وجود خورشید ها و ماه های دیگر در کائنات
وَمِنْ آیَاتِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُنَّ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ
« نه به خورشید و نه به ماه هیچکدام سجده نکنید، بلکه به خدائی سجده کنید که آنها را (یعنی: ماهها و خورشیدها را) آفـرید».
نکـتـه آیه: خورشیدها و ماهها وجود دارد:
در زبان عربی «ضـمـیـر» برای مفـرد (یکی) و برای مثنی (دوتا) و برای جمع (سه تا و بالاتر از آن) صـرف مـی شود. آیـه از مـاه و خـورشـیـد که دوتا هستند صحبت می کند ولی بجای ضمیر دوتائی مناسبِ آنها که «هُـمـا» به معنی «آنـدو» باشد، ضمیر جمع «هُـنَّ» به معنی «آنـهـا» بکار برده است. یعنی می گوید: به خدائی سجده کنید که خورشـیـدها و ماهـهـا را آفـرید.
در زمـان محـمـد و تا پیش از اختراع تـلـسـکـوپ کـسـی خورشـیدی و ماهی غیر ماه و خورشیدی که می بینیم را نمی شناخت. از زمـان اختراع و بکارگیری تـلـسـکـوپ (هـزار سـال پـس از محمد) تا کـنون (در منظومه شمسی) دهـها ماه کشف شـده است. تعداد ماه های سیاره مـشـتری که تا کنون شـنـاخـتـه شده 16 تا است، مریخ دو تا، کـیوان 19 تا، اورانـوس 15 تا و نپتون 8 تا.
خـورشـیـد نـیـز چنانکه آیـه آنرا جمع بسـته تنها خورشید منظومه شمسی ما نیست، بلکه در هـسـتی مـیـلـیاردهـا خـورشـیـد وجود دارد.
بازتاب نور خورشید توسط ماه
«اوست که خورشید را نور اصلی و ماه را نور بازتابی قرار داد».
«ضیاء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شئ ساطع می شود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع. و «نور» روشـنـائی و تابـشی است که از خـود شئ ساطع نمی شود بلکه بازتاب تابش ضیاء است. و اینکه آیه می گوید: خـورشـیـد «ضیاء» است و ماه «نور»، به این معنی است که تابش خورشید از خود آن است ولی تابـش ماه از خـود آن نیست بـلـکه بازتاب تابش خورشید است. (این موضوع در سوره نوح و به نقـل از حضرت نوح آمـده. یعـنی وی چند هـزار سال پـیش از میلاد حضرت مسیح به مـردم گـفـتـه بـوده که: تـابـش خـورشید از خود آن و تابش ماه بازتاب تابش خورشید است. ولی مردم طـبـق معـمـول بوی می خندیده اند).
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
سلام دوست عزیز
چند وقت پبش ماله ای حوندم در مورد نظم. یکی از راه های اثبات خدا !(اگه نیاز به اثبات باشه) برهان نظم هست به این طریق که از نظم به ناظم با شعور مبرسیم اما آیا واقعا نظمی وجود داره یا اینکه نظم فقط ساخته ذهن ماست ؟ از نظر من نظم یه چیزه و از نظر شما یه چیز دیگه. پس نظم فقط تو ذهن ماست و نظمی وجود نداره که ناظم با شعوری باشه.
این یه شبهه خیلی قوی هست که کمتر کسی میتونه بهش جواب بده. شما بهتره بری دنبال این جوابا نه اینکه قرآن رو خودت تفسیر کنی. باطن و مفسر قرآن ایمه هستن نه من و شما. و این مسایلی که شما اینجا میگی واسه خیلیها شبهه ایجاد میکنه و دین زدگی. نمونش رو دیدم که می گم. حالا خود دانی