معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

معجزات علمی قرآن

قسمت نظرات برای دوستان مخالف آزاد گذاشته شده اند فقط لطفا ناسزا نگویید بطور مستقیم هم به کسی توهین نکنید.

اشاره ی قرآن به لایه لایه بودن زمین و جدایی قاره ها

لایه لایه بودن زمین 

وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿۱۲﴾  

سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت] (۱۲)   سوره ی طارق 

 

بنا به اشاره ی دقیق قرآن کریم زمین شکافدار(لایه لایه) است و این لایه ها در داخل زمین حرکت می کنند و هرگاه دو لایه به هم برخورد کنند زلزله آتشفشان کوه در مناطق اقیانوسی جزایر را بوجود می آرند.  

در سالهای ۱۹۴۵-۱۹۴۶ عده ای از دانشمندان برای مطالعه به اعماق زمین رفتن که به این حقیقت  پی بردند در حالی که قرآن کریم ۱۴۰۰ سال پیش از این موضوع پرده برداشت.

همچنین دانشمندان کشف کردند اگر زمین شکافدار نبود حرارت سطح زمین به قدی داغ می شده که امکان ادامه ی زندگی برای موجودات زنده نبود. 

 

 

اعجاز قرآن در جدایی قاره ها

 

 

 

قرآن کریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات می‌گوید:

]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[

«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»

آیهء کریمهء فوق، به وضاحت می‌رساند که زمین از آغاز امر خلقت به شکل کنونی خود نبوده، بلکه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است که خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهره‌برداری ساخته است.

آیهء کریمه به طوری شگفت‌انگیز با جدیدترین اکتشافات علمی تفسیر می‌شود، چه تازه‌ترین ره‌آوردهای علم جدید با این آیهء مبارکه انطباق کامل دارند. این ره‌آورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قاره‌ها از یکدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» می‌باشد. خلاصهء آنچه را که این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است که قاره‌های کرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یکدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچه‌شدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قاره‌های جداگانه‌یی را که دریاها و اقیانوس‌های بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشکیل داده‌اند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید که متخصص و کارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قاره‌ها را به همدیگر نزدیک گردانیم، این قاره‌ها طوری با هم متصل و پیوسته می‌گردند که یک پیکر واحد و همسان را تشکیل می‌دهند، بی آنکه در میان آنها کمترین فاصله و یا شکاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه که در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما می‌گردد».

شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد که به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذکر قوت و قطعیت می‌بخشد. از جملهء این شواهد وجود کوه‌های همانند و یکسان در سواحل دریاهای مختلف است، کوه‌های که عمر زمینی آنها نیز یکی می‌باشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است که دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در کتاب «جغرافیای گل‌های نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را که می‌گوید: بخش‌های مختلفهء زمین روزگاری به یکدیگر پیوسته بوده‌اند، پذیرفته‌اند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء‌ وجود نباتات همانند در قاره‌های مختلف نیز ناممکن می‌شود».

شواهد علمی فوق به تنهایی کافی بود تا تئوری «پیوستگی قاره‌ها» را قطعی سازد، اما بعد از اکتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی ‌بودن تئوری فوق الذکر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیل‌شناس بعد از بررسی فوسیل‌ها و سنگواره‌های مختلف، این توانمندی را پیدا کردند تا موقعیت هر سرزمینی را که در آن اشیا و اجسام به سنگواره‌های فوسیلی تبدیل‌شده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی که اثبات می‌کند بخش‌ها و قاره‌های مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مکانهای فعلی خود بلکه درست در مکانهایی قرار داشته اند که تئوری «دورشدن قاره‌ها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است.

 پروفسور «بلاکیت»  استاد علوم طبیعی در فاکولتهء سلطنتی لندن در این رابطه می‌گوید:

«بررسی سنگ‌هایی در کشور هند نشان می‌دهد که این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی کوه‌های جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است که قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».

بلی عزیزان! باید گفت که آیهء (31 ) سورهء مبارکهء نازعات که محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تکاملی زمین، واژهء «دحو» را به کار گرفته است که معنی آن هموارکردن و پراکنده ساختن است. چنانکه اعراب می‌گویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزه‌ها را هموار و پراکنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را می‌رساند که در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به کار گرفته شده است.

تغییر ابعاد زمین

تغییر ابعاد زمین

سوره رعد ایه ۴۱

أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللّهُ یَحْکُمُ لاَ مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۴۱﴾

آیا ندیده‏اند که ما [همواره] مى‏آییم و از اطراف این زمین مى‏کاهیم و خداست که حکم مى‏کند براى حکم او باز دارنده‏اى نیست و او به سرعت‏حسابرسى مى‏کند (۴۱) 

زمین در واقع چنان که قــرآن مـطـرح کرده پـیـوسـتـه در حال کم و کاسته شدن است. پیوسته گاز و گرما و انرژی از جو زمین خارج می شود و به فضا می رود، و رفته رفته از حجم و انـدازه آن کاسته میشـود. طوریکه تخـمین زده می شود، زمین در آغاز پیدایش خود حجمی تقـریباً 2000 بار بزرگ تر از حجم کنونی خود داشته است.
این انقباض کره زمین از ابتدا که کرات شکل گرفتند شروع شده است.کرات ابتدا به صورت توده ای آتشین بوده،مانندکره خورشید، سپس به تدریج سرد و متراکم شده،مانند کره ماه و زمین،از آن تاریخ در حال انقباض هستند.لذا زمین هم مانند سایر ستارگان ،هر چه از عمرشان بگذرد،بتدریج متراکم تر شده،حجمشان کوچک گردیده،وزن مخصوصشان زیاد شده و به صورت های مختلف به پایان عمرشان می رسند.
علم امروز می گوید نه تنها کره زمین بر اثر جذب مواد آسمانی تدریجا فربه وسنگین می شود،بلکه آسمانها نیز در گسترش اند، یعنی ستارگانی که در یک کهکشان قرار دارند به سرعت از مرکز کهکشان دور می شوند.حتی سرعت این گسترش را در بسیاری از مواقع اندازه گیری کرده اندو
جالب توجه این که تعبیر «أنا لموسعون»به «ما گسترش دهندگانیم»
با استفاده از جمله اسمیه و اسم فاعل دلیل بر تداوم این موضوع است و نشان می دهد گسترش همواره وجود داشته و همچنان ادامه دارد.
واین درست هامن چیزی است که امروز به آن رسیده اند.«فرد هویل»در این زمینه معتقد است:تندترین سرعت عقب نشینی کرات که تاکنون اندازه گیری شده،نزدیک به 66 هزار کیلومتر در ثانیه است
کهکشان های دورتر در نظر ما به اندازه ای کم نورند که اندازه گیری سرعت آنها به سبب عدم نور کافی دشوار است،تصویرهایی که از آسمان برداشته شده آشکارا این کشف مهم را نشان می دهد که فاصله این کهکشان ها بسیار سریعتر از کهکشان های نزدیک افزایش می یابد.
در کتاب آغاز وانجام جهان نوشته «جان الدر »می خوانیم :جدیدترین و دقیق ترین اندازه گیری ها در طول امواجی که از ستارگان پخش می شود،پرده از روی یک حقیقت عجیب وحیرت آور برداشته است. زیرا نشان داده که مجموعه ستارگانی که جهان از آنها تشکیل شده پیوسته با سرعتی زیاد از مرکز جهان دور می شوند و هرقدر فاصله آنها از این مرکز بیشتر باشد بر سرعت سیر آنها افزوده می شود. ضمنا دانشمندان از این موضوع چنان استفاده کرده اند که جهان دارای نقطه شروعی بوده است.

معجزات علمی قرآن در کیهان شناسی

عمر دنیا و زمین و انبساط آن (بیگ بنگ) - سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی همگی گوشه ای از معجزات قرآن است ! نسبت عمر دنیا به عمر زمین : سوره ی 50 (ق): آیه ی 38 :
\"
ما آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید \" سوره ی 41 (فصلت): آیه ی 9
:
\"
بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟ او پروردگار جهانیان است !\" امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می کنند . این در حالی است که عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است . کهکشان راه شیری

در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است) .
اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمی شود ! عمر دنیا (13.5 میلیارد سال ) را بر عمر زمین (4.5 میلیارد سال) تقسیم کنید . جواب 3 بدست می آید . این بدان معناست که علم امروز نیز به این مسئله رسیده که عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است ! سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی : سوره ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3 :
\"
سوگند به آسمان و کوبنده ی شب! و تو نمی دانی کوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است !\" در عربی \"ثقب\" به معنای چاله و \"ثاقب\" به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می کند . نسبیت عام پیش بینی می کند که سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد که کسی به جایی می کوبد! (ستاره ی کوبنده) . باور ندارید؟ گوش کنید ! قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی می کند که ثاقب است. (چاله ایجاد می کند) . کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی گذارد ! بیگ بنگ – بیگ کرانچ و انبساط دنیا : سوره ی 55 (الرحمن): آیه ی 37
:
\"
آسمان ها روزی دوباره شکاف برمی دارند و مانند گل سرخی باز می شوند !\"  

 

  

سوره ی 51 (الذاریات): آیه ی  47 :
\"
و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم

کشف شده در قرن بیستم توسط ادوین هابل 

  

با بیان تئوری بیگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.مدتی بعد به کمک تحقیقات عده ای از دانشمندان مشخص شد که علاوه بر بیگ بنگ پدیده ای به نام بیگ کرانچ هم باید وجود داشته باشد. و همانطور که دنیا باز شده روزی به همان نقطه ی آغاز جمع می شود. (انا لله و انا الیه راجعون).قرآن این موضوع را در ابتدا به باز شدن یک غنچه ی گل رز تشبیه می کند و بیان می دارد که با قدرت بی انتهای خویش در حال گسترش (انبساط) دنیا است ! و روزی همانطور که این دنیا را باز کرد دوباره مانند طوماری آن را در هم خواهد پیچید. (بیگ کرانچ).و این سخن حقیقت است !

سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104 :
\"
در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم !    

میلاد با سعادت رسول اکرم (ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) مبارک باد.

امام جعفر صادق :

جهان از یک جرثومه به وجود آمده(اشاره به اتم)  و آنه جرثومه دارای 2 قطب متضاد است (قطب مثبت و منفی)

و این 2 قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردیده(مولکول) و آن گاه ماده بوجود آمده

و ماده تنوع پیدا کرده(تفاوت در تعداد مولکول ها) و تنوع ماده ناشی از کمی یا زیادی ذرات آنها گشته

 

از کتاب امام جعفر صادق مغز متفکر جهان اسلام

 سحاب چشم گربه (Cat’s Eye Nebula)

موقع انفجار و فرو پاشی ستارگان ، گازها و موجهای حاصله

 ترکیبی بسیار زیبا بمانند گل رز ایجاد می کنند.  

عکس ناسا (NASA) که توسط تلسکوپ هابل (Hubble Telescope) گرفته شده است :
        


این پدیده در قرآن مجید در سوره الرحمن آیه 37 بیان گردیده

 است:

فإذا انشقت السماء فکانت وردة کالدهان

هنگامی که آسمان از هم پاشیده شود و مانند رنگ سرخی رز(گلگون) درآید


چگونه 1400 سال پیش که هیچ تلسکوپی وجود نداشته

اینچنین قرآن این صحنه را توصیف میکند !؟


لحظه ای بیاندیشیم....... 

تصاویری از سطح ماه که شق القمر را تایید می کند: 



 






 

 

  

امام علی (ع):تعجب از این بشرم که با یک تکه گوشت حرف می زند و با تکه اسختوانی می شنود!

اشاره به رکابی سندانی چکشی

 

به تازگی محققان و کیهان شناسان در سال 1973م کشف کردند ستارگان سیاه حرارتشان بیشتر از ستارگانی است که نور سفید دارند و انها نیز از ستارگان قرمز پر حرارت ترند.این پدیده واقعیتی علمی است که امروزه ثابت شده است اما رسول خدا در یکی از احادیث خود مدتها قبل سخن گفت و فرمودند:

«خداوند اتش را 1000 سال بر افروخت تا رنگش به سرخی گرایید سپس ان را 1000 سال دیگر روشن نگه داشت تا رنگش سفید گشت اینگونه 1000 سال دیگر بر ان بیفزود تا سیاه گشت و حال اتش جهنم سیاه و تاریک است.» (رواه ترمذی/ابن ماجه و بیهقی)


 

معجزات علمی قرآن در بدن انسان

 

« هر کسی در درون خود نیروی پشتیبانی دارد». 

«نَفس»: زندگی و خودآگاهی در پدیده زنده، و آنچه غرائز و احساسات و هستی خود را درک می کند و از خود بعنوان "من" یاد می کند. پدیده زنده با زنده بودن نَفس زنده است و با مردن نَفس می میرد و همینطور با مردن بدن نَفس نیز می میرد. نَفس فوت هم می کند و فوت وضعیت میان مرگ و زندگی است مانند خواب و بی هوشی). نفس در آیه مجاز است و بجای جسم آمده است. بعبارتی آیه می گوید: هر جسمی نیروی پشتیبانی دارد که نتیجه پشتیبانی از زندگی آن جسم می شود پشتیبانی از "زندگی نفس آن جسم".

«حافظ»: اسم فاعل از مصدر حفظ است. حفظ بمعنی: چیزی را از درون یا در درون نگهبانی و نگهداری و پشتیبانی نمودن است، ("حراست" بمعنی: چیزی را از بیرون نگهبانی و پشتیبانی نمودن است). و حافظ: کسی یا چیزی است که چیزی را از درون آن یا در درون آن نگهبانی و نگهداری و پشتیبانی می کند).

نکته آیه: هر کسی در درون خود نیروی پشتیبانی دارد:

بدن هر انسانی یک سیستم حفاظتی دفاعی دارد. برخی از سلولهای آن در جای مخصوصی به انتظار وارد شدن غیر خودیها (باکتریها، ویروسها، میکروبها و مواد خطرناک) هستند و برخی با جـریان خـون در سـراسـر بدن گـشـت میزنند و هـنگام برخورد با دشـمـن با آن درگیر شده و آنرا از پا در می آورند. و به این ترتیب سلامتی بدن را در برابر بیماریها حفظ می کنند و بدن زنده می ماند و با زنده ماندن بدن نفس زنده می ماند.

تصویری از سلولهای مغز استخوان انسان که با میکروسـکوپ دیده میشوند. در مغز استخوان هـر دقـیقه مـیـلـیـونها سلول درست میشوند تا به بخشهای دیگر بدن صادر شوند. این سلولها بین یک صدم تا سه صدم میلیمتر قـطر دارند.  

 

سـرانـگـشـتـان 

 

أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ القیامت ﴿۳﴾

« آیا انـسـان می پندارد کـه مـا هـرگـز استخـوانهای او را جـمع نخواهیم کرد؟ چرا! ما حتی می توانیم سرانگشتان او را نیز دوباره درست کنیم»!

(واژه بـنـان در اصـل به معنی: "تکیه گاه و چیزیکه بنوعی و بنحوی به آن تکـیه می شـود" است. در معنی دوم خود از جمله به: قـسـمـت داخلی سر انگـشـتـان، یعـنی هـمان قسمتی که در تصویر می بینیم اطلاق شده، به اعتبار اینکه "انـسان در کـارهـا و نشست و برخاست های خود به آنها تکیه می کند").

نکـتـه آیه: سرانگشتان وضعیت خاصی دارند:

سـر انـگـشـتـان هــر فــردی رسـم و نـمودار کاملا منحصر بفرد خود دارد. حتی دو نـفـر دو قـلـو را نمی توان یافت که نمودار سرانگشتان آنها نظیر هم باشد (دوقـلوهای موسوم به "دوقـلوهای همسان" که از یک تخم درست می شوند نیز نمودار سرانگشتان آنها دقیقاً یکی نیست ولی تمیز دادن آنها دقت و بررسی زیادی می خواهد). نمودار سرانگشتان از تولد تا وفات ثابت می ماند، و به هر چیزی دست زده شود اثر خود را بجا می گذارد، و قطر خطهای آن در مردان از زنان بزرگتر است.

اینکه قـرآن "دوباره سازی سرانگشتان" را مطرح می کند به این معنی نیست که آفرینش سرانگشتان سخت تر و پیچیده تر از اندامهای دیگر است، بلکه به این معنی است که سرانگشتان چیزِ خاصی دارند و در آینده کشف میشود و آیه روشن می کند که قرآن سخن خداوند است. انسان در قرن نوزدهم به وضعیت سرانگشتان پی برد. 

  

إِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ  الطارق﴿۴﴾

برداشت یک دانشمند از نکته هایی در مورد جنین شناسی در قران

منبع این مقاله سایت eholyquran

نویسنده: دکتر کیث مور

عضو کالج آناتومی کانادا، دکتر فلسفه و پروفسور جنین شناسی بخش آناتومی دانشگاه پزشکی دانشگاه تورنتو در کانادا

مترجم: دکتر عبدالله گیلانیعضو کالج جراحان آمریکا، لس آنجلس، کالیفرنیا

 

گزارشهایی در باره تولید مثل و نمو جنین در چندین بخش های مختلف در قران ذکر شده است،

ولی فقط در سال های اخیر است که معنای علمی برخی از این آیات کاملا فهمیده شده است.

تاخیرطولانی در فهم درست این آیه ها، بطور کلی به علت ترجمه و تفسیرهای نارسا و نادرست

و نبودن آگاهی از دانش علمی بوده است.

 

توجه و علاقه درباره شرح معانی این آیات قرآنی امر تازه ای نیست.

مردم در زمان پیامبر (ص) از او پرسش های گوناگون  درباره معانی این آیات مربوط به تولید مثل می نمودند.

پاسخ های پیامبر پایه برخی احادیث پس از او شده است.

ترجمه آیات قرآن به زبان انگلیسی که در این مقاله آورده شده، از سوی شیخ عبدالمجید زیندانی،

پروفسور تحقیقات اسلامی در دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده کشور عربی سعودی می باشد.

 

"... او شما را در رحم مادران تان مرحله پس از مرحله تاریکی های سه پوشش می آفریند ..."

این آیه 6 از سوره 39 (سوره زمر)  می باشد.

 

تاریخ روشن نمیکند که از چه زمانی انسان ها به تولید و نمو انسان در رحم پی برده اند

ولی اولین نقاشی در رحم به وسیله (لئوناردو داوینچی) در قرن پانزدهم میلادی ترسیم شده

و در قرن دوم میلادی گالن (جالینوس) به شرح جفت و لایه های جنینی در کتابی به عنوان "تشکیل جنین" پرداخت.

 

در نتیجه پزشکان قرن هفتم  احتمالا میدانستند که نمو جنین در رحم صورت میگیرد

ولی گمان نمیرود که آنها از جریان نمو جنین انسان به صورت مراحل آگاهی می داشتند،

گر چه (ارسطو) در قرن چهارم پیش از میلاد نمو مرحله ای جنین جوجه مرغ را شرح داد.

آگاهی از این که جنین انسان به گونه ی مرحله ای رشد می کند تازه در قرن پانزدهم

برای اولین بار مورد بحث و نقاشی قرار گرفت.  2

 

پس از این که در قرن هفدهم، میکروسکوپ به وسیله (لوُن هوک) کشف شده

مراحل رشد جنینی جوجه به مورد تشریح (میکروسکوپی) درآمد.

مرحله ای بودن نمو جنین انسانی برای اولین بار در قرن بیستم به وسیله (استرتر) در سال 1941 گزارش شد

و در 1972 (اوراهیلی) به گونه ای دقیق تر آن را بیان نمود.

 

"سه پوشش تاریکی" ذکر شده در قران احتمالا به سه لایه

 1- جدار شکم 

 2- جدار رحم

 3- جدار جفت و پرده جنینی توجه داشته است.

 

گر چه تفسیرهای دیگری از این اظهار شده است. ولی از نکته دید جنین شناسی این منطقی ترین برداشت میباشد.

 

" آنگاه، که او را به مانند قطره ای در جای امنی قرار دادیم ..."

 

این اظهار از سوره 23 (مومنون) آیه 13 است.

 

قطره نطفه  به عنوان (اسپرم یا اسپرماتوزن) تفسیر و تعبیر شده است.

تفسیر پر معنی تر این است که اشاره به (زایگوت) نطفه ی سلولی مخلوط از تخم مادر و اسپرم پدر است

که سپس تقسیم شده تا به (بلاستوسیست) تبدیل شود و در رحم "جای امن" کاشته شود.

این تفسیر با آیه ی دیگری از قران حمایت میشود که اظهار نماید

 

" وجود انسان از قطره ای مخلوط خلق میشود."

 

در این برداشت، (زایگوت) از به هم پیوستن (اسپرم) مرد و تخم (اووُم) زن درست میشود

و در قرآن به عنوان " قطره مخلوط " ذکر شده است.   3  

 

" ... سپس آن قطره را بصورت موجودی زالو مانند می سازیم ..."

 

این بیان از سوره 23 (مومنون)  آیه 14 می باشد. واژه "علق" اشاره به زالو یا خون آشام دارد.   4  

 

این شرحی مناسب از آن مرحله جنینی است که از روزهای 7 تا 24 که جنین به جدار داخل رحم چسبیده و آویزان است

همانگونه که زالو به پوست می چسبد و نیز همانگونه که زالو از میزبان خون می مکد،

بسیار شگفت انگیز است که شباهت زیادی بین مرحله جنینی 23 – 24 روزه انسان و زالو وجود دارد

از آنجائی که در قرن هفتم ( که این اظهارات در قرآن بیان شده )، پزشگان میکروسکوپ و عدسی نداشتند

تا این جزئیات میکروسکوپی شکل شبه زالویی و جنین را بررسی نمایند، از این حقیقت آگاهی نداشتند.

 

در اوایل هفته چهارم جنین انسانی به زحمت با چشم دیده میشود چون از یک دانه گندم کوچک تر است.

 

" ... سپس از حالت زالوچه مانند، چیزی شبیه تکه جویده شده می سازیم ..."

 

این نیز از سوره 23 (مومنون)  آیه 14 می باشد.

 

واژه عربی "مضعه" به معنای شیء جویده شده یا تکه جویده شده است.

در انتهای هفته چهارم، جنین انسانی شبیه یک تکه جویده شده است.

این قیافه شبیه تکه جویده شده از کجاست که (سومایت) ها، همان زوائد آغاز ایجاد ستون فقرات میباشد.

 

" ... سپس از تکه جویده شده مانند، استخوان ها ساخته و استخوان ها را با ماهیچه و بافت نرم می پوشاند"

 

این اظهار نیز ادامه سوره 23  (مومنون)  آیه 14 است که نمایان تشکیل استخوان ها و ماهیچه ها میباشد.

این مطابق با دانش مرحله رشد جنینی است. ابتدا استخوان ها مانند غضروف میباشند،

سپس ماهیچه ها (گوشت)، دور آنها را میپوشاند.

 

در ادامه سوره 23  (مومنون) آیه 14 آمده است:

 

" ... سپس از این موجودی دیگر می سازیم"

 

این اشاره به شکل شبیه انسان در جنین هشت هفته است.

در این مرحله، جنین، مشخصات ویژه انسانی را با آغاز تولد اعضاء داخلی و خارجی دارا میشود

و در همین مرحله پس از هفته هشتم جنین انسانی از نام (امبریو) به (فتوس) نامگذاری میشود.

این احتمالا همان موجود تازه ای هست که در این آیه به آن اشاره شده.

 

" ... و او (خداوند، آفریدگار) به شما شنوایی و بینایی و احساس و ادراک داده است ..."

 

این بخش از سوره 32 (سجده) آیه 9 میباشد که تولید حس شنوایی و بینایی و احساس و درک

به همین ترتیب تولید میشوند که از نظر علم جنین شناسی درست است.

ابتدای تولید گوش داخلی پیش از آغاز تولید چشم بوده و مغز (محل احساس ها) از همه دیرتر حالت ویژه میگیرد.

 

" ... سپس از تکه ای شبیه گوشت جویده، بخشی به گونه ی بافت ویژه مشخص و بخشی هنوز ویژه نشده ... آفریدم ..." 

 

این بخش سوره 22 (حج) آیه 5 به نظر میرسد اشاره به این نکته دارد

که در این مرحله جنینی بخشی از بافت ها (برای کاری ویژه) اختصاص داده شده

و بخشی از بافت ها هنوز (کارشان) اختصاصی نشده است.  5

 

برای نمونه هنگامی که استخوان های غضروفی تازه مشخص شناخته میشوند،

بافت پیوندی  (مزن کایم) دور آ ن استخوان های غضروفی هنوز مشخص نشده است.

بعدها این بافت به صورت مشخص ماهیچه ها و زرپی ها و لیگامنت ها آشکار میگردند.

 

" ... ما مقرر میداریم هر که را خواسته باشیم تا مدتی معین در رحم بماند ..."

 

این بخش از سوره 22  (حج) آیه 5 به نظر میرسد اشاره به این معنا دارد که خدا تعیین میفرماید

کدامین جنین ها تا زمان مقرر در رحم بمانند.

 

دانش پزشکی میداند که بسیار جنین ها در اولین ماه جنینی میافتند و فقط در حدود 30 در صد از تخم های جفت شده،

(زایگوت) ها تا پایان رشد جنینی و تولد زنده میمانند.

در معنای این آیه نیز تفسیر شده که خدا مقرر میفرماید که جنین پسر یا دختر بشود.

 

تفسیر و برداشت معنای دقیق و حقیقی آیه های قرآن در مورد رشد انسان در مراحل جنینی،

در قرن 7 میلادی (زمان وحی قران) به علت محدود بودن دانش انسانی آن زمان،

ممکن نبوده است و حتی صد سال پس از آن نیز امکان فهم دقیق آن وجود نداشت.

امروزه ما میتوانیم این آیات را خوب بفهمیم چون دانش جنین شناسی امروز، این فهم نوین را برایمان ممکن میسازد.

بدون تردید در قرآن آیه های دیگری مربوط به رشد انسان وجود دارد که با پیشرفت های علمی آینده بهتر درک خواهند شد.


- پانوشت:

 

1- نویسنده این مقاله کتاب قطوری درباره جنین شناسی انسان نوشته که در دانشگاه های پزشکی آمریکا

     و دیگر کشورهای دنیا، تدریس میشود و علاقه فراوانی به تاریخ جنین شناسی دارد. 

2- هشت سال پس از نزول قرآن (مترجم)

3- که در زیر میکروسکوپ مانند قطره ای است گرد با جدار. (مترجم)

4- معنای دیگر علق یا علقه: زالوچه در حال آویزان (در رحم) میباشد. (مترجم)

5- که امروزه ما به عنوان بافت ویژه نشده (استم سلز) میشناسیم. (مترجم)

 

  ترجمه انگلیسی این مقاله

معجزه علمی قرآن در مورد جو زمین و آسمان ها، کرسی و عرش خداوند...

دوستان نازنین من روزهای خوبی را نمی گذرونم و مشکلات زیادی پیدا کردم لطفا برام دعا کنید این گره کور از زندگی ام باز بشه.

نوشته: هارون یحی

معجزه علمی قرآن در مورد جو زمین و آسمان ها، کرسی و عرش خداوند....   
در قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب می کند.
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ (٣٢)
"و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم ولی آن ها از نشانه های او روی گردان هستند."سوره انبیا آیه ۳۲
این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن ۲۰ ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکرد های حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند.


علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی می کند و اجازه نمی دهد که همگی آن ها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده ، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می دهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می شود بسیار مهم است. بیشتر تشعشعات فرابفش قوی که از طرف خورشید ساطع می شوند توسط جو گرفته می شوند و فقط قسمت ضروری و کمی از آن طیف به زمین می رسد.
نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمی یابد. جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود ۲۷۰ درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می کند.


شکل بالا نشان دهنده شهاب سنگی است که به طرف زمین در حال حرکت می باشد. خرده سنگ هایی که در فضا سرگردان هستند و تعدادشان بسیار زیاد می باشد خطر زیادی برای زمین دارند. اگر به سطح ماه نگاه کنید می بینید که دارای فرورفتگی های عمیقی است که در اثر برخورد شهاب سنگ ها با آن می باشد. ولی خداوند خالق جو زمین را به گونه ای آفریده است تا این اجرام اجازه رسیدن به زمین نداشته باشند و قبل از رسیدن به سطح زمین در اثر حرارت زیاد به وجود آمده در اثر اصطکاک با جو ذوب می شوند. خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ شاکر هستیم؟


بسیاری از ما حتی به آسمان بالای سرخودمان نگاه نمی کنیم چه برسد به اینکه به نقش آن توجه کنیم. تصور کنید که این نقش جو در حفاظت در مقابل سنگ های آسمانی وجود نداشت، آن وقت زمین به چه شکلی در می آمد؟ آن وقت ساکنان زمین باید دائم در مورد برخورد سنگ ها نگران باشند.
به این تصویر نگاه کنید.
تصویری از حفره عظیمی می باشد که در اثر برخورد یک شهاب سنگ در صحرای آریزونای آمریکا ایجاد شده است.
  
  انرژی ساطع شده از خورشید آن قدر زیاد است که حتی تصور آن برای ما مشکل می باشد. یک انفجار خورشیدی معادل ۱۰۰ میلیارد بمب اتمی است که آمریکا در جنگ جهانی درشهر هیروشیمای ژاپن انداخت. به شکل شماره ۴ نگاه کنید. در هر لحظه ده ها انفجار از این نوع در خورشید رخ می دهد.  
  
 
انرژی ساطع شده از خورشید آن قدر زیاد است که حتی تصور آن برای ما مشکل می باشد. یک انفجار خورشیدی معادل ۱۰۰ میلیارد بمب اتمی است که آمریکا در جنگ جهانی درشهر هیروشیمای ژاپن انداخت. به شکل شماره ۴ نگاه کنید. در هر لحظه ده ها انفجار از این نوع در خورشید رخ می دهد. ۵۸ ساعت بعد از یکی از این انفجارات مشاهده شد که عقربه های قطب نماها حرکاتی غیر عادی نشان می دهند و دمای جو زمین در ارتفاع ۲۵۰ کیلومتری به بیش از ۲۵۰۰ درجه سانتی گراد رسید. بدون وجود جو مناسب و کمربند ون آلن، این تشعشعات زندگی را روی زمین به سرعت نابود می کرد.
مگنتوسفر (magnetosphere) یا میدان مغناطیسی اطراف زمین که به خاطر میدان مغناطیسی خود زمین به وجود می آید، زمین را در مقابل اجرام آسمانی، تشعشعات خورشید و ذرات کیهانی حفاظت می کند. این میدان مغناطیسی که در شکل شماره ۴ آن را می بینید به نام کمربند ون آلن نیز شناخته شده است و صدها کیلومتر بالاتر از جو زمین قرار دارد. دکتر Hough Ross در مورد اهمیت کمربند ون آلن می گوید:
در حقیقت زمین بیشترین چگالی را در میان تمامی سیارات منظومه شمسی دارد. هسته زمین که از دو فلز نیکل و آهن تشکیل شده است عامل به وجود آمدن این میدان مغناطیسی است. این میدان مغناطیسی نیز به نوبه خود کمربند ون آلن را به وجود می آورد که زمین را در مقابل بمباران تشعشعات خورشیدی حفاظت می کند. اگر این حفاظ وجود نداشت حیات روی زمین غیر ممکن بود. تنها سیاره دیگری که میدان مغناطیسی دارد مریخ می باشد اما قدرت آن ۱۰۰ برابر کم تر از قدرت جو زمین است. حتی سیاره زهره که خواهر سیاره زمین می باشد دارای میدان مغناطیسی نیست و این میدان فقط برای زمین خلق شده است.



 
این تنها گوشه ای از معجزات علمی قرآن در مورد کیهان بود. آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که انسان ها را به تامل در این مورد جلب می کند.
یکی از عبارات قرآنی که هنوز برای بشر قابل فهم نیست مفاهیم عرش و کرسی خداوند می باشند. خداوند در آیه زیر می فرمایند که آسمان را هفت طبقه آفریدیم و آسمان اول را با ستارگان مزین ساختیم:
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَی فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (١٢)
پس آن ها را {به صورت} هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانی کار {مربوط به} آن را وحی نمود و آسمان{این} دنیا را به چراغ ها مزین نمود و {آن را نیک} نگاه داشتیم؛ این است اندازه گیری های آن نیرومند دانا.
پس آن چیزی که ما تا به حال توانسته ایم با تلسکوپ ها مشاهده کنیم و تا فاصله ۱۵ میلیارد سال نوری جلو رفته ایم تنها آسمان اول می باشد که خداوند اشاره می کند که ما آن را با ستارگان مزین ساختیم. حال شش آسمان دیگر چه می باشند هنوز کشف نشده است.
خداوند در آیه ۲۵۵ سوره بقره می فرمایند:
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌٔ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَلا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (٢٥٥)
خداست که معبودی جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابی سبک او را فراگیرد و نه خوابی گران؛ آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن او می باشد. کیست که به جز اذن او در پیشگاهش شفاعت می کند؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می داند و به چیزی از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمی یابند. کرسی او آسمان ها و زمین را فراگرفته است و نگهداری آن ها بر او سخت نمی باشد و اوست والای بزرگ.
همان طور که می بینیم خداوند می فرمایند که کرسی او آسمان ها و زمین را فراگرفته است پس کرسی خداوند بسیار بزرگ تر از هفت آسمان می باشد که ما آسمان اول آن را با تلسکوپ می بینیم.
مساله زمانی بغرنج تر می شود که اصطلاح دیگری در قرآن است به نام عرش. مثلا:
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ فِی سِتَّهِٔ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُبِینٌ (٧)
و اوست که آسمان ها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید و اگر بگویی: (( شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد)) قطعا کسانی که کافر شده اند خواهند گفت: ((این {ادعا} جز سحری آشکار نیست))
به نظر من انسان برای کشف این مفاهیم راهی به جز مکاشفه ندارد. انسان ها تا دور دست های کیهان را با تلسکوپ های نوری و رادیویی بررسی کرده اند، به اعماق زمین رفته اند ، از الکترون ها عکس برداری کرده اند اما کم تر انسان هایی با مراجعه به درون خود به دنبال کشف ناشناخته ها هستند.
شعری با مضمون زیر از یکی از شعرای پارسی گو هست که ما را متوجه این قضیه می کند:
ای نسخه اسرار الهی که تویی ای آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
در وجود انسان ها تلسکوپ هایی بسیار قوی تر و بهتر، وسایل ارتباطی خیلی دقیق تر و بسیاری قابلیت های دیگر نهفته است. شاید آیه زیر گواهی بر این مدعا باشد:
وَعَلَّمَ آدَمَ الأسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَهِٔ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (٣١)
و خداوند همه معانی آن ها را به آدم آموخت سپس آن ها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست می گویید از اسامی این ها به من خبر دهید.
همان طور که خداوند فرموده اند فرشتگان قادر به درک قدرت هایی که خداوند در وجود انسان ها به ودیعه نهاده است نیستند. حتی شیطان نیز بی اطلاع بود وگرنه سر تعظیم فرو می آورد.
یکی از کسانی که توانسته به این قابلیت ها دست پیدا کند و تجلی اسما الهی باشد، شاعر ایرانی پارسی گویی است که ۸۰۰ سال پیش مثنوی معنوی را سروده و اکنون ما و دنیای غرب با خواندن اشعار او می بینیم که تفکراتش تطابق کامل با علم امروزه دارد. این شاعر چنان پرآوازه شده که از یک طرف کشور ترکیه در تلاشی بیهوده می خواهد او را ترک بخواند و غربی ها هم او را شخصیتی متعلق به همه می دانند ولی او ایرانی است و ایرانی باقی خواهد ماند.
در مثنوی او شعری با مضمون زیر است
آن امانت کاسمانش برنتافت وز قبول او زمین هم روی تافت
در دل یک ذره ماوا می کند در درون حبه جا می کند
آنچه مطلوب جهان شد در جهان هم تو داری بازجو از خود نشان
من عرف زین گفت شاه اولیا۱ عارف خود شو که بشناسی خدا
از خداوند خواستاریم که ما را با خود آشنا سازد که آنکس که خود را شناخت، خدای خود را هم شناخته است.
  
  
   ترجمه و تالیف: احسان اشرفی