاصه اینطور پاسخ این ایراد داده شده است:
الف) باید توجه داشت که ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل رویت است، نه در تمام آن، بنا بر این نمی از مردم روی زمین از این حساب خارجند.
ب) در نیمی از همین نیمکره نیز اکثریت قریب به اتفاق آنها خوابند. زیرا بعد از نیمه شب است. به این ترتیب تنها یک چهارم از مردم جهان می توانند از چنین حادثه ای با خبر شوند.
ج) در بخش قابل رویت نیز هیچ مانعی ندارد که قسمت های قابل توجهی از آسمان ابری و چهره ماه با ابر پوشیده شده باشد.
د) حوادث آسمانی در صورتی جلب توجه می کنند که یا مانند صاعقه ها توام با سر و صدای شدید باشند، یا مانند خسوف و کسوف، کلی نور به طور کامل قطع شود. آن هم برای یک مدت نسبتا طولانی.
هـ) به علاوه وسائل ثبت مطالب در تاریخ و نشر آن در آن زمان ها محدود بود، و حتی تعداد باسوادها بسیار کم بودند و کتاب های خطی بود، مثل امروز نبود که حوادث مهم، برق آسا به وسیله رادیوها و تلویزیون ها و مطبوعات در سراسر جهان منتشر شود. با توجه به این جهات، هرگز نمی توان از عدم ذکر این حادثه در غیر تواریخ اسلامی تعجب کرد، و آن را دلیلی بر نفی آن گرفت. (4)
این پاسخ معقولی است ولی بسیاری از مفسران از روایات کهن هند آگاهی نداشته اند. اما شادمان می شدند اگر خبر می یافتند که در آن پاره از جهان حکایت می کنند که فردی به نام شاه Shakrawati Farmad در جنوب هند به راستی دو نیمه شدن ماه را به چشم دید. به همین نحو می گویند که مسلمان شدن مردم نخستین آبادی های مسلمان شبه قاره هند در نتیجه همین معجزه صورت گرفته است و آنها که این واقعه را رویت کرده بودند مدتی بعد که مسلمانان به آنجا رسیدند به این معجزه گواهی دادند و ایمان آوردند. خانم آنه ماری شیمل در کتاب And Muhammad Is His Messenger به این موضوع اشاره می کند. (5) (6) جالب است یاد آور شویم که در اواخر قرون وسطا، مینیاتوری در دربار کوته راجپوت (هندو) نقاشی شده است که شق القمر را با همه جزئیات آن نمایش می دهد. (7)
می گویند نیل آرمسترانگ بر سطح ماه خط مستقیمی دید و درازای آن را حدود 240 کلیومتر برآورد کرد، که به روشنی ثابت می کند ماه در زمان های قدیم دو نیمه شده بود. (8) در امتداد همین خط The Straight Wall قرار گرفته است که دیواری است به طول حدودا 110 کیلومتر که دانشمندان علت به وجود آمدن آن را یک زلزله در زمان های قدیم می دانند. ارتفاع این دیوار طبیعی که از برخورد گسل های ماه به وجود آمده است به 300 متر می رسد.
(منبع) ببینید برخورد چقدر شدید بوده است که دیواری به این عظمت به وجود آورده است. واقعا این دیوار در اثر یک زلزله به وجود آمده یا ..؟
The Straight Wall. It's about 70 miles long. It's actually a fault line formed from a moonquake in the ancient past. The